جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 13 - ۱۰ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۱۲ آذر ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۱

انتشار یک آلبوم موسیقی با دلنوشته‌ای از حاج قاسم

نسخه دیجیتالی آلبوم «قاسم هنوز زنده است» با هنرنمایی جمعی از فعالان عرصه موسیقی منتشر شد.
انتشار یک آلبوم موسیقی با دلنوشته‌ای از حاج قاسم
کد خبر: ۶۶۹۵۱۶

به گزارش ایران اکونومیست، آلبوم «قاسم هنوز زنده است» اثری از علیرضا افتخاری، صادق آهنگران، غلامرضا صنعتگر و با آهنگسازی امیر حقیقت، امیرحسین سمیعی، محمدرضا چراغعلی، عماد توحیدی‌، سعید چاووشی، سامان مهدوی، نادر طاهری و میلاد بیضا است.

این اثر که توسط مرکز موسیقی حوزه هنری منتشر شده است،‌ ۸ قطعه موسیقی را شامل می‌شود که ترانه‌های آن توسط مولانا، میلاد عرفان‌پور، محمدمهدی سیار، امید مهدی‌نژاد، امید حسام و حسین هدایتی سروده شده است.

در این اثر دل‌نوشته‌ای از شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی گنجانده شده است که در آن آمده است:

«ای خدای عزیز و ای خالق حکیم بی‌همتا؛ دستم خالی است و کوله پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه‌ای به امید ضیافت عفو و کرم تو می‌آیم. من توشه‌ای برنگرفته‌ام، چون فقیر را در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟ سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آورده‌ام که ثروت در آن در کنار همه ناپاکی‌ها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک برحسین(ع) فاطمه (س) است؛ گوهر اشک بر اهل بیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.

خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه چیزی دارند و نه قدرت دفاع دارند اما در دستانم چیزی را ذخیره کردم که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به سمت تو است. وقتی آنها را به سمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذراندم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی.

خداوندا پاهایم سست است. رمق ندارد. جرات عبور از پلی که از جهنم عبور می کند، ندارد. من در پل عادی پاهایم می لرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازک تر است و از شمشیر بُرنده تر؛ اما یک امیدی به من نوید می‌دهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم.

من این پاها را در حَرَمت پا گذارده‌ام ، دورِ خانه‌ات چرخیده‌ام و در حرم اولیاات در بین‌الحرمین حسین (ع) و عباست (ع) آنها را برهنه دوانده‌ام و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم، امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریم‌ها، آنها را ببخشی.»

 

آخرین اخبار