در این شرایط به نظر میرسد که نباید منتظر رشد شارپ و همه جانبه بورس بود.
روزهای خوش بازار سهام در آذر ماه، امیدواری را به گزارشهای پیش بینی بورس برگرداند و حتی برخی از بازپسگیری کانال ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار واحدی گفتند. اما نکتهای که شاید در پیش بینی بورس مورد توجه قرار نگرفت، این بود که رشدهای اخیر عمدتا تحت تاثیر برخی خبرهای مقطعی رخ داده بود و عامل بنیادی سبب حرکت رو به جلوی بازار سهام نشده بود.در واقع به نظر میرسد بورس تهران به عنوان نبض اقتصاد، پالس مثبتی را از فضای اقتصاد کلان در این مدت دریافت نکرده بود، لذا هفته گذشته با یک روند معکوس مواجه شد.
«جهانصنعت» در گفتوگو با دکتر شاهین شایانآرانی، اقتصاددان و تحلیلگر بازار سرمایه به بررسی دلایل و ریشههای رشدهای اخیر بازار پرداخته است. بهگفته این صاحبنظر اقتصادی، در حال حاضر اتفاق خاص و ویژه در سطح ساختاری برای اقتصاد ایران رخ نداده که بخواهد منجر به رشد قیمتی شود و اگر این رشد اتفاق افتاده، عمدتا ناشی از برخی خبرهای مثبتی بوده که آثارشان هم کوتاهمدت است.
برای پیش بینی بورس روندهای کلان همیشه مهمتر است
من معمولا از بحثهای هیجانی لحظهای مربوط به بازار سهام پرهیز میکنم، چراکه روندهای کلان همیشه مهمتر هستند. وقتی میگوییم بورس، یک تعریفی برای آن وجود دارد. ما خودمان ابتدا تعریفی از بورس میکنیم، ولی در عمل ساختار آن را به امر دیگری تبدیل میکنیم.
طبق استانداردهای مرسوم در همه جای دنیا، بورس یعنی جایی که عرضهوتقاضا به شکل متنوع و عمیق وجود دارد. معنی آن این است که تعداد عرضهکنندگان و متقاضیان زیاد بوده و حجم معاملات هم بالاست. این یک بازاری است که در آن کشف قیمت رخ میدهد و قیمتها به ارزشهای ذاتیشان نزدیک میشوند. در نهایت این منجر به یکسری معاملات عادلانه میشود. همه هدف ایجاد یک بورس این است که فضایی را برای معاملات مربوط به داراییهایی که در آن معامله میشود، بهوجود بیاوریم؛ معاملاتی که در آن قیمتها با ارزش ذاتیشان همخوانی داشته باشند. وقتی هم کشف قیمت گفته میشود معنیاش همین است.
با این مفروضات تمامی بورسهای دنیا به همین دلایل بهوجود میآیند، در غیر این صورت نیازی به این کار نیست. وقتی بورس ایجاد میشود یعنی معامله باید عادلانه باشد. برای اینکه این اتفاق رخ بدهد، استاندارد کردن معاملات، نظارت کردن بر معاملات، قانونمند بودن معاملات و عدم تداخل یک بازیگر به نفع بازیگرانه سنگینتر و- چه در بخش عرضه و چه در بخش تقاضا- حائز اهمیت است؛ یعنی میخواهیم یک بازار روان، رقابتی و لحظهای در مورد تمامی داراییها ایجاد کنیم. حالا دارایی چه به صورت سهامی یا چه به صورت کالا باشد.
مشکل بازار سهام چیست؟
در مورد بورس تهران یکی از مشکلات این است که حجم عرضهکننده و حجم تقاضاکننده خیلی محدود است؛ یعنی با هر استانداردی که در نظر بگیریم، جریان عرضهوتقاضا در بورس تهران به نسبت استاندارد حداقل یا میانگین دنیا خیلی پایین است.
این بدان معناست که اهداف یک بورس سلامت و سالم محقق نمیشود. کشف قیمت هم بهدرستی اتفاق نمیافتد و مقداری رانت وجود دارد و به همین دلیل عدالت در معاملات زیر سوال میرود، چرا که یکسری بازیگران کلان هستند که مانور میدهند و یکسری بازیگران خرد هم هستند که دنبالهروی میکنند.
وقتی فضا اینگونه است، دیگر نمیتوان گفت که قیمت متعارف و واقعی وجود دارد. در بازار بورس ما عرضهکنندهها و تقاضاکنندگان وابسته به نهادهای دولتی و خصولتی هستند. خود همینها هم بنابر اقتضای خودشان حرکتهایی در بازار انجام میدهند که قیمتها به سمت و سوی خاصی برود که مدنظر آنهاست. این هم بازاری است که مقداری قیمتها به صورت مثبت یا منفی حباب ایجاد میکند. این ذات بورس ماست.
چرا پیش بینی بورس با شرایط اقتصاد ایران باید امیدوار کننده باشد؟
با توجه به این ساختار که تا حدودی از ساختارهای معاملهای صحیح و منصفانه خارج است، حالا میبینیم که قیمتها بالا رفته است. میتوانم دلیلش را متصور شوم، ولی این رشد قیمت به دلیل پدیده واقعی اقتصادی نیست، بلکه به دلیل همان ساختاری است که به آن اشاره کردم. الان اقتصاد ما رکود دارد و تورم حاکم است و دورنمای روشنی هم برای رشد اقتصادیمان وجود ندارد و حالا سوال است که در این فضا چرا باید قیمتها رشد کند؟
اگر روند عرضهوتقاضا رقابتی بود و قرار بود کشف قیمت رخ بدهد نباید این افزایش رخ میداد. ممکن است افزایش مقطعی قیمتها به دلیل برخی خبرهای مثبت رخ داده باشد، ولی اگر هم خبر مثبتی منتشر شود، اگر عرضهکنندگان و متقاضیان حرفهای باشند و پختگی لازم را داشته باشند، آن خبر را تجزیه و تحلیل و بر آن مبنا معامله میکنند. الان چنین فضایی هم در بورس ما وجود ندارد. تحلیلهای عمیق ساختاری و زیربنایی وجود ندارد. یک مقدار زیادی هیجانات مقطعی رخ میدهد و فرصتهایی برای کسانی که اطلاعات خاصی دارند، بهوجود میآید و اینها معامله میکنند، اما بعد اثرش رقیق میشود و از دست میرود.
پیش بینی بورس ؛ بازار نه ولی تک سهمها رشد می کنند
در حال حاضر اتفاق خاصی در اقتصاد ما وجود ندارد که بخواهیم روند رو به رشد شاخص بورس را براساس آن تحلیل کنیم. به صورت موردی ممکن است یک یا دو شرکت بنا به دلایلی رشدهایی داشته باشند، ولی از جریان کلی بورس اطلاعات خاصی را نمیبینیم که بگوییم بازار سهام میخواهد به سمت رشد برود.
البته یک اتفاق دیگر هم میافتد. همیشه آخر سال و اواخر شهریور ماه به دلیل اینکه سود سهام اعلام و مجامع برگزار میشود، یکسری اتفاقاتی میافتد. قبل از آخر سال هم عدهای میخواهند بفروشند و سود شناسایی کنند؛ یعنی سود حاصل از افزایش قیمت را به دست آورند. گاهی هم قیمتها به دلیل عرضه پایین میآید، اما این ساختاری نیست و بیشتر اصلاح دفاتر است، ولی حتما معمولا در اردیبهشت و خرداد یعنی زمانی که قیمتها بارور میشوند، قیمتها بالا میرود.
معمولا افتی در اسفند اتفاق میافتد و بعد از فروردین و اردیبهشت رشد اتفاق میافتد و بعد دوباره افت میکند. این روال عادی بازار است، ولی در ساختار اقتصاد ما اتفاقی نیفتاده است.
فرزین آقابزرگی، کارشناس ارشد بازار سرمایه نیز به ارائه دو سناریو احتمالی پرداخته که در ادامه کلیت آن را میخوانید:
پیش بینی بورس ؛ دو سناریو احتمالی برای بازار سهام
در حال حاضر به نظر دو سناریو برای پیش بینی بورس محتمل به نظر میرسد؛ سناریوی اول این است که طی روزهای آتی کدال و تجدید، بازار سهام را دوباره به هیجان آورد که در این حالت احتمالا بیشتر شرکتهای بزرگ و شاخصساز در مسیر خوبی قرار میگیرند.
سناریو دوم حالتی است که بورس دوباره به یک رکود فرو رفته، حجمها دوباره به زیر ۴۰۰۰ میلیارد تومان برمیگردد. البته یک مشخصه مهم دیگر بروز میکند و آن این است که بازار سهام سرخورده از بزرگان و تجدید آنها، دوباره گرایش به سمت پروژهبازی و سهمهای کوچک پیدا میکند.
کاهش قیمت دلار برای بازار خبر خوبی است!
تحولات دلار کمی ذهن بازار را آشفته کرده است. به این ماجرا باید به دو شکل نگاه کرد؛ در کنار کاهش قیمت دلار بازار آزاد شاهد افزایش نرخ دلار نیما و کم شدن فاصله این دو نرخ هستیم که بر اساس برخی از گزارشهای پیش بینی بورس، این روند در زمستان موجب افزایش تمایل عرضه به ارز در سامانه نیما و همچنین کمشدن صف طولانی دریافت این نرخ و بهتبع آن کاهش فشار روی بازار آزاد خواهد بود.
اگر با همین منطق و عقلانیت ادامه پیدا کند میتواند آثار خوب و مطمئنی را در بازار سهام به واسطه شرکتهای صادراتمحور بگذارد. البته باید توجه داشت که کاهش قیمت دلار در بازار آزاد خیلی جای نگرانی جدی نداشته و حفظ آن در این شرایط و در این نقاط یا حتی کمی هول دادن آن به محدوده کمتر یک تحول جدی برای سیاستگذار است و تا وقتی گارد دلار نیما به سمت منطقی شدن پیش میرود، سیاست ثبات ارز نمیتواند به زیان بازار باشد؛ به خصوص اگر در کنار این سیاست عدم افزایش نرخ بهره را داشته باشیم، کمک شایانی به بازار سرمایه خواهد کرد.