به گزارش ایران اکونومیست، علیرضا کمیلی در کانال تلگرامی خود نوشت:
درست است که هفتم اکتبر امید را در دلهای همه زنده کرد و رژیم صهیونیستی میخواهد با کشتار و تخریب، آن ضربه را به فراموشی بسپارد ولی سؤال این است که آیا اساساً در زمانهای که امریکا با تمام قدرت پشت این رژیم ایستاده است میتوان به پایان آن فکر کرد؟! چنانچه پیشتر نوشتم هنوز پروژه پایان اسرائیل برای خیلیها روشن نیست و اغلب آنرا امری نظامی میدانند و حتی هنوز این سؤال مطرح است که چرا ایران آن چند موشک تمام کننده را نمیزند تا کار تمام شود! این مدل فهم مسائل عالم وعدم توجه به «معادلات قدرت» نگران کننده و نشانه توهمزا بودن برخی تحلیلها و سخنان است. اینکه ما از آینده امیدبخش سخن بگوییم به معنایعدم توجه به موانع واقعی و رفع آنها نیست.
و، اما بعد؛ وقتی سخن از پروژهای وسط است که امریکا در آن نقش مستقیم ایفا میکند یعنی شما نیز باید عمده قدرتهای منطقهای و حتی جهانی را به خط کنید. غزه نمیتواند همه بار فلسطین را به دوش بکشد و آزادی کامل فلسطین بدون فعالسازی کرانه - که ۴۰ برابر غزه است و اقلاً دو برابر آن جمعیت دارد- ممکن نیست و بدون همراهی یا سکوت اردن نمیتوان به تسلیح کرانه یا ایجاد هر قدرتی در آنجا اندیشید! از همین روست که اردن خط قرمز و نقطهای حساس برای امریکا و حتی دول عربی منطقه است و کمکهای مالی آنان مثل ۷۰۰ میلیون دلار سالیانه سعودی پابرجاست!
حالا که مواضع چین و روسیه برای اولین بار، بسیار پیش روآنه است فرصت همراهسازی آنان وجود دارد. چه از طریق جایگزینسازی منابع مالی امریکا در مصر و اردن با چین و چه با ایجاد نقش اقتصادی و حتی امنیتی برای روسیه در این دو کشور مؤثر و مهم پیرامون فلسطین اشغالی. طراحی پیرامون عوامل قدرتی که «مستقیماً مؤثر» بر آزادی فلسطین هستند باید دغدغه ذهنی ما باشد وإلا ایجاد تصویرهای فتح به سبک جنگ ستارگان راهی به جایی نمیبرد. اگر در این مسیر جدی هستید به ایجاد این عوامل قدرت فکر کنید.