به گزارش ایران اکونومیست، حزب محافظهکار «ریشی سوناک» نخستوزیر انگلیس با فراگیر شدن بحران سیاسی دیگری در این کشور، در آستانه فروپاشی است و در طی چند هفته اخیر، احزاب سیاسی بزرگ در غرب در حال پرداختن بهای سنگینی برای حمایت بیچون وچرا از جنگ نیابتی آمریکا در فلسطین هستند.
در یادداشتی که در وبگاه شبکه راشا تودی منتشر شده، آمده است: ریشی سوناک «سوئلا بریورمن» وزیر کشور انگلیس را به دلیل قصد او برای ممنوع کردن راهپیماییها در حمایت از فلسطین از سمت خود برکنار کرد. مخالفت بریورمن با نخستوزیر بر سر این مسئله، در واقع، بر اساس اختلافنظرهای جدی آنها درباره مسائل «جنگ فرهنگی»، از جمله سیاست مهاجرت و چندگانگی فرهنگی است.
عزل بریورمن و منصوب کردن «دیوید کامرون» به سمت وزارت امور خارجه توسط سوناک اقداماتی از سر ناچاری و با قضاوتی نادرست بود.
بریورمن ساکت ننشسته و در نامه استعفایش سوناک را به بیکفایتی، خیانت، بیاخلاقی و دیگر ضعفها متهم کرده است و اعضای حزب محافظهکار انگلیس نیز تاکنون نامههای متعددی به کمیته ۱۹۲۲ نوشته و در آن نسبت به سوناک ابراز بیاعتمادی کردهاند.
در ادامه این یادداشت مطرح شد: تصمیم خارقالعاده نخستوزیر برای بازگرداندن کامرون از تبعید سیاسیای که واقعا سزاوارش بود، غیرقابل درک است.
کامرون کسی بود که فاجعه بریگزیت را به بار آورد، کارزار شکستخورده «Remain» را هدایت کرد، به تبدیل شدن لیبی به کشوری ورشکسته کمک کرد و سرسختانه به دنبال حمله به سوریه بود تا این که پارلمان انگلیس مانع او شد. او پس از کنارهگیری با کجخلقی از سیاست پس از موفقیتآمیز بودن رفراندوم بریگزیت، وقت خود را با معاملات اقتصادی مشکوک پر کرده است.
«پیتر هیچنز» یک منتقد محافظهکار، اقدامات سوناک را «اعلام آشکار شکست و بیهدفی» دانسته و «جان گریس» یک خبرنگار، سوناک و محافظهکاران را «نخستوزیر و دولتی در گرداب» توصیف کرد.
مطمئنا، نخستوزیر سوناک مدت زیادی دوام نخواهد آورد و شکاف در حزب محافظهکار، حالا با وجود خروج بریورمن و حامیان راستگرای او از این حزب گریزناپذیر خواهد بود. بریورمن و حامیانش احتمالا در برههای به افرادی همچون «نایجل فاراژ» بپیوندند تا یک جنبش پوپولیستی ترامپگونه راه بیاندازند.
«کر استارمر» رییس حزب اپوزیسیون کارگر نیز از این گونه شکافها در امان نمانده است که بر سر درگیری اسرائیل-فلسطین با انگیزههای احساسی ایجاد شدهاند. او با سرپیچی ۵۶ نفر از اعضای حزب خود مواجه شده است که با حمایت تزلزلناپذیر او از موضع آمریکا مبنی بر نپذیرفتن آتشبس در غزه، به شدت مخالفت میکنند. این نمایندگان حزب کارگر آشکارا با رهبر خود مخالفت کرده و در مجلس عوام به طرح حزب ملیگرای اسکاتلند که خواستار آتشبس فوری درغزه بود، رای دادند. البته این طرح با شکست مواجه شد و رای لازم را کسب نکرد.
این مطلب میافزاید: در استرالیا نیز شکافهای سیاسی تلخی بر سر جنگ غزه رخ داده است. در حزب کارگر دولت «آنتونی آلبانیز» نخستوزیر استرالیا نیز اختلاف نظر عمیقی درباره مسئله آتشبس وجود دارد که با انتقادات تند احزاب محافظهکار اپوزیسیون مواجه شده است که بیچونوچرا از موضع آمریکا درباره غزه حمایت میکنند. اپوزیسیون سیاستمداران حزب کارگر را که خواستار آتشبس هستند، به یهودیستیزی متهم کرده و پافشاری کرده است که راهپیماییهای اعتراضی در حمایت از فلسطین ممنوع شوند. در هفتههای اخیر، راهپیماییهای متعددی در بسیاری از نقاط استرالیا در حمایت از فلسطین برگزار شده است. حالا، نخستوزیر آلبانیز که مه سال گذشته در انتخابات پیروز شد، خود را مسئول وضعیت دولتی دچار دو دستگی میداند که شانس آن برای پیروزی در دور دوم انتخابات کمتر میشود.
به نظر میرسد ارتباط تنگاتنگی میان حمایت بزدلانه از سیاست خارجی آمریکا و بیکفایتی سیاسی در میان سیاستمداران غربی وجود دارد.
اخیرا، شکافهای سیاسی مشابهی بر سر همین مسئله در بیشتر کشورهای غربی، از جمله آمریکا، استرالیا، آلمان، فرانسه و مجارستان بروز یافته است که در آنها راهپیماییهای گستردهای نیز در حمایت از فلسطین انجام شده است.
این که دولتهای ظاهرا لیبرال دموکرات که حامی بیچونوچرای جنگهای نیابتی آمریکا هستند، خود را ناگزیر از محدود کردن آزادی بیان و حق اعتراض در کشورهای خودشان میبینند، شرایط عجیبی است. به نظر میرسد حملات حماس به اراضی اشغالی و تداوم پاسخ دولت نتانیاهو به آن، عمیقا، موجب ثباتزدایی در دموکراسیهای غربی شده و شکافهای ایدئولوژیکی و سیاسی ریشهدار و دیرینه را در آنها عمیقتر کرده است.
نگارنده میافزاید: متاسفانه، مسئله فلسطین به یک مسئله «جنگ فرهنگی» بیبدیل در غرب تبدیل شده که در واقع، نتیجه حمایت بیچونوچرای تقریبا تمامی دولتهای غربی از چک سفید امضای بایدن به دولت ائتلافی راستگرای «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل درباره غزه است.
گفتمان منطقی درباره این موضوع در غرب، با وجود اتهاماتی از جمله «یهودیستیزی» و «نسلکشی» علیه یکدیگر غیر ممکن شده است.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: آمریکا در برههای در آینده، از حمایت از دولت نتانیاهو دست خواهد کشید، همان طور که در گذشته، دست از حمایت از رژیمهای نیابتی در ویتنام، افغانستان و عراق کشید. آمریکا زمانی این حمایتها را متوقف کرد که پی برد یورشهای غیرمعقولش به این کشورها به شکستهای آزاردهندهای منتهی خواهد شد.
تداوم بمباران غزه توسط دولت نتانیاهو موجب اتحاد کل جهان اسلام و کشورهای عربی، از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ترکیه علیه اسرائیل شده است که اخیرا، به دنبال عادیسازی روابط با این رژیم بودهاند؛ آمریکا، در نهایت، مجبور خواهد بود با این تغییر در مناسبات سیاسی خاورمیانه کنار بیاید.
حالا، احزاب سیاسی بزرگ و سیاستمداران غرب یک گزینه واضح پیش روی خود دارند؛ یا حمایت بیچونوچرا از جنگهای نیابتی فاجعهبار آمریکا را متوقف کنند یا خطر فروپاشی بر اثر اختلافات تند داخلی ناشی از چنین حمایت گمراهانهای را به جان بخرند.