به گزارش ایران اکونومیست، از آغاز حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه تاکنون بیش از ۵۵۰۰ کودک در غزه شهید شدهاند. در حالی که ۱۸۰۰ تن نیز مفقود هستند و احتمالا در زیر آوارهای ناشی از حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی دفن شدهاند. هزاران نفر نیز مجروح شدهاند.
امروز روز جهانی کودک است که در جهان این روز را برای کودکان جشن میگیرند اما برای کودکان غزه جشن و شادی وجود ندارد. آنها بی هیچ گناهی خانهها روی سرشان آوار میشود، مجروح میشوند، کشته میشوند، عزیزانشان را از دست میدهند و یتیم میشوند. رویاهای کودکیشان زیر آوارها دفن میشود و برای سالها با ترس و مشکلات روانی خواهند زیست. این کودکان هر وقت صدای شلیک و بمباران را میشوند میپرسند آیا ما را نیز میکشند؟! گناهمان چیست؟
«خالد قزمار» مدیرکل جنبش جهانی دفاع از کودکان فلسطین گفت: روز جهانی کودک در حالی میآید که یکی از شنیعترین و خشونتآمیزترین کشتارها در حق کودکان فلسطینی در غزه رخ داده است. کودکان دست کم ۴۰ درصد از قربانیان این کشتار جمعی هستند.
کودکان در هر جایی از جهان که باشند حق دارند در آرامش زندگی کنند و از حقوق خود برخوردار باشند اما در غزه، جایی که هر چند سال یک بار با جنگی خونین و تجاوزی شنیع از سوی اشغالگران صهیونیست روبرو است، کودکان نه تنها در آرامش نیستند، نه تنها حقوقشان پایمال میشود بلکه زیر آتش خشم صهیونیستها هستند.
قزمار، وکیل فلسطینی میگوید: هر دقیقهای که تجاوز به غزه متوقف شود میتوان جان صدها کودک را نجات داد.
اما تنها چیزی که برای دشمن صهیونیستی مهم نیست جان کودکان غزه است؛ کودکانی که حتی اگر زنده بمانند این جنگ مشکلات روانی جدی را برای آنها ایجاد میکند که تا سالها بعد زندگی آنها را دچار مشکل میکند. آنها میپرسند که چرا باید کشته شوند و آیا آنها را میکشند؟ آنها چه گناهی کردهاند که باید کشته شوند. رژیم صهیونیستی آینده و رویاهای آنها را نابود کرده است.
کودکانی در غزه هستند که به دلیل حملات موشکی رژیم صهیونیستی پاها یا دستهایشان را از دست دادهاند.
«لیان الباز» دختربچه ۱۳ ساله فلسطینی است که دو پایش را در حملات از دست داده است. او هر بار که با درد شدید در بیمارستان از خواب بلند میشود از اینکه پاهایش را از دست داده سرتاسر وجودش را ترس فرا میگیرد و میگوید: پای مصنوعی نمیخواهم. پاهای خودم را به من بدهید.
لیان میگوید: آرزو داشتم پرستار بودم. چگونه به مدرسه بازگردم درحالی که دوستانم مینشینند و من نمیتوانم بنشینم.
«لمی الآغا» ۱۴ ساله که به همراه خواهرش ساره ۱۵ ساله در بیمارستان هستند. وی پایش را در حمله رژیم صهیونیستی از دست داد.
وی گفت: مرا به اینجا منتقل کردند. از آنها خواستم کمکم کنند بنشین اما بعد فهمیدم پایم را از دست دادهام. خیلی ناراحت شدم اما خدا را شکر کردم که زندهام. از بچگی میخواستم پزشک شوم. پای مصنوعی استفاده میکنم و به درسم ادامه میدهم. میخواهم به خاطر خودم و خانوادهام قوی بمانم.
احمد ابوشحمه ۱۴ ساله در حملات رژیم صهیونیستی یک پایش را از دست داد. او میگوید: زمانی که بیدار شدم از برادرم پرسیدم پایم کجاست. گفت پایت هست اما احساسش نمیکنم. پسرعمویم به من گفت که پایم را از دست دادهام. بسیار گریه کردم. اولین چیزی که به ذهنم آمد این بود که دیگر نمیتوانم فوتبال بازی کنم.
احمد از طرفداران تیم بارسلونای اسپانیا است. اما پسرعموهایش طرفدار رئال مادرید هستند.
فرید ابوشحمه، پسرعموی وی میگوید: اگر زمان به عقب برمیگشت و احمد پایش را مجددا داشت رئال مادرید را رها میکردم و طرفدار تیم او میشدم.
عاصف ابومازن ۱۱ ساله که فوتبال بازی میکرد مجبور شد پای راستش را از زیر زانو قطع کند.
او میگوید: من فقط ۱۱ سال دارم. کسی را اذیت نکردهام. گناه من چیست؟
او میخواست فوتبالیست شود اما رویایش اینگونه نابود شد.
عاصف میگوید: وسایل ورزشیام را در زیر آوارهای خانهمان دفن کردم. توپ، کفش و جورابهایم. همه تبدیل به غبار شدند.
عاصف شوخی میکند و میخندد. این تنها راه برای کنار آمدن با ترس و حزنی است که تمام ساکنان نوار غزه با آن روبرو هستند.
مادرش میگوید: پشت این چهره شجاع کودک کوچکی وجود دارد که نگران آیندهاش است. معمولا شب میبینم که حین نگاه کردن به عکسهای قدیمیاش گریه میکند.
آرزوهای این روحهای پاک این گونه از بین میرود. کودکانی با قلبهای کوچک چگونه میتوانند این بمباران وحشیانه و صداهای هولناک را تحمل کنند. این موشکهای کشندهای که روی جسم لطیف آنها میافتد. آنها کودکانی هستند که منتظرند قبل از خواب قصه بشنوند نه اینکه با صدای موشک و تیر و آوار از ترس شوکه و لال شوند.
آنها مثل خانههای ویران شده از درون متلاشی میشوند. گناه آنها چیست که بهای این جنگ را میدهند. آنها نمیتوانند مثل بقیه کودکان جهان کودکی کنند. اما باز هم با وجود اینهمه ترس و وحشت و جنگ کنار هم پایدار ایستادهاند. صحنههایی که از جنگ غزه نشان داده میشود اتحاد مردم غزه در آن دیده میشود. دیده میشود که چگونه در کنار هم هستند و به هم کمک میکنند. همدیگر را دلداری میدهند. آنها واقعا فرزندان مقاومت هستند.