رقابتهای مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا در حالی به پایان رسید که نمایندگان ایران با ارائه بازیهای نهچندان باثبات، عملکرد درخشانی در این دوره نشان ندادند. سه تیم پرسپولیس، سپاهان و نساجی از ایران در این دوره از رقابتها که با فرمت جدیدی برگزار شد، حضور داشتند که به غیر از تیم سپاهان، دو تیم دیگر در همان مرحله گروهی، با لیگ قهرمانان آسیا وداع کردند. البته سپاهان هم در گروهش دوم شد و به لطف شرایط بهتر در مقایسه با دیگر تیمهای دوم گروه پنجگانه در مرحله غرب آسیا، راهی مرحله حذفی لیگ قهرمانان شد. تا به اینجا شکست باشگاهی فوتبال ایران در لیگ قهرمانان آسیا روشن است؛ ولی اختلاف سطح عملکرد تیمهای ایرانی با رقبای عربستانی در همین مرحله آزاردهنده شده است.
درحالیکه فقط یک تیم باشگاهی از ایران خودش را به مرحله حذفی رسانده، هر چهار نماینده فوتبال عربستان به مرحله بعدی لیگ قهرمانان آسیا صعود کردهاند. این برتری 4 بر یک عربستانیها بر تیمهای ایرانی فقط یک طرف ماجراست. حتی قبل از شروع بازیهای این دوره هم باز عربستانیها برتری خودشان در عرصه باشگاهی را به رخ فوتبال ایران کشیده بودند. درحالیکه فقط سه سهمیه از فوتبال ایران در لیگ قهرمانان حضور داشتند، عربستان با سهمیه کامل پا به این رقابتها گذاشت. اتفاق بدتر مربوط به جایی بود که مجوز حرفهای تیم ریشهداری مانند استقلال تهران برای حضور در این رقابتها اصلا صادر نشد. جنبه ناخوشایند این ماجرا وقتی بیشتر خودنمایی کرد که تیم کمنام و نشانی مانند فیحا در فوتبال عربستان در لیگ قهرمانان این دوره حضور داشت و اتفاقا به مرحله بعدی هم رسید و تیم پرآوازهای مانند استقلال حتی به این رقابتها نرسید. پس کسب سهمیه اولین برتری و صعود همه نمایندههای عربستان به مرحله بعدی لیگ قهرمانان آسیا هم دومین برتری فوتبال باشگاهی این کشور در مقایسه با نمایندگان ایران در غرب آسیا است. البته شرایط از این هم بدتر است؛ چراکه وقتی پای تقابلهای رودررو به میان میآید، عمق فاجعه خودنمایی میکند.
هر سه تیم ایرانی حاضر در لیگ قهرمانان آسیا در این دوره با تیمهای عربستانی بازی کردند و عجیب آنکه همگی غیر از ناکامی چیزی نصیبشان نشد. نساجی با الهلال، پرسپولیس با النصر و سپاهان هم با الاتحاد عربستان همگروه بود که از اینهمه بازی رفت و برگشت، نمایندگان ایران فقط یک امتیاز کسب کردند. در واقع از این شش بازی، پنج برد در کارنامه نمایندگان عربستان به ثبت برسد و از مجموع 18 امتیاز ممکن تنها یک امتیاز نصیب فوتبال ایران شد. در شش رویارویی (با احتساب حکم کمیته انضباطی کنفدراسیون فوتبال آسیا)، 12 گل خورده و تنها دو گل زده در کارنامه نمایندگان ایران دیده میشود که آماری ناامیدکننده است. زنگ خطر البته به شکل دیگری هم به صدا درآمده؛ چراکه با شروع رقابتهای این دوره، موازنه قدرت در غرب آسیا هم به شکل ملموسی به هم خورده است. فوتبال ایران و عربستان بهعنوان دو قدرت اصلی منطقه غرب آسیا، رقابت نزدیکی در لیگ قهرمانان آسیا داشتند. تا پایان لیگ قهرمانان آسیا 2020 تیمهای ایرانی مقابل عربستانیها به ۴۵ پیروزی رسیده بودند و در سمت مقابل عربستانیها ۴۴ بار نمایندگان ایران را مغلوب کرده بودند؛ ولی پس از آن ورق کاملا به نفع تیمهای عربستانی برگشت و تیمهای ایرانی و عربستانی ۱۷ بار با یکدیگر دیدار داشتند که دو پیروزی سهم نمایندگان ایران بوده و ۱۱ برد برای تیمهای عربستانی تا عربستانیها ۵۵ به ۴۷ از ایرانیها پیش بیفتند. عربستانیها در هفت تقابل آخر با ایران شش بار به پیروزی رسیدهاند و آخرین پیروزی یک تیم ایرانی برابر یک تیم عربستانی، برتری فولاد مقابل تیم لیگ یکی الفصیلی عربستان در مرحله یکهشتم نهایی فصل گذشته لیگ قهرمانان آسیا بود. حالا مرور مختصر همین آمار، خبر از حال پریشان فوتبال باشگاهی ایران میدهد؛ موردی که البته بیارتباط با تصمیات بحثبرانگیز مسئولان ورزشی هم نیست. درست در فصلی که عربستانیها سر کیسه را به مقدار حیرتآوری شل کردهاند تا تیمهای باشگاهیشان ستارههای نامدار دنیای فوتبال را به خدمت بگیرند، در ایران ایجاد موانع برای خرید بازیکنان گرانقیمت در مسیر تیمهایی که قرار بود در لیگ قهرمانان آسیا بازی کنند، حسابی به ضرر آنها شد. از این زاویه، مقایسه شرایط مالی تیمهای باشگاهی در ایران و عربستان کاملا خندهدار به نظر میرسد؛ ولی نباید از یاد برد که عربستانیها با وضع سیاستی دقیق که برگرفته از چشمانداز بلندمدت آنها برای توسعه جایگاه عربستان نزد جوامع بینالملل است، از در فوتبال و ستارههایش وارد شد.
نتیجه هم که کاملا مشخص است؛ حالا نهتنها چند کشور شرق آسیایی؛ بلکه کشور عربستان در غرب آسیا هم گوی سبقت را از فوتبال ایران ربوده و یک پله دیگر آن را تنزل دادهاند. اگرچه این مورد فعلا خودش را در عرصه باشگاهی نشان داده؛ ولی عنقریب است که فوتبال ملی هم درگیر چنین جریانی شود. برخلاف سالهای نهچندان دور که ایران در رنکینگ فیفا در صدر برترینهای آسیا قرار داشت، حالا این برتری به ژاپن اهدا شده است. اگر در سالهای اخیر میشد امیدوار بود که مثلا در تقابل با کره جنوبی دست بالا با ایران است؛ ولی الان دیگر چنین اطمینانی از بین رفته است. به عبارتی، سطح فوتبالی که تیمهای ژاپن و کره به نمایش میگذارند، بهوضوح از فوتبال آسیا بالاتر رفته است. با نگاه واقعبینانه باید پذیرفت که تیم ملی فوتبال ایران هم در این تقابلها بخت زیادی برای برندهشدن ندارد. به این دو تیم باید فوتبال استرالیا هم اضافه شود که از زمان اضافهشدنش به آسیا موی دماغ دیگر تیمهای مدعی شده است. اگرچه تا پیش از این دستکم این دلخوشی وجود داشت که ایران قدرتمندترین تیم غرب آسیاست؛ ولی بعید است بتوان با اطمینان خاطر این جمله را بارها تکرار کرد.
درست است که عربستان ستارههای زیادی به لیگ کشورش وارد کرده و برخی تحلیلها به این سمت است که این مورد فوتبال ملی این کشور را ضعیف میکند؛ ولی نباید از یاد برد که ستارههای تیم ملی عربستان حالا نهتنها با بهترین مربیان خارجی فوتبال دنیا کار میکنند؛ بلکه در تمرینات هم تنهشان به تنه ستارههای فوتبال میخورد. شاید آنها فرصت زیادی برای درخشیدن در ترکیب اصلی به دست نیاورند؛ ولی واضح است که تلاششان برای رسیدن به ترکیب دو برابر شده و بدیهی است با بالابردن حجم تمرینات و افزایش میزان انگیزه، در کوتاهمدت، اثر این اتفاق به تیم ملی عربستان هم سرایت میکند و آنها با آمادگی ذهنی و جسمی بیشتری برابر رقبا قرار میگیرند. حالا کار به جایی رسیده که احتمالا شرایط برای تیم ملی فوتبال ایران از تیم ملی والیبال هم بدتر شود. والیبال هم پس از اصرار بر سیاستهای غلط مدیر سابق، به یک تیم معمولی در دنیا تبدیل شد و بعد هم قدرتش را در آسیا از دست داد و دوباره باید منتظر لغزش تیمی مثل ژاپن باشد تا در آسیا آقایی کند. برای فوتبال ولی ژاپن تنها نیست؛ کره جنوبی، استرالیا و عربستان هم از لحاظ سختافزاری و مدیریت از فوتبال ایران پیشی گرفتهاند و بعید نیست با حفظ چنین روندی و سرایتش به دیگر کشورهای منطقه، شرایط برای فوتبال ایران بدتر هم شود.