اکنون و با شرایط سخت فعلی برای کارگران ایرانی و از سوی دیگر حذف مداوم بخشهایی از خدمات درمانی از بیمه شاید انگیزه بسیاری از بیمه پردازان کاهش پیدا میکند و در نهایت این کاهش انگیزه اگر منجر به کاهش پرداخت حق بیمه شود، میتواند در نهایت باعث بحران بیشتر در صندوقهای بازنشستگی در کشور شود.
ماجرای اصلاح شرایط بازنشستگی توسط مجلس و تغییر زمان و سن بازنشستگی بار دیگر بحثهای جدی در شبکههای اجتماعی و بین شهروندان را رقم زده است. از مساله ورشکستگی و بحران جدی در میان صندوقهای بازنشستگی تا منافع پرداخت حق بیمه به تامین اجتماعی به بحثهای روز تبدیل شده که در بین شهروندان بسیار مطرح است.
در واقع میتوان این طور گفت که خبر افزایش سن بازنشستگی و بحث ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی بار دیگر این سوال را پیش روی شهروندان قرار داد که آیا روشهای دیگری برای تضمین آینده خود و فرزندانمان وجود ندارد و آیا بهتر نیست به جای پرداخت حق بیمه، برای آینده فکر دیگری کنیم؟ این در حالی است که به نظر میرسد اکنون با افزایش سن بازنشستگی و زمان پرداخت بیمه توسط مجلس، طرحی که شاید حتی از روی ناچاری برای ادامه حیات صندوقهای بازنشستگی است، زمانی برای این صندوقها خریداری شده است، اما به واقع آنانی که در این بین سردرگم خواهند شد افرادی هستند که تمام عمر خود کار کردند تا بتوانند مستمری بازنشستگی را در سنین بالا دریافت کنند، اما اکنون دولت شرایط را برای افراد شاغل سخت کرده است.
طلا یا بیمه، مساله این است؟
در این میان، اما مواردی اکنون در جامعه در حال طرح است که شاید واکنشی به تصمیم دولت و مجلس درباره سن بازنشستگی و مساله صندوقهای بازنشستگی در کشور باشد.
به گزارش اقتصاد ۲۴، در همین راستا حتی کامران ندری اقتصاددان و استاد دانشگاه اخیرا گفته بود: «اگر یک فرد که بیمه خود را شخصا پرداخت میکند؛ به جای سپردن این پول به دولت، ماهانه یک گرم طلا خریداری کند، در پایان بازنشستگی خود ۳۶۰ الی ۴۰۰ گرم طلا در اختیار دارد که به پول امروز ۱ میلیارد تومان محاسبه میشود؛ بازنشستگی که دولت به فرد میدهد نهایتا ۱۰ میلیون تومان است، اما سود بانکی حاصل از پرداخت بیمه ۲۳ تا ۲۵ میلیون تومان میشود؛ به نظر شما دیگر انگیزهای برای افراد جهت پرداخت بیمه میماند؟ دقیقا به همین خاطر است که به خیلی از افراد توصیه میشود خودشان به فکر دوران بازنشستگی باشند تا جای اینکه به این صندوقها اعتماد کنید. اگر خودمان برای دوران بازنشستگی خودمان همین مقدار پول را به قول شما طلا میخریدیم، چه بسا دوران بازنشستگی خیلی با کیفیت تری را میتوانستیم سپری کنیم.»
جالب اینجاست که طلا اکنون و به تاریخ ۲۰ آذر سال ۱۴۰۲ در حالی گرمی دو میلیون و ۴۵۰ هزار تومان معامله میشود که حق بیمه بنا به موارد آن از دو میلیون و ۳۰۰ هزار تا دو میلیون و ۶۰۰ هزار تومان در نوسان است و در واقع آن چه کامران ندری مطرح میکند دقیقا بر اساس معادلات ریاضی درست حساب میشود.
کما اینکه ارزش این سرمایه با ارزش فعلی طلا قیمت گذاری شده است و احتمالا با این بازار پر نوسان حتما ارزش طلاهای اندوخته شده در پایان ۳۰ سال بیش از یک میلیارد تومان خواهد بود.
اما آیا همه ماجرا همین است؟ آیا ارزیابی «به جای بیمه طلا بخرید» به همین شکل درست حساب میشود؟
چقدر بیمه پرداز داریم و چقدر پرداخت میکنیم؟
باید توجه داشت که در شرایطی که طبق آخرین گزارشها از هر ۴.۲ نفر بیمه پرداز، ۱ نفر بازنشسته میشود و این آمار از ۲۰ نفر به ۴.۲ رسیده است، بازنشسته شدن پیش از موعد حتی بخشی از بیمه پردازان، میتواند دولت را با بحرانی جدیتر مواجه کند، زیرا انگیزه پرداخت بیمه و مشارکت در این صندوقها با تصمیمات تازه کاهش یافته است.
همچنین دولتی که تنها ۳ درصد سهم اصلی در رابطه بیمه پرداز و بیمه شونده دارد، حالا با تصمیم گیری برای همگان، این خدمت اجتماعی را در دید عموم و به خصوص جوانان کمرنگ کرده است. جوانانی که با حقوق اندک توانایی پرداخت بیمه به صورت عادی را نیز ندارند، حالا دورنمای ۳۵ تا ۴۲ سالهای پیش رویشان است که شاید به طور کل قید بیمه را بزنند. از سوی دیگر باید توجه داشت که تخلف کارفرمایان در عدم بیمه نیروی کار نیز باعث شده افراد شاغل به صورت فردی و مستقل از مجموعه کاری خود اقدام به پرداخت بیمه کنند، که این امر با حقوقهای فعلی امری دشوار است.
یک جوان که در محیط کاری خود در صورت رعایت حقوق اداره کار ۸ میلیون تومان حقوق دریافت میکند، ناچار به پرداخت ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان حق بیمه ماهانه به دولت است.
حتی اگر ۵۰ درصد از بیمه را نیز کارفرما بپردازد باز هم جوان ایرانی باید تا رقم یک میلیون و ۱۵۰ هزار تومان را خودش پرداخت کند.
طلایی که در ۴۲۰ ماه جمع میکنیم
این فرد که تا بازنشستگی ۳۵ ساله، ۴۲۰ ماه فاصله دارد، در مقایسه با قیمت طلا حدودا ماهانه ۱ گرم طلا به دولت به عنوان حق بیمه پرداخت میکند، در حالی که اگر طی آن ۴۲۰ ماه به جای پرداخت پول نقد به دولت، ۴۲۰ گرم طلا جمع آوری کند، با محاسبه ارزش امروزی آن، ۱ میلیارد و ۱۲۵ میلیون تومان سرمایه جمع آوری کرده است که سود بانکی این مقدار ۲۶ میلیون تومان در ماه محاسبه میشود. این وضعیت در حالی است که با ارزش امروز به نظر نمیرسد دولت بیش از ۱۰ میلیون تومان حقوق بازنشستگی به یک فرد با حق بیمه عادی پرداخت کند!
یعنی حتی اگر کسی از سال ۱۳۶۷، کار خود را آغاز میکرد و در همین مدت طلا پس انداز کرده بود اکنون در زمان بازنشستگی به جای ماهیانه ۱۰ میلیون تومان، دستکم از سود بانکی ۲۶ میلیون تومان استفاده میکرد.
این ارقام نیز همگی میتواند با توجه به تورم و سود بانکی و افزایش جهانی قیمت طلا طی دهههای آینده دستخوش تغییرات و افزایش جدی شود.
بیمه و طلا؛ مساله خدمات درمانی چه میشود؟
اما در مقابل برخی کارشناسان اقتصادی و بیمه در دفاع از سیستم تامین اجتماعی و بیمههای دولتی میگویند که خدمات تامین اجتماعی صرفا به حقوق خلاصه نمیشود و خدمات درمانی و ازکارافتادگی تامین اجتماعی هنوز قابل توجه است که شهروندان را از این نهاد دلزده نخواهد کرد.
هرچند که باید گفت این ادعا تا حد زیادی درست است و یکی از موارد مهم در سیستم بیمههای تامین اجتماعی نیز همین مساله بیمه سلامت و هزینههای درمانی است، اما در مقابل این ادعا برخی دیگر از کارشناسان نیز مساله خارج کردن موارد زیادی از خدمات درمانی از سیستم حمایتی و همچنین نامناسب شدن این وضعیت به مرور زمان با خصوصی سازیهای پی درپی و پولی شدن درمان و دارو، را مطرح میکنند.
کما اینکه با توجه به روند رخ داده در سالهای گذشته میتوان ارزیابی کرد که در سالهای پیشرو این خدمت تامین اجتماعی نیز از نظر عموم کمرنگ خواهد شد و شهروندان را به فکر راههای دیگر برای دوران بازنشستگی میاندازد.
البته این شرایط در حالی اکنون مطرح میشود و مردم به دنبال راه جایگزین برای بیمههای درمانی هستند که روزگاری ایران میان کشورهای جهان به سیستم منظم و با کیفیت بازنشستگی معروف بود، اما حالا در حال عبور از این خدمات و رفتن به سمت تندروترین سیاستهای حذفی در زمینه خدمات اجتماعی است. در این میان دولت رئیسی نیز که مدعی حمایت از فرودستان بود، با تصمیمات خود در دو سال اخیر، فرودستان را به سمت محرومیت ناخودآگاه از خدمات عادی و قانونی اجتماعی حرکت داده است.
کما اینکه تجربه جراحی اقتصادی و وعدههای دولت در حوزه گران نشدن کالا نشان داد که تیم رئیسی اگرچه روی کاغذ خود را محق و موفق میداند، اما در صحنه واقعی جامعه تصمیمات دولت پس از چندی تنها علیه جیب مردم و به نفع پرشدن ناترازیهای بودجهای تمام خواهد شد.
معادله متوازن میان بیمه عمر و خرید طلا
از سوی دیگر مساله خرید طلا به جای بیمه عمر حالا دیگر بیشتر از همیشه مطرح میشود. بیمه عمر یا خرید طلا، دو روش سرمایهگذاری است که هر کدام ریسکها، مزایا و معایب خود را دارد. هر دو روش نیز میتواند در طولانیمدت سود زیادی داشته باشد، اما برخی از تفاوتهای اساسی بین آنهاست که انتخاب را برای افراد مشکل میکند. در مقایسه بیمه عمر و خرید طلا باید به نکات زیادی توجه کرد، چون عدم آگاهی و ورود به هر کدام از این روشهای سرمایهگذاری میتواند با ریسک همراه باشد.
کما اینکه یکی از مزایای مهم سرمایه گذاری در طلا، نقدشوندگی آسان آن است. شما هر زمان که بخواهید میتوانید به یک طلافروشی مراجعه کنید و طلاهای خود را به قیمت روز بفروشید، اما در مورد بیمهعمر باید گفت که بازخرید یا فسخ قرارداد یک کار اداری بوده و زمانبر است.
بازدهی سرمایهگذاری در خرید طلا و بیمه عمر برای افراد مختلف متفاوت است، چون افراد با نیتهای مختلفی برای این روشهای سرمایهگذاری اقدام میکنند. اگر هدف شما سرمایهگذاری بلندمدت باشد، خرید طلا و بیمه عمر هر دو میتوانند بازدهی سرمایهگذاری داشته باشد.
از سوی دیگر گفته میشود در مقام مقایسه یکی از جذابترین مزایا در مقایسه با خرید بیمه عمر یا خرید طلا، امکان دریافت وام با بیمه عمر است. از سال دوم بیمهای یا در برخی موارد حتی از ماه ششم بیمهای، بیمهگذار میتواند تا سقف ۹۰ درصد از اندوخته خود را وام دریافت کند و برخی کارشناسان معتقد هستند این امکان درباره طلا فراهم نیست.
اما در مقابل با خرید طلا، سرمایه همیشه در دسترس و قابل تبدیل است، اما در مساله بیمه عمر، سرمایه اصلی تنها با شرایط خاص یا لغو کامل قرارداد و پرداخت جریمه در دسترس بیمه پرداز قرار میگیرد.
در هر حال به نظر میرسد اکنون و با شرایط سخت فعلی برای کارگران ایرانی و از سوی دیگر حذف مداوم بخشهایی از خدمات درمانی از بیمه شاید انگیزه بسیاری از بیمه پردازان کاهش پیدا میکند و در نهایت این کاهش انگیزه اگر منجر به کاهش پرداخت حق بیمه شود، میتواند در نهایت باعث بحران بیشتر در صندوقهای بازنشستگی در کشور شود.