کارنامه اقتصاد ایران را در همه سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامیبا کدام شاخصهای مهم میتوان سنجید؟ بدون تردید رشد اقتصادی و نیز نرخ تورم دو شاخص اصلی برای تعیین کارنامه بلندمدت اقتصاد ایران به حساب میآیند و هرکدام از این دو شاخص اصلی بر اثر سیاستها و کارکردهای عاملهای دیگر پدیدار شده و نیز پیامدهای مهمیبر دیگر شاخصها و متغیرها بر جا گذاشته است.
به طور مثال روند کاهنده سرمایهگذاری به مثابه موتور رشد اقتصادی، یکی از دلایل اصلی رشد پایین و نیز رشد با نوسان بسیار قابل اعتنای بلندمدت است. این رشد اقتصادی فاقد کیفیت و نیز پرنوسان باعث پیامدهایی چون گسترش فقر در ایران و عقب ماندن ایران از کشورهای هم قدوقواره و کشورهای رقیب منطقهای شده است. از سوی دیگر تورم مزمن در ایران به طور متوسط در نیمقرن تازه سپریشده حدود ۲۵ درصد بوده است. این تورم مزمن زاییده کسری بودجه پایدار و راههای نامناسب تامین کسری بودجه بوده و هست. این شاخص بد، پیامدهای خود را داشته و دارد. یکی از مهمترین این پیامدها، نابرابری فزاینده درآمد در ایران بوده است. بنابراین فقر و نابرابری به صورت بلندمدت در اقتصاد ایران رشد کرده و میتوان گفت در ذات اقتصاد ایران نهادینه شده است.
حالا پرسش این است که دلایل اینکه اقتصاد ایران در بلندمدت رشد نابرابری و گسترش فقر را در خود نهادینه کرده است، چیست؟ واقعیت این است که یکی از دلایل اصلی در تله افتادن زندگی و کسبوکار ایران و ایرانیان در تور فقر و نابرابری، سیاست خارجی ایران است. سیاست خارجی ایران چه ویژگیای دارد که بهاین وضعیت در ایران منجر شده است؟ پاسخ این است که سیاست خارجی جمهوری اسلامیبا تضاد زاده شده است. انقلابیون ایرانی در روزها و ماههای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامیشعارها و رفتارهای عملی بر ضد آمریکا، شوروی، انگلیس و… را در میان شهروندان جا انداخت و سرانجام به تسخیر سفارت آمریکا رسید. با شروع جنگ ۸ساله عراق علیهایران سیاست خارجی ایران تنشزایی بیشتری را درون ایران نهادینه کرد. پس از پایان جنگ و پس از اینکهایران با اروپاییها و غرب ناسازگار شد.
از اوایل دهه ۱۳۸۰ مقوله سیاست اتمیایران وارد سیاست خارجی شده و هنوز هم ادامه دارد. نتیجهاین سیاست خارجی تنشزا این بود که غرب ایران را به شکلهای گوناگون و در اندازههای متفاوت تحریم کرد. نتیجه تحریمها به ویژه با شروع دهه ۱۳۹۰ دور کردن اقتصاد ایران از جامعه جهانی بوده و هست. کارشناسان باور دارند اگر قرار باشد اقتصاد ایران عادی شود باید در این نقطه بایستد و سیاست خارجی را از حالت تضاد و تنشزایی بیرون بکشد و به تعامل و سازگاری برساند.