به گزارش ایران اکونومیست، «مدیا بنجامین» و «نیکولاس جی.اس دیویس»، تحلیلگران پایگاه خبری - تحلیلی آمریکایی salon.com با تاکید بر اینکه جنایات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیها دنباله جنایاتی است که ایالات متحده آمریکا در جنگهایش در دهههای گذشته با بی اعتنایی به قوانین بشردوستانه و بینالمللی مرتکب شده، نوشتهاند: «ما سالهاست که در مورد جنایات جنگی ایالات متحده و جنایات مشابهی که متحدان و نایبهای ایالات متحده مانند اسرائیل و عربستان سعودی مرتکب شدهاند شامل استفاده غیرقانونی از نیروی نظامی برای حذف دولتها یا "رژیمهای" دشمن، اشغالگری خصمانه نظامی، خشونت نظامی نامتناسبی که با ادعای "تروریسم" توجیه شد، بمباران و کشتار غیرنظامیان و تخریب دسته جمعی کل شهرها گزارش داده و به آنها معترض شدهایم.
اکثر آمریکاییها عموما از جنگ بیزار بوده اما از سوی دیگر به طرز غمانگیزی در معرض پروپاگاندا و ماشین دستکاری عمومی که دست در دست با ماشین کشتار کار کرده تا اقدامات وحشتناک غیرقابل تصور را توجیه کند قرار داشته و تحت تاثیر آن میل به پذیرش این سیاست خارجی نظامیشده قرار میگیرند.
این فرآیند "تولید رضایت" به روشهای مختلفی کار میکند. یکی از مؤثرترین اشکال پروپاگاندا، سکوت است؛ اینکه به سادگی به ما نگویند و به ما نشان ندهند، جنگ با مردمی که خانهها و محلههایشان به آخرین میدان جنگ آمریکا تبدیل شدهاند، چه میکند.
ارتش آمریکا در جریان مخربترین کارزاری که در سالهای اخیر اجرا کرد، بیش از ۱۰۰۰۰۰ بمب و موشک بر موصل در عراق، رقه در سوریه و سایر مناطق تحت اشغال گروه تروریستی داعش فرو ریخت. یک گزارش اطلاعاتی متعلق به کردهای عراق تخمین زده است که بیش از ۴۰۰۰۰ غیرنظامی در جریان این کارزار در موصل کشته شدند و شهر رقه نیز هدف تخریبی حتی گسترده تر از موصل قرار گرفت.
گلولهباران توپخانهای رقه شدیدترین گلوله بارانی که آمریکا از زمان جنگ ویتنام اجرا کرد، بود اما ابعاد آن به ندرت در رسانههای شرکتی آمریکا گزارش شدند. نیویورک تایمز اخیرا در مورد آسیبهای مغزی و اختلالات استرس وارد شده به توپچیهای آمریکایی که از توپهای هوویتزر ۱۵۵ میلی متری علیه رقه استفاده کردند نوشت؛ توپهایی که هر کدام تا ۱۰۰۰۰ گلوله به سمت رقه شلیک میکردند. این مقاله عنوان مناسبی داشت: "یک جنگ مخفی، زخمهای جدید عجیب و سکوت پنتاگون".
پنهان کردن یک چنین مرگها و ویرانیهای انبوه یک دستاورد قابل توجه است. هنگامی که هارولد پینتر، نمایشنامهنویس انگلیسی در سال ۲۰۰۵، در بحبوحه جنگ عراق، جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد، عنوان سخنرانی خود در مراسم دریافت جایزه را "هنر، حقیقت و سیاست" گذاشت و از فرصت آن برای روشن کردن جوانب شیطانی جنگ افروزیهای آمریکا استفاده کرد.
پینتر پس از صحبت در مورد صدها هزار کشته در اندونزی، یونان، اروگوئه، برزیل، پاراگوئه، هائیتی، ترکیه، فیلیپین، گواتمالا، السالوادور، شیلی و نیکاراگوئه پرسید: "آیا آنها اتفاق افتادهاند؟ و آیا همه آنها به سیاست خارجی آمریکا قابل انتساب هستند؟ پاسخ مثبت است. آنها اتفاق افتادند و آنها را میتوان به سیاست خارجی آمریکا نسبت داد."
او ادامه داد: "اما شما از آن اطلاعی ندارید و از نظر شما هرگز اتفاق نیفتاده است. از نظر شما هیچ چیز تاکنون رخ نداده است. حتی با وجود این که اتفاق افتادهاند هم از نظر شما رخ نداده و مهم و قابل توجه نیستند. آمریکا مرتکب جنایاتی شرورانه، سیستماتیک، بی رحمانه و مداوم شده اما تعداد کمی از مردم واقعاً در مورد آنها صحبت کردهاند. شما آن را به آمریکا میسپارید. کشوری که به طرزی کاملاً بی رحمانه قدرت را در سراسر جهان دستکاری کرده در حالی که خود را به عنوان نیرویی حامی خیر جهانی جلوه میدهد. این یک هیپنوتیزم درخشان و بسیار موفق است."
اما جنگها و کشتارها، روز به روز و سال به سال، دور از نظر و ذهن اکثر آمریکاییها ادامه مییابند. آیا میدانستید که آمریکا و متحدانش از سال ۲۰۰۱ تاکنون بیش از ۳۵۰۰۰۰ بمب و موشک به روی ۹ کشور (از جمله ۱۴۰۰۰ بمب در جریان جنگ فعلی علیه غزه) ریختهاند؟ این به معنی میانگین ۴۴ حمله هوایی در هر روز در بازه ۲۲ سال است.
مطمئنا اسرائیل نیز مایل است برای جنگ کنونی خود علیه غزه، که در آن کودکان بیش از ۴۰ درصد از جمعیت بیش از ۱۱۰۰۰ نفری فلسطینیهای کشته شده تا به امروز را تشکیل میدهند، از توانایی خارقالعاده آمریکا برای پنهان کردن وحشیگری خود تقلید کند. اسرائیل تلاش دارد یک سکوت رسانهای را تحمیل کند در حالی که این قتل عام در یک منطقه شهری کوچک، محصور و پرجمعیت، که اغلب از آن به عنوان زندانی روباز یاد میکنند رخ میدهد و جهان میتواند ببیند که چه آسیب فراوان و فراتر از سطح عادی در اثر این جنگ به مردم واقعی وارد میشود.
اسرائیل در زمینه کشتن خبرنگاران در غزه رکورد جدیدی ثبت کرده و به نظر میرسد این کشتن خبرنگاران یک استراتژی عمدی به تقلید از زمانی که نیروهای آمریکایی خبرنگاران را در عراق هدف قرار میدادند، باشد. ما همچنان شاهد فیلمها و عکسهای وحشتناک از جنایات جدید روزانه اسرائیل هستیم: تصاویری از کودکان کشته و زخمی شده، بیمارستانهایی که برای درمان مجروحان به سختی افتادهاند، مردم مستاصلی که از میان آوار خانههای ویران شده خود از جایی به جای دیگر میگریزند.
دلیل دیگر اینکه ابعاد جنایات این جنگ به خوبی پنهان نمیشود این است که در اینجا اسرائیل و نه آمریکا مجری این جنایات است. در اینجا آمریکا بیشتر تامین کننده تسلیحات بوده، ناوهای هواپیمابرش را به منطقه فرستاده و ژنرال جیمز گلن، از فرماندهان یگان تفنگداران دریایی را برای ارائه مشاوره تاکتیکی بر اساس تجربه خود در اجرای عملیاتهای مشابه در شهرهای فلوجه و موصل در عراق به منطقه اعزام کرده است. اما به نظر میرسد رهبران اسرائیل توانایی ماشین جنگ اطلاعاتی آمریکا در زمینه محافظت از آنها در برابر حساسیت عمومی و پاسخگویی سیاسی را بیش از حد دست بالا گرفتهاند.
برخلاف زمانی که حملات به شهرهای فلوجه، موصل و رقه انجام میشدند، حالا مردم سراسر جهان تصاویر فجایعی که رخ میدهند را در رایانهها، تلفنها و تلویزیونهای خود مشاهده میکنند. دیگر نتانیاهو، بایدن و "تحلیلگران نظامی" فاسد تلویزیونهای کابلی تنها کسانی نیستند که روایت را ایجاد کرده و سعی کنند روایتهای مطلوب خود را به واقعیت وحشتناکی که همه ما میتوانیم خودمان ببینیم، بچسبانند.
چشم جهان به واقعیت جنگ و نسل کشی خیره شده و مردم در همه جا معافیت اسرائیل از مجازات در حالی که به شکل سیستماتیک قوانین بشردوستانه بینالمللی را نقض میکند، به چالش میکشند.
مایکل کراولی و ادوارد وانگ در نیویورک تایمز گزارش دادهاند، مقامات اسرائیلی برای دفاع از اقدامات خود علیه غزه به جنایات جنگی آمریکا اشاره و تاکید میکنند، همان طور که آمریکا قوانین جنگ را در زمان جنگهایش علیه عراق و سایر کشورها تفسیر کرد، آنها هم تفسیر میکنند! آنها حالا غزه را با فلوجه، موصل و حتی هیروشیما مقایسه میکنند.
اما کپی برداری از جنایات جنگی آمریکا دقیقاً موجب غیرقانونی شدن اقدامات اسرائیل میشود. و از طرفی شکست جهان در پاسخگو کردن آمریکا حالا به اسرائیل جرأت داده تا باور کند میتواند از مجازات فرار کند.
آمریکا به شکل سیستماتیکی ممنوعیت تهدید به زور یا استفاده از زور طبق منشور سازمان ملل متحد را نقض کرده، برای هر مورد از نقضهایش توجیهات سیاسی ایجاد کرده و از وتوی شورای امنیت برای فرار از پاسخگویی بینالمللی استفاده کرده است. وکلای نظامی آمریکا از تفاسیری بی سابقه و استثنایی از کنوانسیون چهارم ژنو استفاده میکنند که مطابق آنها حمایتهای تضمین شده جهانی از غیرنظامیان نسبت به اهداف نظامی ایالات متحده، فرعی تلقی میشوند!»