فوتبال عاملی برای لذت بردن تماشاگران و هواداران تیم هاست که باخت و بردهایش کنار هم بوده و اشکها و شادیهایش هم همینطور. با این حال در همیشه روی یک پاشنه نمی چرخد و برخی اوقات برد است و برخی اوقات شکستهایی که هوادار را ناراحت و عصبانی میکند و منجر به انجام واکنشهای متفاوتی میشود.
در جوامع امروزی و با حضور رسانههای مختلف، دسترسی به اخبار تیم یا بازیکن مورد علاقه هر شخص کار سختی نیست و اصولاً هوادار بودن بخش جدایی ناپذیر از شهرت یک شخص یا یک تیم را تشکیل میدهد و طبیعی است زمانی که دو تیم پر هوادار با هم بازی داشته باشند، همیشه لشکری از حضور هواداران را در ورزشگاه شاهد باشیم.
هواداران در یک شب میتوانند باعث شکوه تیم خود شوند و در یک روز میتوانند تیم خود را از عرش به فرش بکشانند. نمونه بارز در این مورد را میتوان به تیم پرسپولیس اشاره کرد. تیمی که تا چند ماه پیش به دلیل کسب ۳ جام، باشکوهترین باشگاه ایرانی بود حالا به دلیل کسب نتایج ضعیف تبدیل به یکی تیمی شده که هواداران از آن رضایت ندارند و آنها بارها با رفتار خود در ورزشگاه خشم خود را بروز دادهاند.
این رفتار تنها در تیمهای ایرانی مشاهده نمیشود و در سایر نقاط جهان بارها هواداران با رفتارهای خود باعث ایجاد هرج و مرج و صدمه به اموال عمومی شدهاند. به عنوان مثال در بازی بین تیمهای ناپولی ایتالیا و فرانکفورت آلمان که در اسفند سال ۱۴۰۱ برگزار شد، هواداران دو تیم طوری با یکدیگر درگیر شدند که پلیس ایتالیا با استفاده از گاز اشکآور و…. باعث پراکنده شدن هوادران شد تا از درگیریهای بیشتر جلوگیری کند.
چندی پیش در دیدار تیمهای ملی فوتبال برزیل و آرژانتین در مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۶ که با برتری یک بر صفر آلبی سلسته (لقب تیم آرژانتین) به پایان رسید، هواداران دو تیم طوری با هم درگیر شدند که بسیاری از آنها از ناحیه سر و صورت مجروح شدند و پلیس برزیل به سختی توانست جو متشنج ورزشگاه را آرام کند.
لیگ فوتبال ترکیه هم در چند وقت اخیر با حاشیههای زیادی همراه بوده که نمونه بارز آن را میتوان به دیدار دو تیم آنکاراگوجو و ریزه سپور اشاره کرد که پس از پایان بازی، جنجال زیادی به پا شد و فاروک کوجا، رئیس وقت باشگاه آنکاراگوجو از شدت عصبانیت به داور بازی حمله ور شد و یک مشت به صورت این داور زد و در ادامه چندین مسؤول این باشگاه این داور را زیر مشت و لگد گرفتند؛ که این اتفاق با واکنش شدید مقامات ورزشی این کشور همراه شد و رئیس فدراسیون فوتبال این کشور دستور به تعویق تمامی فعالیتهای فوتبالی در کشورش را صادر کرد.
لیگ برتر فوتبال ایران را در فصل بیست و سوم از این دسته از هرج و مرجها بی بهره نبوده است. در دیدار تیمهای پرسپولیس و الدحیل که در هفته پایانی مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا در ورزشگاه آزادی تهران برگزار شد برخی از هواداران پرسپولیس پس از پایان بازی که با شکست و حذف تیمشان همراه بود با پرتاب بطری بازیکنان و اعضای کادر فنی خود را بدرقه کردند.
یا در دیدار دو تیم استقلال و پرسپولیس در دربی صد و دوم هواداران هر دو تیم بارها به سمت بازیکنان و عوامل تیم رقیب بطری پرتاب کردند و حتی چند دقیقهای باعث وقفه در جریان بازی شدند و همچنین در بازی پرسپولیس و استقلال خوزستان که هوادران استقلالی با پرتاب سنگ به سمت بازیکنان و داوران، باعث شدند تا در جریان بازی وقفه ۲۰ دقیقهای رخ دهد.
یکی از سیاهترین روزهای فوتبال ایران را میتوان به دیدار تیمهای فولاد خوزستان و پرسپولیس در سال ۱۳۹۵ نسبت داد که در جریان آن دیدار درگیری شدیدی بین هواداران دو تیم به وجود آمد و خیلی از تماشاگران با صورتهای خونی مجبور شدند به جای تماشای بازی با مراجعه به بیمارستان شب تلخی را تجربه کنند.
بروز چنین رفتارهایی نه تنها برای فوتبال کشور زیبا نیست بلکه باعث خواهد شد تا در میزبانیهای بین المللی فوتبال ایران هم اختلالاتی به وجود آید و نهادهایی نظیر فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا به دقت روی چنین مسائلی حساس هستند و میتواند تبعات بدی برای فوتبال ایران چه در عرصه ملی و چه در عرصه باشگاهی داشته باشد.
مجید خاتونی جامعه شناس ورزش و رئیس انجمن جامعه، ورزش و فرهنگ ایرانی در گفتوگو با خبرنگار مهر در رابطه با فرهنگ هواداری اظهار داشت: میدانیم که انقلاب ارتباطی که مؤثرترین آن اینترنت، شبکههای اجتماعی و فضای مجازی است تأثیراتی بر پدیدههای اجتماعی از جمله ورزش رقابت محور گذاشته است. رسانهای و حرفهای شدن ورزش، فرصتهای جدیدی برای مشارکت، دلبستگی و هویت طرفداران ایجاد کرده است و بنابراین تحولات عظیمی در حوزه هواداری ورزشی به وجود آمده و هواداران در حال تبدیل به شبه روزنامه نگاران ورزشی هستند.
طرفداران رگ حیات ورزش هستند
او ادامه داد: هواداران صدای خود را در هر لحظه و هر شرایط به گوش سازمانهای ورزشی و ورزشکاران میرسانند که نقش و جایگاه آنها با چند سال گذشته قابل قیاس نیست. این کنشهای ارتباطی هواداران اگر از قواعد و آداب خاصی پیروی کند میتواند به توسعه فرهنگی و منافع و اهداف ورزشی کمک بسزایی کند. با توجه به کثرت، قدرت و اثرگذاری، طرفداران رگ حیات ورزش حرفهای هستند و نقش آنها در فعالیت اقتصادی و عملکرد ورزشی باشگاهها و تزریق انرژی به ورزشکاران مهم است.
خاتونی خاطر نشان کرد: هواداری ورزشی به دلیل پیوند با هیجانات، احساسات و تعصب به مانند شمشیر دو لبه میماند که اثرات سازنده و مخرب دارد. با نگاهی تاریخی میتوان گفت که هواداری ورزشی از توحش به تمدن و از نقص به کمال در حرکت بوده است. بنابراین اگر این مقوله مهم مورد توجه و مدیریت اصولی قرار گیرد میتواند منشأ تولید انرژی عاطفی و حمایت جمعی شود و در نقطه مقابل میتواند موجب خسارت و منشأ خشونت و بداخلاقی باشد.
فوتبال آشفته، تماشاگر بی قرار تولید میکند
جامعه شناس ورزش خاطر نشان کرد: بی پرده میگویم که فوتبال ایران چند سالی است که از درد نالان و از درمان گریزان است و در کنار سلسله مسائل حل نشده، یکی از دردهای کهنه و رو به وخامت، خشونت در ورزشگاههاست. از آنجا که مدیریت در فوتبال کشور از مقوله مهم هواداری و تغییر و تحولات آن ناآگاه است و از طرفی تمایلی برای حل مسائل بنیادین ندارد، اساساً این حوزه را به حال خود رها کرده و خود یکی از عوامل پیدایش این بحران است.
خاتونی افزود: نتیجه این غفلت تاریخی محیط امروز ورزشگاههای کشور است که اغلب با نفرت و بداخلاقی عجین شده و به کرات شاهد انواع خشونت از جمله فحاشی، تحقیر، تهدید و پرتاب اشیا به سوی بازیکنان و تماشاگران رقیب هستیم. نباید از این گزاره مهم چشمپوشی کرد که فوتبال آشفته، تماشاگر بی قرار تولید میکند.
مدیران منافع عمومی را نادیده میگیرند
او ادامه داد: زمانی که فرهنگ احترام و اخلاق حرفهای در ادبیات کنشگران فوتبال اعم از مدیران و مربیان، ورزشکاران و رسانهها غایب باشد و مدیران پر نصیب از یکسو منافع عمومی را نادیده میگیرند و از سوی دیگر با خروج از دایره ادب و احترام مشغول بیانیهنویسی هستند و با الفاظ زشت و زننده فضای اخلاقی فوتبال را آلوده میکنند، آنها خشم آتشناک را در وجود طرفداران شعلهور کرده و طرفدار عصبانی را راهی سکوهای ورزشگاه میکنند.
خاتونی بیان کرد: این وضعیت پر تنش ورزش ایران، در زمانهای است که کشورهای توسعه یافته در حال پیوند و همکاری با مراکز فرهنگی و علمی در جهت سالمسازی فضای هواداری و سازگاری با محیطهای اخلاقی میباشند. در ورزش حرفهای برگرفته از دنیای توسعه یافته، طرفدار ورزشی به مثابه سرمایه بالقوهای است که با برخورداری از انرژی عاطفی و ظرفیت اقتصادی میتواند موجب ارزش آفرینی و خلق ثروت و حمایت از تیمها و ورزشکاران شود. متأسفانه این نوع نگاه در تفکر مدیریت ورزشی و فرهنگی کشور جایگاهی ندارد و اغلب سیاستها و برنامههای ورزشی ما تهی از توجه به مقوله طرفداری است.
باید فضای ورزشی به گونهای باشد تا موجب نشاط شود
جامعه شناس ورزشی کشورمان اضافه کرد: این روزها در مسابقات لیگ برتر فوتبال کشور، خشونت به اشکال مختلف در رفتار و گفتار تماشاگران دیده میشود. این مساله تهدیدی است که علاوه بر آنکه پایههای عقلانیت در ورزش را تضعیف میکند، طنین اجتماعی آن بر اخلاق و فرهنگ جامعه نیز اثر سو خواهد گذاشت. از جنبه دیگر، در شرایطی که امروز شادی در جامعه ایران کم است، باید فضاهای ورزشی به گونهای طراحی و مدیریت شوند تا به جای نفرت پراکنی و خشونت موجب شادی و نشاط تماشاگران به ویژه جوانان باشند.
این جامعه شناس ورزشی افزود: در ورزش حرفهای، ورزشگاه به عنوان جاذبه گردشگری و محل ایجاد و تقویت حس تعلق و انسجام اجتماعی کاربرد دارد، اما این مهم در کشور ما رو به ضعف و کمرنگی است. در سلسله عوامل اثرگذار در بروز خشونت تماشاگران ورزشی در داخل کشور باید در کنار ضعف عملکرد سازمانهای ورزشی چون فدراسیون فوتبال و باشگاهها اشارهای به رسانهها نیز داشته باشیم. رسانه باید با آموزش و آگاهی سازی طرفداران ورزشی، آنها را از نقش و وظایف خود و همچنین قواعد و فرهنگ هواداری آشنا سازد.
خاتونی ادامه داد: دامن زدن به حواشی و ترویج بداخلاقی گویی از اصلیترین امور رسانههای ورزشی به شمار میآید. این کار، طرفداران را دچار خطای شناختی کرده و در مواقعی باعث میشود رقیب و دشمن را از هم تمیز و تشخیص ندهند. فرهنگ احترام به رقیب و اصول جوانمردی در سایه مسائل حاشیهای و زرد رسانهها قرار میگیرد که علاوه بر آلودگی فضای فرهنگی ورزشگاهها، تهدیدی برای سلامت بازیکنان و مربیان و تماشاگران تیم رقیب نیز محسوب میشود. «تماشاگرِ بازیچه رسانه»، از فرهنگ و ارزشهای بنیادین ورزش دور نگه داشته میشود و پیوسته دنبال حاشیه، ستیز و خشونت میرود.
او در پایان گفت: ما وارد مرحله خطر شدهایم و اگر اقدام و برنامهای جامع برای حل این مسئله چند وجهی صورت نگیرد، خسارتهای اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، اقتصادی و اعتباری زیادی را متوجه کشور خواهد کرد. باید در زمینه جذب و تربیت هوادار ورزشی نگاه تخصصی و برنامه جامعی داشت تا بتوانیم در جهت سالم سازی و حرفهای سازی ورزش حرکت کنیم.