بورس تهران از روز یکشنبه از فضای منفی و رکودی حاکم بر سهام فاصله گرفت و دماسنج اصلی بورس ۳روز پیدرپی سبزپوش بوده است. اگرچه در این ۳ روز فرآیند خریدهای حمایتی از سمت سرمایهگذاران حقوقی پابرجا بوده و شاهد خروج پول حقیقی بودهایم، اما روند مذکور تا حدودی باعث شد روند ریزش قیمت سهام متوقف شود و پرچم سرخ در این بازار پایین کشیده شود. اما آیا میتوان روند کنونی را پایانی بر بورسهراسی سرمایهگذاران نامید؟ مباحث زیادی پشت پرده این پرسش کمین کرده است.
به گفته کارشناسان بازار سرمایه، حجم معاملات در مقطع کنونی گویای یک نکته مهم است و آن این است که بازیگران چندانی برای عرضه در بازار وجود ندارد. بااینحال باید دید در روزهای اخیر چه بر سر تالار شیشهای گذشته و چه عواملی سبب فرازوفرود در این بازار پرحاشیه شده است. بازار سهام در هفته گذشته شاهد جو منفی توأم با اصلاح تدریجی قیمتها بود که طی آن شاخصکل حتی تا کف کانال ۲میلیون واحد نیز عقبنشینی کرد. لغزش ارزش معاملات به سطح ۳هزار و۱۸۷میلیارد تومان در ۱۰ روز گذشته نمایانگر وضعیت غیرعادی در بازار سهام ناشی از اوجگیری تنشهای منطقهای است.
این در حالی است که در اواخر شهریورماه به نظر میرسید با فرا رسیدن پاییز و انتشار عملکرد ۶ماهه شرکتها، ورود پول با سرعت بیشتری محقق شود، اما وضعیت رکودی کنونی کار را به جایی رسانده که نمیتوان چشمانداز روشنی از روند معاملات به تصویر کشید. براساس آنچه طی هفته گذشته اتفاق افتاده است، عوامل مختلفی در به وجود آمدن وضعیت رکودی بازار دخیل بودهاند، اما برخی از متغیرها در ادامه این تحولات به داد بازار رسیدند تا شاخصهای سهامی در مدار نزولی میخکوب نشوند. در روزهای گذشته و با انتشار برخی از گزارشها، رویکرد سهامداران نسبت به خروج پول با احتیاط بیشتری همراه بوده است. بررسی رفتار معاملهگران در هفتههای گذشته نشان میدهد سهامداران بهکرات از استراتژی احتیاط پیروی کردهاند.
به عبارت دیگر، وضعیت بازار به گونهای بوده است که همزمان با تشدید ریسکهای سیستماتیک و تردیدهای معاملاتی، سمت تقاضا در معرض خطر بیرغبتی بوده است. نااطمینانی در سمت خرید و تمایل پیوسته به فروش یکی از نکات مشترک در رفتار سرمایهگذاران طی ماههای گذشته بوده، به طوری که با پررنگ شدن ابهامات در این بازار، رفتار محتاطانه سرمایهگذاران و خواندن دست معاملهگران قابلپیشبینی بوده است.
بازگشت آهسته به مدار تعادلی
اما بر اساس گفتههای کارشناسان بازار سرمایه، به نظر میرسد کاهش مداوم قیمت سهام همسو با روند نزول قیمتی در بازارهای دارایی متوقف شود؛ به ویژه آنکه همگام با قرار گرفتن بازارهای ارز، طلا و سکه در سراشیبی سقوط، نزدیک شدن به دومین ماه پاییز و مقاومت قیمت دلار برای صعود به ارتفاعات بالاتر سبب خواهد شد میل چندان زیادی به خرید ارز باقی نماند. به همین دلیل است که غلبه احتیاط بر روح سرمایهگذاری وضعیت جدیدی را نمایان میکند. همزمان با عقبنشینی شاخصهای قیمتی در بازارهای دارایی، خریدهای انجامشده در بازار سهام نیز با تغییراتی همراه بوده است.
در روزهای اخیر اقبال به سمت نمادهای غیردلاری و چراغ سبز به سمت سهام ریالی و نمادهای کوچک یک پیام مشخص را در بر دارد و آن این است که فارغ از ارزندگی قیمت سهام، ریسکپذیری سرمایهگذاران در محدودههای حساس قرار گرفته است. این موضوع سبب شده نمادهایی در صدر انتخاب سهامداران قرار بگیرند که از افزایش میزان بازدهی بیشتری نسبت به سایر سهام برخوردارند. بدونشک عوامل بسیار زیادی بر روند معاملات در طول این ماه تاثیر گذاشته است. با بررسی پیشینه این قبیل رفتارها درمییابیم در ماههای قبل و تا قبل از آغاز جنگ جدید، ابرمانع رشد قیمت سهام، یعنی «پافشاری بر سیاستهای کنترلگرانه و قیمتگذاری دستوری»، توانسته بر مسیر تصمیمگیری و دیدگاه «احتیاطی سرمایهگذاران» در طول این مدت اثر بگذارد.
بااینحال شکی نیست که یکی از مهمترین اتفاقات رخداده از خردادماه در بورس تهران به تصمیمات سیاستگذاران در مورد نرخ خوراک پتروشیمیها و رفتوبرگشتهای عرضه خودرو در بورس کالا مرتبط بوده است که پسلرزهها و آثار آن در ماههای بعد از آن نیز قابلمشاهده است. در روزهای پایانی اردیبهشت، بازار سهام با موجی از ابهام و نگرانی پیرامون سرنوشت نرخ خوراک مواجه شد، به طوری که تا زمان شفافسازی شایعات و شنیدهها در خصوص نرخ خوراک و افزایش نرخ تسعیر و نرخ پایه محصولات در بورسکالا در جهت تصمیم ارزی بانک مرکزی، شاخص کل بورس ۵ کانال را از دست داد. این در حالی است که بازار سهام هرگز گرفتار حباب قیمتی نبوده است.
اما وضعیت کنونی بازار سهام چه پیامی برای هواداران بورسی دارد؟ برای پاسخ به این سوال میتوان به چند نکته مهم اشاره کرد. نخست آنکه در طول هفتههای اخیر برخی از سرمایهگذاران کوتاهمدت از چرخه معاملاتی حذف شدهاند. اگرچه این موضوع میتواند به تعمیق رکود در کوتاهمدت بینجامد، اما از طرفی به طور طبیعی فضا برای منطقی شدن دادوستدها فراهم میشود. سرمایهگذاران در داخل کشور به دلیل بیثباتیهای حاکم بر اقتصاد کلان، در دورههای مختلف برای حفظ داراییهای ریالی خود به سمت سرمایهگذاری کوتاهمدت روی آوردهاند. این پدیده سبب شده بازارها برخی مواقع رشد حبابوار قیمتی را تجربه کنند و در برخی مواقع نیز با بیتوجهی مفرط مواجه شوند.
در چنین ساختاری زیان گستردهای به بازارها تحمیل شده که یکی از آنها را میتوان اتفاقات مرتبط با سال ۹۹ عنوان کرد؛ بورسی حبابی که سرانجامی جز «بورسهراسی» در بر نداشت. اتفاقاتی که در خلال آن رخ داد هم بازار را با خروج گسترده پول مواجه کرد و هم بنابر محدودیتهایی که اعمال شد (همانند قوانین دستوپاگیر دامنه نوسان) نقدشوندگی بازار را مختل کرد. در همین رابطه فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه، با بیان اینکه تالار شیشهای تا حدود زیادی خود را با شرایط جدید منطقهای وفق داده است، اظهار کرد: با بررسی روند بازار سهام از یکشنبه هفته قبل، مشاهده میکنیم همه بازارهای دارایی بهسرعت توانستند به روال سابق خود بازگردند. کامودیتیها برخلاف بیشتر سناریوهایی که حول محور کاهش شدید قیمت حتی در ماههای آینده میچرخیدند، با سرعتی فوقالعاده پسلرزههای جنگ را پشتسر گذاشتند و به وضعیت عادی برگشتند.
بااینحال باید دید بازارهای دارایی تا قبل از وضعیت اضطراری خاورمیانه، در چه شرایطی به سر میبردند. بازار سهام در هفتههای گذشته از منظر قیمتی در محدودههای جذابی قرار داشت، به همین دلیل پس از شوک نخست جنگ، بهمرور توانست از سرعت افت قیمتها جلوگیری کند؛ ضمن اینکه به محض قرار گرفتن شاخص کل در کف کانال ۲میلیون واحد، بازار بهسرعت جمع شد. بنابراین میتوان اینطور استنباط کرد که سایه «تهدیدهای بیشتر» از سر بازار برداشته شده است. موضوعی که سبب خروج پول حقیقی شده بود حالا میتواند با اندکی تعدیل، امیدواری را به چرخه دادوستدها بازگرداند.
به گفته این کارشناس، بازار سهام در مقایسه با بازارهای موازی نتوانسته خود را با شرایط تورمی سال ۱۴۰۱ وفق دهد و از منظر قیمتی از بازارهای دیگر عقب است. این در حالی است که به اعتقاد کارشناسان اقتصادی، بازارهای ارز و سکه همچنان درگیر حباب هستند. این امر میتواند به منزله کمریسک شدن بورس در این مقطع قلمداد شود. لذا تغییر وضعیت منفی در بورس و بازگشت به ریزشهای پیدرپی از روی میز سرمایهگذاران برداشته شده است.
او در مورد برخی احتمالات در خصوص رشد معنادار نماگرهای سهامی در کوتاهمدت اظهار کرد: این سناریو نیز در کوتاهمدت مردود است. در توضیح این مطلب باید به سیاستگذاریهای انجامشده از سوی مسوولان و رغبت زیاد آنها به کنترل بازار پرداخته شود. بازار سهام همچنان تاوان سیاستگذاریهای دستوری و شوکهای ناشی از آن را میدهد، به طوری که بخش عمدهای از بیاعتمادی حک شده در بازار مزبور به همین امر بازار میگردد. در هفتههای گذشته برخی از مدیران شرکتهای پتروشیمی با اشاره به عملکرد ضعیف این صنایع طی ماههای قبل معتقدند که این صنعت به دلیل دخالت سیاستگذار و اعمال قوانین غیرکارشناسی با چالش مواجه شده است. به این ترتیب پیشبینی میشود در این صنعت شاهد کاهش چشمگیر حاشیه سود باشیم.
ایجاد محدودیت در فروش محصولات و حواشی ایجادشده در خصوص نرخ خوراک سرنوشت این صنعت را با ابهام بزرگی مواجه کرده است. حجم معاملات نیز گویای یک نکته مهم است، اینکه بازیگران چندانی به عنوان عرضهکننده در بازار وجود ندارد. خریدار نیز در انتظار افت بیشتر قیمتهاست. درحالیکه بازار در رکود است برخی از نمادها کمتر از نیم درصد نوسان منفی را طی روز ثبت میکنند. این موضوع نشاندهنده آن است که بازار در آستانه بازگشت به مدار تعادلی است. اگر در خلال این وضعیت شوکهای دیگری به بازار وارد نشود، با سرعت بیشتری شاهد حرکت در مدار تعادلی خواهیم بود. فردین آقابزرگی در پایان تاکید کرد: بازی ندادن سهامداران خرد در سیاستگذاریها بر التهاب بازار افزوده است و انتظار سهامداران این است که سازمان بورس مستقل از ارگانهای دولتی عمل کند.