به نظر میرسد که موجودات بیگانه، احتمالا راههای ارتباطی منحصر به فرد خود را تکامل دادهاند؛ اما این سوال مطرح است که اگر بشر موفق به برقراری تماس با آنها شود، چطور باید با آنها ارتباط برقرار کند؟
الن استوفان، دانشمند ارشد ناسا در سال ۲۰۱۵ و هنگامی که پیشبینی میکرد که ما ممکن است تا ده سال آینده با حیات بیگانه ارتباط برقرار کنیم، در این رابطه گفت:« ما میدانیم که به دنبال چه باشیم و به چه چیزهایی نگاه کنیم.»
امروز و در شرایطی که تنها دو سال دیگر تا پایان دورهای که استوفان پیشبینی کرده باقی مانده، محققان بر این باورند که ممکن است به شکلی وسوسهانگیز، در آستانه یافتن شواهدی در راستای وجود حیات فرازمینی در سیارات دور باشند. ولی در شرایطی که هنوز هیچ مدرک قطعیای در این راستا وجود ندارد، تعدادی از دانشمندان معتقدند که ما باید برای چنین روزی آماده شویم.
اگر ما حیات را در یک سیاره دیگر کشف کنیم، چه خواهد شد؟ اگر معلوم شود که این موجودات فرازمینی هوشمند هستند، ما چطور میتوانیم با همسایگان کیهانی خود ارتباط برقرار کنیم؟ حالا دانشمندان مشغول بررسی این مبحث هستند که زبان موجودات فرازمینی چطور میتواند باشد و آیا ما میتوانیم امیدوار باشیم که بتوانیم این موجودات را درک کنیم یا خیر؟
انسانها تاریخچه دیرینهای در پل زدن با موانع زبانهای به ظاهر غیرممکن دارند. محققانی که خطوط و زبانهای باستانی را رمزگشایی میکنند، از عادتهای مشترک بشر بهعنوان نقطه مرجع بهره میبرند. مثلا روشی که میتواند ما را به نکات مهمی در نوشتار برساند، به محققان کمک کرد تا بتوانند از سنگ نبشته "روزتا استون" که مربوط به ۱۹۶ سال قبل از میلاد مسیح است پرده بردارند. این سنگنبشه بهعنوان سرنخی برای خواندن هیروگلیفهای مصر باستان به شمار میرود.
زبان بدن هم ابزار مهمی به حساب میآید؛ مثلا زمانی که فاتحان اسپانیایی وارد قاره آمریکا شدند، برای برقراری ارتباط با مردم بومی که با آنها روبرو میشدند، از حرکات دست و نشانهها بهره میبردند. اما نتیجه تراژدیک و خونبار این رویاروییها، شاید نباید بهعنوان مثالی برای موفقیت در انجام این کار مورد استفاده قرار گیرد.
در هر حال، انسانها گونهای هستند که برای برقراری ارتباط با یکدیگر تکامل یافتهاند. این در حالی است که موجودات فرازمینی ممکن است با روشی کاملا متفاوت با ما فکر و رفتار کنند. این امکان وجود دارد که ساختار اجتماعی آنها کاملا غیرقابل تشخیص یا حتی غیرقابل درک باشد. پس ما چطور باید در صورت رویارویی با یک موجود فرازمینی حدس بزنیم که او چه می خواهد بگوید؟
اگر یک موجود فضایی باشید و به کره زمین بیایید، با بیش از ۷۱۰۰ زبان انسانی روبرو خواهید شد. باید این را هم در نظر داشت که در سیاره ما، موجودات دیگری به جز انسانها نیز زندگی میکنند. آیا شیوه و راههای ارتباطی حیوانات با یکدیگر نیز میتواند چیزی درباره ارتباطات فرازمینی به ما یاد دهد؟
آریک کرشنبائوم، بومشناس رفتاری دانشگاه کمبریج معتقد است که چالشهای تکاملی واقعا جهانی هستند و نیروهای تکاملی که زندگی روی کره زمین را شکل میدهند، ویژگیهای مشابه زیادی را در حیات فرازمینی نیز ایجاد میکنند. در صورتی که او درست بگوید، این بدان معناست که زندگی و زبانها در سرتاسر کیهان، ممکن است ویژگیهای مشخصی داشته باشد.
زندگی با حفظ تغییرات مطلوب و از دست دادن تغییرات نامطلوب در طول قرنها، دچار پیچیدگیهای فراوانی است. در همگرایی تکاملی، دودمان نامرتبطی از موجودات، ویژگیهای مشابهی را در پاسخ به چالشهای محیطی مشابهی تکامل میدهند.
قوانین فیزیک و بیومکانیک، تعداد راههای مختلف ممکن در حرکت حیوانات را محدود میکنند و به این دلیل است که حتی در حالی که آخرین جد مشترک پرندگان و خفاشها، موجود کوچک مارمولک شکلی بوده که ۳۰۰ میلیون سال پیش زندگی میکرده، بالهای پرندگان، به شیوهای مشابه با بال خفاشها عمل میکنند.
اما چرا چنین محدودیتهایی در هر جای دنیا متفاوت است؟ همه چیز در هر جا، حتی ارتباطات، تا جایی که ما اطلاع داریم، تابع قوانین فیزیک است. طبق گفته کرشنبائوم از حرکات میمونها و سوت زدن دلفینها گرفته تا تغییر الگوی رنگی پوست برخی از آبزیان دریایی، هر یک از اینها میتواند مبنای زبان در یک سیاره بیگانه باشد.
به گفته یان رابرتز، استاد زبانشناسی دانشگاه کمبریج، ارتباطات حیوانات هم میتواند چیزهای زیادی به ما بگوید:« ما تنها گونهای هستیم که دارای زبان با سیستمی با پایان باز هستیم که میتوانیم از آن برای بیان هر آنچه که میخواهیم، بهره ببریم.»
رابرتز اخیرا با همکاری کرشنبائوم، آورام نوام چامسکی و چند زیستشناس، انسانشناس و زبانشناس برجسته دیگر، کتابی به اسم "زبان شناسی بیگانه" را تالیف کردهاند و در آن به بررسی این موضوع پرداختهاند که زبان غیرانسانی و غیرزمینی چطور ممکن است باشد.
زبان شناس نظری به نام چامسکی، زبان را به عنوان یک سیستم ارتباطی تعریف کرده که بی نهایت قابل انطباق است و برای خدمت به منافع انسانی و حل مشکلات انسانها طراحی شده است و به اندازهای انعطافپذیر است که بتواند تعداد بسیار زیادی از مفاهیم را به هم منتقل کند.
رابرتز در این باره گفته:« ممکن است نوعی حیات باکتریایی در مریخ یا قمرهای مشتری وجود داشته باشد که البته اینها ممکن است موجودات بسیار سادهای باشند؛ آنچه من به آنها علاقمندم، ماهیت موجودات هوشمند است و این شما هستید که باید تصمیم بگیرید که معیار هوش چیست؟»
رابرتز پاسخ این سوال را در فناوری میبیند: یک تمدن تکنولوژیک قابل مقایسه با تمدن ما که توانایی خارج شدن از سیاره خودش را داشته باشد. او در این رابطه ادامه داد:«آیا آنها در سیارهشان به این موضوع فکر نمیکنند که آیا موجود دیگری در کیهان وجود دارد یا خیر؟ فرض کنید که یک گونه به اندازه کافی باهوش است که بخواهد یک سفینه فضایی یا یک تلسکوپ رادیویی یا چنین چیز پیچیدهای بسازد. شما باید اطلاعات زیادی در مورد فیزیک و ریاضیات داشته باشید و توانایی توسعه نظریههای علمی را داشته باشید و بتوانید ایدههای زیادی را به افراد دیگر منتقل کنید. واقعیت این است که حیوانات از چنین فناوری توسعه یافتهای بیبهرهاند. بدون زبان، تمدن تکنولوژیک قابل تصور نخواهد بود.»
در سال ۲۰۲۲، رابرتز با اهدف بررسی نحوه ارتباط احتمالی انسانها با موجودات خارجی هوشمند و بررسی اینکه چقدر زبان و هوش بیگانه با زبان ما متفاوت خواهد بود، در تاسیس موسسه زبان خارجی کمبریج (CIEL)، کمکهای زیادی انجام داد.
او در این رابطه گفته:« نظر شخصی من این است که هسته اصلی زبان موجودات فضایی باید کاملا شبیه زبان ما باشد. بدین معنا که ماهیت ریاضی رسمی آن شبیه زبان انسانهاست؛ اما در عین حال لزوما چیزی شبیه به گفتار نخواهد بود.»
رابرتز به این نکته اشاره کرد که حتی زبان انسانها، چیزی بیش از گفتار را شامل میشود؛ چرا که ما از طرق مختلفی مثل نوشتن، حرکات بدن، طبل زدن، سوت زدن و شیوههای دیگر نیز ارتباط برقرار میکنیم. او در این رابطه ادامه داد:« آنچه در مورد زبان انسانها جلب توجه میکند این است که زبان، هر فرمی که داشته باشد، به شکل اساسی همان ویژگیها را داراست. جالب است بپرسیم که گرچه ما ایده خوبی درباره فرمول گرامرهای انسانی داریم، اما گرامر در زبانهای بیگانه چطور خواهد بود؟»
رابرتز معتقد است که موجودات فضایی هوشمند ممکن است زبان خود را به شیوههایی که ما هنوز نمیتوانیم تصور کنیم، از طریق فورمونها و یا میدانهای مغناطیسی بروز دهند. اما اگر ما بتوانیم زبان آنها را رمزگشایی کنیم، متوجه خواهیم شد که شباهت زیادی به زبان انسان خواهد داشت.»
حتی اگر سیگنالی را از فضا دریافت کنیم، این بحث وجود دارد که در وهله اول آن، به چشم یک پیغام از فضا دیده خواهد شد یا خیر.
رابرتز در این باره گفت:« برای مدتی مردم فکر میکردند که در یک سیگنال، قوانین خاصی وجود دارد که مشخص میکند که طبیعی نیست. اما اجرام آسمانی خاصی، مثل اختروشها، سیگنالهای بسیار منظمی را منتشر میکنند.» طبق گفته او، نکته کلیدی اینجاست که به مسائل و نکات مشترک توجه کنیم. رابرتز عضو شورای مشورتی پیامرسانی هوش فرازمینی "Meti" است؛ ارگانی که در سال ۲۰۱۵ برای ارسال پیغامهایی از زمین به فضای بیرونی، به امید دریافت پاسخ تاسیس شد.
پیامهای Meti برای نشان دادن هوش بشری طراحی شدهاند و حاوی اطلاعاتی درباره چیزهایی هستند که موجودات فرازمینی با هر سطح هوشی مشابه، بتوانند آن را درک کنند. این پیغامها شامل جدول تناوبی عناصر و بلوکهای سازنده شیمیایی کیهان هستند؛ چیزی که دانشمندان در سیارات دیگر، احتمالا درباره آن میدانند. سایر پیغامها، شامل ویژگیهای ریاضی هستند که اشکال موجود در طبیعت مثل مارپیچ پوسته حلزون، یا مقدار عدد پی و یا حتی فرمول شیمیایی آب و اطلاعاتی درباره فیزیک هیدروژن و چنین مواردی را شامل میشوند.
طبق گفته رابرتز، ایده اصلی این است که این اطلاعات علمی پایهای، به شیوه خاصی رمزگذاری شوند تا هر موجود فرازمینی که آنها را دریافت کرد، بتواند آنها را رمزگشایی کرده و متوجه شود که ما از دانش علمی کافی برخوردار هستیم.
بنابراین اگر موجودات فضایی هوشمند پیغامهایی را برای ما ارسال کنند، آیا این پیغامها نیز به همین ترتیب خواهد بود؟ و آیا ما قادر خواهیم بود تا آنها را به شکل یک سیگنال واقعی تشخیص دهیم؟
رابرتز در بخش پایانی صحبتهایش گفت:« احساس اصلی من این است که ما میتوانیم به روشهای خاصی با هم ارتباط برقرار کنیم؛ به این دلیل که درست مثل زمانی که ما سیگنالی را ارسال میکنیم، آنها هم میخواهند تا برای ما سیگنالهایی را بفرستند که قابل تشخیص باشد.»
ولی آیا ما قادر به رمزگشایی زبان موجودات فرازمینی خواهیم بود؟ آیا میتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم؟ پاسخ این سوالها را تا زمانی که این تماس برقرار نشود، نخواهیم گرفت.