نقطه ورود ایران به فاز دیپلماسی را زمانی میدانم که ایران به قطعنامه اعراب در سازمان ملل رای مثبت داد. سفر وزیر امور خارجه ایران به قطر نیز نشانه مهم دیگری از ادامه همین دیپلماسی است. آن هم در شرایطی که برخی منابع خبری، مدعی حضور تعدادی از مقامهای اطلاعاتی اسرائیل در قطر هستند. هدف اصلی همه این موارد احیای دیپلماسی است.حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران در اوج تنشهای منطقهای و جنگ در غزه روز سه شنبه ۹ مهرماه وارد قطر شد. این سفر در شرایطی انجام میشود که امیرعبداللهیان طی آخرین گفتگوهای خود با رسانههای بین الملل بر لزوم کنترل تنش در غزه و عدم هر گونه دخالت ایران در آغاز حملات حماس به مواضع اسرائیل تاکید کرده است.
امیرعبداللهیان در جریان این سفر با شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی نخست وزیر و وزیر امور خارجه قطر دیدار و گفتگو کرد. محور صحبتهای طرفین بررسی اوضاع فعلی منطقه اعلام شده است. همچنین اسماعیل هنیه رییس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی حماس با امیرعبداللهیان دیدار کرد. این دومین دیدار رسمی هنیه با مقامات کشورمان بعد از آغاز عملیات طوفان الاقصی است.
امیرعبداللهیان، شامگاه دوشنبه هشتم آبان ماه نیز در تماس تلفنی با مایکل مارتین، وزیر امور خارجه ایرلند درباره تحولات جاری منطقه غرب آسیا به ویژه شرایط غزه صحبت کرد. وزیر امور خارجه ایرلند از ایران درخواست کرد در زمینه آزادسازی یک شهروند ایرلندی در غزه مساعدت کند. امیرعبداللهیان در پاسخ به این درخواست با اشاره به هماهنگی قبلی با اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس اعلام کرد که حماس با آزادی اسرای غیرنظامی موافقت کرده و در شرایط مناسب انجام خواهد شد.
همزمان با این اقدامات وزیر امور خارجه، نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد نیز به قطعنامه پیشنهادی اردن به مجمع عمومی سازمان ملل در خصوص آتش بس فوری در غزه، رای مثبت داد. این نمایندگی تاکید کرد: «جمهوری اسلامی ایران بار دیگر بر ضرورت تشکیل دولت واحد دموکراتیک فلسطینی به پایتختی قدس شریف و در سراسر سرزمینهای فلسطینی - از رود اردن تا دریای مدیترانه - و بر مبنای آرای تمام فلسطینیان بومی این سرزمین اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی، بهعنوان تنها راه پایان منازعه جاری تاکید میکند و تا حصول این آرمان تنها راه پیش رو را حمایت از مقاومت مشروع مردم فلسطین میداند.»
موازی با تنشها در غزه، جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا درباره وضعیت برجام هشدار داد و گفت: «زمان برای مذاکرات احیای برجام رو به پایان است و ازسرگیری این مذاکرات اهمیت دارد. درک میکنم که این مذاکرات تا چه اندازه برای منطقه، به ویژه عربستان سعودی اهمیت دارد. ایران برای بررسی پرونده مذاکرات به زمان نیاز دارد، اما دیگر شرکای برجام نگران این تاخیر هستند.»
این شرایط با پرسشهایی همراه است از جمله این که دیپلماسی ایران در قبال شرایط فعلی در غزه چه تغییراتی کرده است و چرا جوزپ بورل، در اوج تنشهای منطقه ای، مسئله برجام را مطرح میکند؟ حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
ایران وارد فاز دیپلماسی شد
حشمت الله فلاحت پیشه گفت: «معتقدم سیاست خارجی ایران، در روزهای آغازین جنگ، نوعی سردرگمی بین میدان و دیپلماسی را در موضوع حماس تجربه کرد. به طور معمول کشورها باید سعی کنند در سیاست داخلی و خارجی خود، دوگانگی را حذف کنند و اگر دوگانگی دیده میشود، باید مدیریت شود. اما موضع گیریهای کنونی با موضع گیریهای روز اول تفاوتهایی آشکار دارد. برای مثال دیدیم که وزیر امور خارجه ایران بارها تاکید کرد که ما هیچ اطلاعاتی از حمله حماس نداشتیم. خود من نیز تاکید داشتم که ایران یکی از کشورهایی است که در موضوع حماس غافلگیر شد. اما متاسفانه در روزهای اول رفتارهایی انجام شد که نتانیاهو از آن سوء استفاده و ایران را به دخالت در جنگ متهم کرد. در همان زمان نیز اکثر موضوع گیریهایی که مسئولان سیاست خارجی ایران میکردند، میدانی را ترسیم میکرد که زمام آن به طور کامل در اختیار ایران نبود، اما بالاخره و به تدریج دیدیم که ایران وارد فاز دیپلماسی شد.»
وی افزود: «در حال حاضر اسرائیل موج افراطی گرایی شدیدی را به راه انداخته و پای جان بسیاری از غیرنظامیان حاضر در غزه در برابر این حجم خشونت و کشتار، به میان آمده است. نقطه ورود ایران به فاز دیپلماسی را زمانی میدانم که ایران به قطعنامه اعراب در سازمان ملل رای مثبت داد. سفر وزیر امور خارجه ایران به قطر نیز نشانه مهم دیگری از ادامه همین دیپلماسی است. آن هم در شرایطی که برخی منابع خبری، مدعی حضور تعدادی از مقامهای اطلاعاتی اسرائیل در قطر هستند. هدف اصلی همه این موارد احیای دیپلماسی است.»
زخمهای مزمن سیاسی و تلاشهای اسرائیل برای گسترش جنگ
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم گفت: «اعتقاد من بر این است که اکنون اولین اولویت باید پایان یافتن کشتار مردم غزه باشد. مدیریت همین موضوع است که کمک میکند ایران و ایالات متحده وارد جنگ نشوند. من معتقدم هر نتیجهای که نتانیاهو بگیرد، نتیجهای به جز حذف سیاسی وی و بخش عمده از جریان تندرو در سرزمینهای اشغالی نیست. مگر این که اسرائیل موفق شود، ایران و ایالات متحده را وارد یک جنگ رو در رو کند. اساسا یکی از برنامههای اصلی دولت نتانیاهو و جریانهای افراطی اسرائیل، باز کردن پای ایران به جریان جنگ است و به همین دلیل، منافع ملی کشور ما در شرایط فعلی، مبتنی بر پرهیز از هر نوع چالش با ایالات متحده است.»
وی افزود: «پیش از این که چالشهای غیرمستقیم بین ایالات متحده و نیروهای نیابتی منتسب به ایران شکل بگیرد، تاکید کردم، موشک پرانیها مشکوک است برخی جریانها، از درگیری ایران و آمریکا نافع خواهند شد. به همین دلیل مدام تاکید دارم و معتقدم موضوع اساسی که باید به سرعت و با دقت مدیریت شود، پرهیز از جنگ ایران و آمریکا است. هیچگاه تا کنون، مقدمات یک جنگ فراگیر بین ایران و آمریکا مثل امروز فراهم نبوده است. نه تنها دیپلماسی ایران نیاز به تقویت دارد، بلکه دیپلماسی جمعی نیز باید مورد تقویت قرار گرفته و همه کشورهای عربی و اسلامی و حتی بخشی از کشورهای غربی و اروپا نیز باید به پایان یافتن جنگ کمک کنند. گرچه پایان جنگ همه چیز نیست و بعد از پایان جنگ باید «دوگانه میدان و دیپلماسی»، تعیین تکلیف شود. نباید وزیر امور خارجه ما به گونهای عمل کند که کارتهای دیپلماسی خود را از دست دهد. همچنین، تیم دیپلماسی ایران نباید به شیوهای رفتار کند که اتهاماتی بی پایه به ما وارد شود. امیدوارم اتفاقاتی که طی هفتههای اخیر رخ داده، تبدیل به یک درس جدی برای سیاست خارجی کشور شود.»
این تحلیلگر سیاست خارجی در ادامه گفت: «معتقدم که برجام مرده است. اما این که جوزپ بورل از برجام صحبت میکند، یادآوری این موضوع به محافل سیاسی و دیپلماتیک است که اگر ایران و آمریکا، فرصت احیای برجام را از دست نمیدادند، اکنون، کوچکترین مسئلهای تبدیل به یک چالش بین دو طرف نمیشد. درواقع اکنون بیشتر ماجرای یاداوری برجام است تا احیای برجام. اصلا هیچ زمینهای برای شکل گیری برجام وجود ندارد. وقتی کشورها در میان خود زخمهای بازی را داشته باشند، هر تکانهای در هر کجای این جهان موجود باشد، میتواند منجر به خونین شدن این زخم کهنه شود. این مسئلهای است که باعث میشود در میانه جنگ غزه، بحث برجام نیز مطرح شود. درس بزرگ سیاست خارجی این است: کشورها نباید یک چالش مزمن را در حوزه سیاست خارجی خود نگه دارند.»