به گزارش ایران اکونومیست، پایگاه اینترنتی «کانورسیشن» در تشریح نتایج این مطالعه ابتدا با اشاره به تحولات مربوط به شورش ششم ژانویه طرفداران دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق، در کنگره آمریکا مینویسد: «این درست است که بسیاری از کسانی که در این شورش شرکت کردند با عواقبی شامل مجازات حبس مواجه شدهاند. همچنین بسیاری از کسانی که به دروغ ادعا کردند دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ پیروز شده، در کاندیداتوری خود برای پستهای ایالتی شکست خوردند و کمیته کنگره که در مورد این شورش تحقیق میکند، به ارجاع ترامپ به وزارت دادگستری برای اتهامات جنایی رأی داد.
اما از سوی دیگر بیش از ۱۰۰ نفر از اعضای کنگره که به نتایج این انتخابات آزاد و عادلانه اعتراض کردند، در مبارزه انتخاباتی برای کسب مجدد کرسی خود پیروز شدند. همچنین حداقل هفت نفر از شرکت کنندگان راهپیمایی مشهور "سرقت را متوقف کنید" در ششم ژانویه ۲۰۲۱ شرکت کردند، به سمتها در مجالس قانونگذاری ایالتی و دو نفر هم برای کرسیهای کنگره انتخاب شدهاند.
ما به عنوان محققان علاقهمند به بررسی میزان تعهد شهروندان آمریکا به دموکراسی، به دنبال سنجش این مساله رفتیم که آیا مردم عادی آمریکا بیشتر کسی را میخواهند که از سنتها و شیوههای دموکراتیک تبعیت کند یا اینکه طرفدار کسی هستند که از آنها چشم پوشی کند.
ما با استفاده از یک نمونه متشکل از ۱۵۰۰ پاسخ دهنده دریافتیم که بخش بزرگی از آمریکاییها مایل به حمایت از رهبرانی هستند که اصول دموکراتیک را نقض میکنند.
حدود دو دهه قبل، یک مطالعه مهم نشان داد که تقریباً از هر چهار آمریکایی، یک نفر از رهبرانی حمایت میکنند که سازش ناپذیر بوده و اقدامات قاطعانه انجام میدهند. این افراد همچنین گفتند ترجیح میدهند تصمیمات از سوی کارشناسانی غیر منتخب گرفته شوند. مطالعه ما این یافته را تقریباً ۲۰ سال بعد تکرار کرده اما یک دلیل نگران کننده را برای این ترجیح تصریح میکند.
ما در مرکز مشارکت سیاسی کالج آلگنی از مردم در مورد تمایل آنها برای حمایت از رهبران متعهد به حفاظت از آنها با توسل به هر وسیله حتی با نقض استانداردهای رفتاری مورد انتظار در یک دموکراسی و نقض مجموعه اصولی که "هنجارهای دموکراتیک" خوانده میشوند، پرسیدیم. ما این سوالات را بر اساس تحقیقات موجود در مورد استراتژیهایی که رهبران دارای گرایشهای ضد دموکراتیک برای کسب حمایت عمومی استفاده میکنند، ایجاد کردیم.
در مطالعه خود، ما در مورد رفتارهایی پرسیدیم که مراحل اولیه افول دموکراتیک را نشان میدهند. به عنوان مثال، از شهروندان پرسیدیم آیا به نظرشان "تنها راهی که کشور ما میتواند مشکلات کنونی خود را حل کند، حمایت از رهبران سرسختی است که به سرکوب تضعیف کنندههای ارزشهای آمریکایی بپردازند." ما همچنین درباره نقض صریح اصول دموکراتیک، مانند تعطیلی سازمانهای خبری و "خم کردن قوانین برای انجام کارها" سؤال کردیم.
هدف ما این بود که مشخص کنیم آیا شهروندان به رهبرانی تمایل دارند که با وعده تلافی جویی علیه برخی گروهها و اختصاص منافع برای دیگران به دنبال قدرت هستند، زیرا این استراتژی گفتمانی اغلب پیشدرآمدی برای نقض صریح نهادهای دموکراتیک است.
ما دریافتیم که افرادی که خواهان این نوع سبک رهبری محافظهکارانه اما ضد دموکراتیک هستند تا حد زیادی مایل به رهبرانی هستند که اقدامات قاطعانه و سازشناپذیر انجام دهند. این افراد صرفاً به دنبال این نبودند که جناحشان رقابت سیاسی برای قدرت پیروز شود. آنها به معنای واقعی کلمه مایل بودند که بگویند برای انجام این کار "قوانین را خم میکنند"؛ این نقض آشکار این آرمان دموکراتیک که همه باید از قوانینی یکسان پیروی کنند، محسوب میشود.
ما متوجه شدیم که حداقل یک سوم از افرادی که در نظرسنجی شرکت کردند با نقضهای ظریف یا صریح هنجارهای دموکراتیک موافق یا کاملاً موافق بودند.
همچنین شیوههای ضد دموکراتیک هر چند اغلب موافقانی در میان اعضای هر دو حزب اصلی داشته اما به شکلی رایجتر توسط جمهوری خواهان پذیرفته میشوند.
برای مثال، حدود ۹۰ درصد از جمهوریخواهان از رهبران سرسختی حمایت میکنند که گروههایی را که "ارزشهای آمریکا را تضعیف میکنند" سرکوب کنند. بیش از نیمی از دموکرات ها نیز همین موضع را داشتند. در یک مورد شاید حتی قابل توجهتر، تقریبا نیمی از شهروندانی که قویا از حزب جمهوری خواه حمایت میکنند و بیش از یک سوم از کسانی که قویا از حزب دموکرات حمایت می کنند با این که کسانی مثل آنها برای تحقق اهداف سیاسی خود "قوانین را خم کنند" موافقند.»