در ماههای گذشته دولت تلاش داشت تا حجم تجارت ایران با برخی از مناطق هدف را افزایش دهد. سفر رئیسجمهور و هیات همراه به آفریقا، دیدارهای چندباره مسوولان کشور با مقامات کشورهای منطقه و عضویت در پیمانها و گروههای مختلف همچون بریکس و شانگهای را میتوان در همین راستا ارزیابی کرد. جزئیات آمارها، اما تناسبی با رویکرد جدید ندارد.
هنوز رابطه تجاری میان ایران، عربستان و همپیمانان این کشور در منطقه شکل نگرفته و میزان تجارت ایران با قاره آفریقا نیز نسبت به سال گذشته افت ۵۶درصدی داشته است. میزان صادرات ایران به برزیل و آفریقای جنوبی، دو عضو گروه بریکس نیز کاهش قابل توجهی داشته است. از تحلیل آمارها میتوان نتیجه گرفت که تلاشهای دیپلماتیک هنوز اثر محسوسی بر تجارت ایران نداشته است. آمار نشان میدهد تا زمانی که تحریمها برداشته نشده است و مبادلات بانکی میسر نشود، دیدارهای دو جانبه و چند جانبه، اثری بر بهبود تجارت کشور ندارد.
بررسی جزئیات آمارهای تجارت در ششماهه نخست سال ۱۴۰۲ تغییر قابلتوجهی در رابطه تجاری ایران با کشورها را نشان نمیدهد. وضعیت به شکلی است که تشخیص آمارهای سال گذشته از آمارهای سال جاری کار دشواری است. ده مقصد اول صادراتی کشور هیچ تغییری نسبت به پارسال نداشته و در لیست ده مبدا اول واردات ایران، تنها یک تغییر نسبت به پارسال مشاهده میشود. صادرات ایران هنوز محدود به چند کشور است و بیش از ۸۸ درصد صادرات ایران در نیمسال نخست ۱۴۰۲ به مقصد این کشورها ارسال شده است. از مجموع ارزش صادرات کشور در ششماهه نخست ۸۵ درصد مربوط به صادرات به آسیا و ۱۴ درصد در رابطه با صادرات به اروپاست. یکدرصد باقیمانده نیز به آفریقا صادر میشود.
همچنین صادرات ایران به بازار آمریکا و اقیانوسیه بهقدری ناچیز بوده که میتوان از آن صرفنظر کرد. در بخش واردات نیز شرایط کاملا مشابه است. در سال گذشته از مجموع واردات کشور ۸۵ درصد تنها از ۱۰ مبدا وارد شده که مشابه آمارها در ۶ ماهه نخست سال جاری است. تنها تفاوت آمارهای امسال با سال گذشته، حضور عمان در بین ده مبدا اصلی واردات ایران است. همچنین بررسی نسبت واردات ایران از قارههای مختلف نیز هیچ تغییری در مقایسه با سال گذشته نداشته است؛ ایران ۷۲ درصد از کالاهای موردنیاز خود را از کشورهای آسیایی، ۲۶ درصد را از کشورهای اروپایی و مابقی را از سه قاره دیگر وارد میکند.
عدم تغییر آمار تجارت ایران با سایر کشورها البته حاوی یک نکته مهم است. از شروع دولت سیزدهم، رئیسجمهور و سایر اعضای کابینه تلاش کردند بازارهای جدیدی را برای کالاهای ایرانی پیدا کنند. سفر رئیسجمهور به آفریقا، تاکید وزارت امور خارجه بر همکاری با همسایهها و عضویت در پیمانهای تجاری، سیاسی و امنیتی را میتوان در همین راستا ارزیابی کرد.
با این وجود کاهش ۶۰ درصدی در ارزش صادرات به آفریقا و افت ۳ درصدی در ارزش صادرات به کشورهای عضو پیمان شانگهای نشان میدهد این استراتژی چندان موثر نبوده است. همچنین در رابطه تجاری با کشورهای عربی منطقه نیز آمارها تغییر قابلتوجهی را نشان نمیدهد و حتی در برخی موارد آمارها کاهش چشمگیری را نشان میدهد. همه این موارد بیانگر آن است که بیش از دو سال پس از شروع به کار دولت، کماکان وضعیت بدون تغییر است و هنوز اقتصاد کشور میوه دیپلماسی را نچیده است.
تحلیل جزئیات آمارهای سازمان توسعه تجارت نشان میدهد در نیمسال نخست ۱۴۰۲، صادرات ایران به چهار قاره افت محسوسی را در ارزش نسبت به مدت مشابه پارسال تجربه کرده و تنها ارزش صادرات به کشورهایی آسیایی یکدرصد رشد داشته است. بر این اساس ارزش صادرات ایران به کشورهای اروپایی ۵ درصد، به کشورهای آفریقایی ۶۰ درصد و به کشورهای آمریکایی ۴۰ درصد افت داشته است. همچنین وزن صادرات ایران به آفریقا، آمریکا و اقیانوسیه نیز افت محسوسی داشته است. از ۲۴.۱ میلیارد دلار صادرات ایران، ۲۰ میلیارد و ۳۷۲ میلیون دلار آن به مقصد کشورهای آسیایی بوده و ۳ میلیارد و ۲۵۳ میلیون دلار به اروپا صادر شده است.
البته باید این نکته را در نظر گرفت که در آمارهای سازمان توسعه تجارت، صادرات به ترکیه و روسیه در آمارهای اروپا محاسبه میشود و اگر آمار صادرات به این کشورها را از آمار صادرات به اروپا کسر کنیم، تنها ۳۱۵ میلیون دلار به بیش از ۴۰ کشور اروپایی صادر شده است. در واقع میتوان گفت از ۲۴.۱ میلیارد دلار صادرات ایران، ۲۳ میلیارد و ۳۱۰ میلیون دلار به آسیا به علاوه روسیه و ترکیه صادر شده و ۷۹۰ میلیون دلار به بقیه نقاط جهان. در بخش واردات اما، آمارها رشد قابلتوجه در وزن و ارزش را نشان میدهد.
در نیمسال اول ۱۴۰۲، از مجموع ۳۰ میلیارد و ۴۴۳ میلیون دلار واردات ایران، ۲۱ میلیارد و ۷۱۰ میلیون دلار از مبدا کشورهای آسیایی و ۸ میلیارد دلار از مبدا کشورهایی اروپایی به کشور وارد شده است. واردات ایران از کشورهایی آسیایی از نظر وزن ۵ درصد و از نظر ارزش ۱۱ درصد رشد داشته است. همچنین واردات از اروپا نیز از نظر وزنی ۹ درصد و از نظر ارزشی ۱۳ درصد رشد را تجربه کرده است. واردات از آمریکا نیز از نظر وزن و ارزش ۴۷ و ۳۵ درصد افزایش یافته و به رقم ۴۶۷ میلیون دلار رسیده است. تنها قارهای که واردات ایران از آن کاهش یافته آفریقاست.
از مجموع واردات ایران ۲۵ میلیارد و ۸۸۸ میلیون دلار از مبدا کشورهای آسیایی بهعلاوه ترکیه و روسیه وارد ایران شده و تنها ۴.۵۵ میلیارد دلار از واردات ایران از مبدا سایر کشورهای جهان وارد ایران میشوند.
در واقع در ششماهه نخست سال جاری، بیش از ۹۰ درصد کل تجارت ایران با کشورهای آسیایی، ترکیه و روسیه انجام شده است که نشاندهنده عدمتوجه ایران به بازار نزدیک به ۱۵۰ کشور جهان است.
تغییرات در آمار تجارت با کشورهایی که ایران همراه با آنها در یک یا چند پیمان عضویت دارد، نکته دیگری است که باید به آن توجه کرد. به عنوان نمونه میزان صادرات ایران به کشور آفریقای جنوبی، کشوری که عضو گروه بریکس است، در نیمسال ۱۴۰۲، از نظر وزنی ۵۳ درصد کاهش یافته و از نظر ارزشی ۷۳ درصد کاهش را تجربه کرده است. این در حالی است که توقع میرفت با عضویت در گروه بریکس، روابط تجاری ایران با اعضای این گروه افزایش یابد.
همین مساله در مورد صادرات ایران به برزیل، عضو دیگر گروه بریکس، نیز صادق است. در ششماهه منتهی به شهریور امسال، ایران یکمیلیون دلار به برزیل صادرات داشته که به معنای افت ۱۰۰ درصدی در ارزش نسبت به مدت مشابه در سال گذشته است.
برخلاف کشورهای عضو گروه بریکس، وضعیت ایران در تجارت با کشورهای عضو پیمان شانگهای و اوراسیا کاملا مثبت بوده است. میزان صادرات ایران به کشورهای پاکستان، روسیه، ارمنستان، ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان از نظر ارزشی رشد داشته است. هر چند باید این نکته را در نظر گرفت که نرخ رشد ارزش صادرات به اندازه رشد در وزن صادرات نبوده و این مساله به این معنی است که ایران کالاها را به قیمت کمتری به این کشورها صادر میکند. در این بین البته، صادرات به قزاقستان افت وزنی داشته، اما از نظر قیمتی رشد داشته که به معنای صادرات با ارزش افزوده بالاتر به این کشور است. اصولا میتوان گفت افزایش وزن صادرات به کشورهای حوزه آسیای میانه امر مثبتی است، زیرا در سالهای اخیر حضور ایران در این بازارها چندان پررنگ نبوده و در حال حاضر آنچه اهمیت بیشتری از قیمت کالاها دارد، در اختیار گرفتن این بازارهاست.
نزدیک به یک سال است که دستگاه دیپلماسی کشور، تنشزدایی با کشورهای عربی منطقه را در دستور کار قرار داده است. نتایج این دیپلماسی را میتوان در حوزههای مختلف بررسی کرد. آمارها نشان میدهد در حوزه تجارت خارجی تاثیر قابلتوجهی حس نمیشود. در ششماهه نخست امسال، ایران هیچ کالایی به عربستان صادر نکرده و همچنان هیچ نشانهای از باز شدن قفل تجارت ایران و عربستان مشاهده نمیشود. صادرات ایران به کویت نیز از ۸۳ میلیون دلار در ششماهه نخست ۱۴۰۱ به ۸۶ میلیون در سال جاری رسیده که به معنای افزایشی ۲ درصدی است. صادرات ایران به قطر، اما کاهش شدیدی را تجربه کرده است.
در مدت مذکور صادرات ایران به قطر با افت ۲۴ درصدی در وزن و ۲۰ درصدی در ارزش، به رقم ۵۳ میلیون دلار رسیده است. مجموع واردات ایران از کشورهای قطر، عربستان، بحرین و کویت نیز رقم بسیار ناچیزی بوده است. واردات ۴۹ میلیون دلاری از این ۴ کشور که رقمی معادل ۰.۱ درصد از حجم واردات در نیمسال اول ۱۴۰۲ است، نشان میدهد در بخش واردات نیز تغییر خاصی را شاهد نبودیم. به نظر میرسد حضور مقامات ایرانی و عربستانی در یک قاب چندان اثر عملی بر روابط اقتصادی نداشته است.
بررسی تجربه جهانی نشان میدهد که برای بهبود روابط دو کشور در گام اول توافقنامههای اقتصادی در دستور کار قرار میگیرد تا دو طرف گامهای عملی برای تنشزدایی بردارند. این اقدامات کمک میکند مسیر حرکت از تخاصم به سمت توافق با سرعت بیشتری طی شود. نبود پیوند اقتصادی بلندمدت بین کشورها، توافقات سیاسی را در معرض تهدید قرار میدهد؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت تا زمانی که میزان مبادلات تجاری و همکاریهای اقتصادی ایران و کشورهای عربی منطقه افزایش نیابد، نمیتوان چندان روی پایداری توافقات سیاسی حساب کرد.
سوریه و لبنان، دو کشوری که ایران نفوذ سیاسی بالایی در آنها دارد، نیز رابطه تجاری قابلتوجهی با ایران ندارند. در ششماهه نخست سال ۱۴۰۲ ایران ۹۹ میلیون دلار با سوریه تجارت داشته که ۸۵ میلیون دلار آن مربوط به صادرات ایران و ۱۴ میلیون دلار در رابطه با واردات ایران از سوریه است. آمارهای تجارت با لبنان نیز رقم ناچیز ۱۷ میلیون دلار را نشان میدهد. صادرات ایران به این کشور و واردات از لبنان به ترتیب معادل رقم ۹ و ۸ میلیون دلار بوده است.
این در حالی است که بر اساس آمارهای «سازمان بررسی پیچیدگیهای اقتصادی»، در سال ۲۰۲۱، سوریه یکمیلیارد دلار صادرات داشته که ۳۱۳ میلیون دلار آن به مقصد عربستان و ۱۸۳ میلیون دلار آن به مقصد ترکیه بوده است. همچنین از مجموع ۴ میلیارد و ۳۶۰ میلیون دلار واردات سوریه از سایر کشورها یکمیلیارد و ۹۶۰ میلیون دلار از مبدا ترکیه بوده است.
صادرات و واردات لبنان نیز در سال ۲۰۲۱ به ترتیب معادل ۴.۷۹ میلیارد و ۱۶ میلیارد دلار بوده است. در این سال لبنان یکمیلیارد دلار به امارات، ۲۰۸ میلیون دلار به قطر و ۱۱۱ میلیون دلار به ترکیه کالا صادر کرده است. در مقابل این کشور ۵ میلیارد و ۷۸۰ میلیون دلار از امارات، ۱۸۲ میلیون دلار از عربستان و ۹۵ میلیون دلار از کویت کالا وارد کرده است؛ بنابراین ظرفیت بالایی برای تجارت با این کشورها وجود دارد، اما تاکنون ایران نتوانسته در بازار این کشورها حضور فعالی داشته باشد.
هدفگذاری دیگر دولت برای توسعه تجارت، حضور پررنگتر در بازار کشورهای آفریقایی بود. با وجود تاکید مسوولان اقتصادی کشور بر افزایش حجم مبادلات تجاری با کشورهای هدف آفریقایی، در واقعیت آمارهای صادرات ایران نهتنها رشد نداشته، بلکه افت محسوسی در وزن و ارزش را نشان میدهد. به عنوان مثال صادرات به کنیا، کشوری که رئیسجمهور در تیرماه امسال به آن سفر کرد، با افت ۱۲ درصدی در وزن و ۳۰ درصدی در ارزش به رقم ۲۳ میلیون دلار رسیده است. نیجریه دیگر کشور هدف ایران برای توسعه صادرات است. صادرات به نیجریه از ۱۱۵ میلیون دلار در نیمسال اول ۱۴۰۱ به ۲۵ میلیون دلار در همین بازه زمانی در سال ۱۴۰۲ رسیده است؛ رقمی که افت ۷۸ درصدی در ارزش و ۶۸ درصدی در وزن صادرات به این کشور را نشان میدهد.
صادرات به آفریقای جنوبی نیز از ۲۰۹ میلیون دلار در نیمه اول ۱۴۰۱ با افت قابلتوجه به رقم ۵۶ میلیون دلار در نیمسال ۱۴۰۲ رسیده است. همچنین صادرات به الجزایر، دیگر کشور هدف، در این مدت از ۳ میلیون دلار به یکمیلیون دلار کاهش یافته است. تنها کشور هدفی که در این مدت صادرات ایران به آن رشد داشته غناست. در مدت مذکور صادرات ایران با رشد ۳۰ درصدی در ارزش و ۴۸ درصدی در وزن، به رقم ۱۰۰ میلیون دلار رسیده است.
در سمت واردات نیز تنها قارهای که واردات ایران از آن کاهشی بوده آفریقاست. واردات ایران در نیمسال اول ۱۴۰۲ از این قاره، با ۳۴ درصد کاهش در وزن و ۱۷ درصد کاهش در ارزش، به ۴۳ میلیون دلار رسید؛ رقمی معادل ۰.۱ درصد از کل واردات ایران در این مدت.
به نظر میرسد نهتنها توافقات در مورد افزایش مبادلات با کشورهای آفریقایی تاکنون تحقق نیافته، بلکه حجم تجارت ایران با این کشورها کاهش ۵۶ درصدی داشته است؛ اتفاقی که با هدفگذاری دولت چندان منطبق نیست.
نکته جالب در این بین آن است که صادرات ایران به برخی از کشورها، که برخلاف کشورهای آفریقایی در این مدت در صدر اخبار تجارت نبودهاند، افزایش قابلتوجهی داشته است. به عنوان مثال صادرات به مالزی با رشد ۲۸۰ درصدی در ارزش، به ۱۱۰ میلیون دلار رسیده است. این آمار این شائبه را ایجاد میکند که همبستگی اندکی بین تلاشهای دیپلماتیک و میزان تجارت ایران وجود دارد.
در نهایت میتوان گفت بررسی آمارهای تجارت در نیمه اول امسال نشاندهنده تغییرات عمدهای نیست. آمارها بیانگر آن است که همچنان سهم شرکای آسیایی از تجارت ایران در حال افزایش است و در بین شرکای آسیایی، تمرکز به چند شریک اصلی معطوف شده است.
علاوه بر این آمارها تغییرات عمدهای را در تجارت با کشورهای هدف نشان نمیدهد؛ تجارت ایران با کشورهای عرب منطقه (به غیر از عراق و امارات) ناچیز بوده، تبادلات تجاری ایران با آفریقا کاهشی بوده و تغییر آمار تجارت با دیگر کشورها نیز را میتوان در حد نوسانات معمول ارزیابی کرد. به نظر میرسد دولت در رسیدن به هدف گسترش بازارهای ایران و افزایش مبادی وارداتی پیشرفت قابلتوجهی نداشته و مشکل محدودیت تجارت ایران به چند کشور خاص همچنان پابرجاست.