تجربه نشان میدهد در سالهای گذشته به محض آغاز فازهای ریزشی و اصلاحی در بازار سهام، سرمایههای خارجشده بهسرعت وارد بازارهای موازی بهویژه در بخش املاک و مستغلات شدهاند. توجه به این موضوع از آن حیث اهمیت دارد که سرمایهگذاران برای اطمینان بخشیدن به سرنوشت پول خود اصولا به دنبال بازارهای کمریسک رفته و سعی در حفظ دارایی خود در قبال کاهش ارزش ریال داشتهاند. با وجود اینکه برخی از بازارهای ورودی از نقدشوندگی پایین و مثالزدنی برخوردارند اما بررسیها بیانگر آن است که بازار امن اولویت بالاتری نسبت به بازاری با نقدشوندگی بالا (همچون بازار سهام) برای سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی دارد. حتی بهوضوح میتوان دید در جایی که از شتاب افزایش اجارهبها در کشور بهخصوص در ماههای آخر پاییز طی سال قبل کاسته شده، اما به دلیل شرایط نامطمئن بازار سهام، بخش عمدهای از پول خارجشده از بورس وارد بخش مسکن شده است.
با وجود آنکه در بازار مسکن نیز همانند سایر بازارهای دارایی، تورم عمومی و نوسانات ارزی و دلاری در روند صعودی قیمتها موثر هستند اما تردیدهای حاکم بر بازارهای پرحاشیه، سرمایهگذاران را به سمت بازارهای با ریسک کمتر هدایت میکند. تحقیقات نیز نشان میدهد از ابتدای تابستان بازارهای دارایی، تحتتاثیر ابهامات مذاکرات هستهای و انتظارات ایجادشده در این زمینه و کاسته شدن از روند پرشتاب قیمت دلار بازار آزاد، با نوعی ایست معاملاتی و رکود مواجه شدهاند. به همین دلیل است که با استناد به آمار بازدهی ۶ماهه میتوان بیان کرد که هواداران بازارهای مختلف با احتیاط کامل نظارهگر معاملات بودهاند و بخش عمده سرمایهگذاران، ورود مجدد به بازارهای هدف را تا تعیینتکلیف نهایی سیاستگذاریهای اقتصادی و غیراقتصادی به تعویق انداختهاند.
اما این امر به معنای این مهم نیست که بازارهایی همچون مسکن، ارز و حتی سکه طلا در همه حال نسبت به بازار سهام اولویت بالاتری برای سرمایهگذاری داشته باشند. به همین دلیل اهمیت موضوعاتی همچون روند مذاکرات و حل تنشهای بینالمللی برای بازار سهام از آن جهت است که عبور از این مباحث از یکسو میتواند منجر به تحرکبخشی صنایع داخلی شود و از سوی دیگر میتواند با هدایت رکود به بازارهای موازی، بهویژه مسکن و ارز، سبب دیده شدن بازار سهام و ورود پول قدرتمند به این بازار همسو با احیای صنایع بورسی شود.
علاوه بر این، مساله بیتدبیری در سیاستگذاریهای بخش اقتصادی که بازار سهام را بهروشنی مورد هدف قرار میدهد - آن هم درست در مقطعی که به نظر میرسید بازار مذکور از گزند نااطمینانیها از سوی سیاستگذار در امان باشد - عاملی است که همچون اهرمی بازدارنده سرمایهگذاریهای سهامی را به بیراهه و افق روشن بازارهای غیرمولد میکشاند. اما واقعیت آن است که بر اساس آنچه مشاهده میشود کنترل و دخالت در مکانیزم بازار از سوی سیاستگذار خطرآفرین بوده است، به همین دلیل شاهد روند منفی بازار سهام و تحمیل زیانی محسوس به سهامداران بودهایم. بنابراین آنچه باید مورد نکوهش قرار گیرد، به این موضوع بازمیگردد که در فضایی که ابهامات بینالمللی حاکم است، دخالت و اعمال قدرت سیاستگذار در کنترل و سرکوب قیمتها، بورس را به بازاری بیتکاپو و «نابازار» تبدیل نکند. این موارد میتواند هم در بخش سیاستگذاریهای داخلی بازار و هم در بخش کنترل دستوری خرید و فروش نهادهای حقوقی باشد.
دادههای آماری استخراجشده از عملکرد بورس تهران طی هفتههای اخیر نشان میدهد که بهرغم آنکه به نظر میرسید شاخصهای سهامی با ورود به پاییز عملکرد مطلوبتری را به نمایش بگذارند، اما این اتفاق رخ نداده است. نخستین روز از معاملات هفته جاری بورس تهران نیز حاکی از واکنش جالبتوجه سرمایهگذاران نبود. افزایش ریسکهای انتظاری، همانطور که قابل ملاحظه است، توانست تاثیری قابلتوجه و منفی بر معاملات سهام بگذارد. همین امر سبب شد در وزنکشی عرضه و تقاضا، در روزی که گذشت شاهد افت قیمت در برخی از نمادها باشیم. افت ۰.۸۱درصدی شاخص کل در روز معاملاتی قبل نشان از این مهم دارد. بررسیهای آماری از عملکرد بورس تهران در روزهای اخیر نشان میدهد بیاعتمادی به جو معاملات هماکنون توانسته سبب ریزشهای پیدرپی شاخص بورس شود.
به این ترتیب هم راه برای خروج سرمایههای محتاط بازار، که عمدتا حقیقیها هستند، فراهم شده و هم نارضایتی سهامداران در خصوص وضعیت فعلی اوج گرفته است. اگرچه در پایان شهریور برخی تلاشها از سوی سیاستگذار برای کاهش ابهامات انجام شد اما با ازسرگیری برخی مباحث مربوط به خروج سیمان و فولاد از بورس کالا، سایه ابهامات بر سر بازار تا حد زیادی گستردهتر شده است و سرمایهگذاران قادر به فعالیت در چنین فضای غیرشفافی نیستند.
حال باید دید در روزهای آینده، این روند نزولی در بورس ادامه خواهد یافت و آیا در سناریویی دیگر ممکن است با ایجاد تقاضا از سوی شرکتهای حقوقی، بازار به یک تعادل موقتی برسد؟ برخی نگرانیها از تداوم روزهای نزولی و شکستن مقاومتهای بیشتر وجود دارد. آخرین مقاومت کانال ۲.۱میلیون واحدی در حال پسرفت به سطوح پایینتر است و اگر در معاملات روزهای آینده شکست به سمت یک مقاومت جدی دیگر پیش رود وضعیت بازار سهام و شاخص کل بورس بهسختی قابل پیشبینی خواهد بود. این وضعیت در حالی باعث ایجاد نگرانیهای جدید شده که تحرکات قابلتوجه از سوی برخی صنایع نیز مشاهده نمیشود. ثبات نرخ دلار آزاد نیز موجب شده شرایط بازار وارد فضایی آمیخته با رخوت مطلق شود.