به گزارش ایران اکونومیست، رقابتهای والیبال انتخابی المپیک در سه گروه برگزار شد و ۶ تیم سهمیه بازیهای المپیک پاریس را کسب کردند. تیم ملی ایران در گروه A این مسابقات با آلمان، اوکراین، ایتالیا، چک، برزیل، قطر و کوبا همگروه بود که تنها در دیدار با قطر به پیروزی رسید و در ۶ مسابقه دیگر نتیجه را به رقبا واگذار کرد. به این ترتیب با چند پله سقوط در رده ۱۵ جهان قرار گرفت تا شرایط سختی برای کسب سهمیه المپیک داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
جهانگیر سیدعباسی، مربی و کارشناس والیبال در گفتوگو با ایران اکونومیست به عملکرد تیم ملی در انتخابی المپیک اشاره و بیان کرد: واضحترین شاخص عملکرد، نتیجه است که قابل دفاع نبود و کار را با سه، چهار پله سقوط نسبت به آغاز مسابقات، به پایان رساندیم. حدود ۴۹ امتیاز از دست دادیم و شانس صعود به المپیک هم خیلی پایین آمده ست.
عطایی باید زودتر استعفا میداد
او در مورد استعفای بهروز عطایی از سرمربیگری تیم ملی در جریان رقابتهای انتخابی المپیک گفت: این تصمیم شخصی آقای عطایی بود اما با توجه به اینکه امسال چهار رویداد مهم لیگ ملتها، قهرمانی آسیا، بازیهای آسیایی و انتخابی المپیک داشتیم، اگر من بودم، بعد از رویداد اول میتوانستم ارزیابی دقیقی انجام بدهم که آیا توانایی رساندن این تیم به اصلیترین هدف که همان المپیک است را دارم یا نه. آقای عطایی میتوانست زودتر این ارزیابی را داشته باشد و این کار (استعفا) را انجام بدهد. در این صورت خودش و والیبال کمتر آسیب میدیدند.
بیشتر بخوانید:
این مربی والیبال با بیان اینکه عطایی یکی از مربیان خوب و باسابقه والیبال ایران مخصوصا در ردههای پایه است، تاکید کرد: رزومه عطایی در تیمهای باشگاهی و پایه خیلی درخشان است اما در سطح تیم ملی بزرگسالان موفق نشد و بیشتر از همه هزینه روحی روانی این شکست را میدهد. همه نقد داریم و از عملکردش دفاع نمیکنیم اما باید توجه داشته باشیم که شخصیتی حرفهای دارد و از نقدهای گزنده بکاهیم. هنر ما این است که عطایی و کادرش را در والیبال حفظ کنیم نه اینکه همه گذشته و روزمهشان را زیر سوال ببریم.
اتفاقاتی در تیم ملی افتاد که هر کدام به تنهایی برای خراب کردن تیم کافی بود
او در پاسخ به این سوال که اصلیترین مشکل تیم ملی در چهار رویداد سال جاری چه چیزی بود که حل نشده باقی ماند، بیان کرد: مدیریت تیم بود. اتفاقاتی در تیم ملی افتاد که هر کدام به تنهایی برای خراب کردن تیم کافی بود. اگر به عقب برگردیم، روز اول اعلام کردیم آقای خوشخبر به عنوان باسابقهترین سرپرست تیمهای ملی در تیم ملی بحثهای قومیتی راه میاندازد و بین بازیکنان ترک و غیر ترک فرق می گذارد، در حالی که در ۱۳ سال گذشته چنین چیزی وجود نداشت. در ادامه توتولو را به عنوان مربی تمرین دهنده آوردیم و بعد از مدتی گفتیم به درد نمیخورد و احساس میکند سرمربی است. نزدیک لیگ ملتها گفتند میلاد پدر شده و به مسابقات نمیرسد در حالی که در ورزش حرفهای پدر شدن دلیلی برای غیبت در تیم ملی نیست. از طرفی اطلاع داشتم که پدر و مادر همسرش در ایتالیا و کنار همسرش بودند. محمد موسوی را آوردیم که مصاحبه کرد و رفت. موسوی، عبادیپور و معنوینژاد را چند بار آوردیم و و خط زدیم. همه این اتفاقات به مدیریت تیم توسط کادر فنی برمیگشت.
او در مورد رایزنی فدراسیون والیبال با چند مربی خارجی گفت: اگر هدف ما صرفا صعود به المپیک است که باید یک مربی تمام وقت بیاوریم و اردوها را با پایان لیگ از حوالی پنجم فروردین شروع کند اما اگر بپذیریم که کار برایمان سخت است و با علم به اینکه ممکن است نتوانیم به المپیک برویم یک مربی برای بلندمدت بیاوریم و بیشتر به جوانان شانس بدهیم.