شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 14 - ۱۱ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۱۰ مهر ۱۴۰۲ - ۰۰:۱۱

فارین پالیسی: آمریکای تجزیه‌شده نمی‌تواند چین و روسیه را شکست دهد

یک نشریه آمریکایی در گزارشی تحلیلی درباره چالش‌ها و خطرات امنیتی، نظامی و اقتصادی که چین و روسیه برای ایالات متحده به همراه دارند، خاطر نشان کرد که یک آمریکای تجزیه‌شده نمی‌تواند چین و روسیه را بازدارد و واشنگتن برای این هدف، می‌بایست بیش از حرف زدن دست به اقدامات درست و عملی بزند.
فارین پالیسی: آمریکای تجزیه‌شده نمی‌تواند چین و روسیه را شکست دهد
کد خبر: ۶۶۰۲۹۲

به گزارش ایران اکونومیست، «رابرت گیتس» وزیر دفاع پیشین آمریکا در یادداشتی در نشریه فارین پالیسی، با بیان اینکه «ایالات متحده اکنون با تهدیدات جدی‌تری نسبت به دهه‌های گذشته و شاید همیشه، علیه امنیت خود مواجه است» نوشت: آمریکا پیش از این هرگز به‌ طور همزمان با چهار دشمن متحد مواجه نبود - روسیه، چین، کره شمالی و ایران - که زرادخانه‌های هسته‌ای جمعی آن‌ها ظرف چند سال می‌تواند تقریباً دو برابر اندازه زرادخانه خودش شود. از زمان جنگ کره، ایالات متحده مجبور به مبارزه با رقبای نظامی قدرتمند در اروپا و آسیا نبود و هیچ فرد زنده‌ای نمی‌تواند زمانی را به خاطر بیاورد که دشمنی به اندازه چین امروز قدرت اقتصادی، علمی، فنی و نظامی داشته باشد.

اما مشکل این است که درست در لحظه‌ای که این رویدادها پاسخی قوی و منسجم از ایالات متحده می‌طلبد، این کشور قادر نیست چنین پاسخی ارائه دهد. رهبری سیاسی از هم پاشیده آن - جمهوری‌خواه و دموکرات در کاخ سفید و کنگره - نتوانسته آمریکایی‌ها را به اندازه کافی متقاعد کند که تحولات چین و روسیه اهمیت دارند. رهبران سیاسی نتوانسته‌اند، توضیح دهند که چگونه تهدیدات ناشی از این کشورها به یکدیگر مرتبط هستند. آن‌ها نتوانسته‌اند یک استراتژی بلندمدت برای اطمینان از اینکه ایالات متحده و ارزش‌های دموکراتیک به‌طور گسترده‌تر پیروز خواهند شد، ارائه کنند.

فارین پالیسی: آمریکای تجزیه‌شده نمی‌تواند چین و روسیه را بازداردرزمایش ایرانف روسیه و چین

مواجهه بی‌سابقه آمریکا با چهار دشمن

وزیر دفاع دولت‌های «جورج بوش» پسر و «باراک اوباما» با تاکید بر اینکه «شی جین پینگ و ولادیمیر پوتین، روسای جمهور چین و وسیه اشتراکات زیادی دارند» ادامه داد: آن‌ها دو باور مهم و برجسته دارند؛ اول، هر دو معتقدند که سرنوشت شخصی آن‌ها بازگرداندن روزهای شکوه گذشته امپراتوری کشورشان است. برای شی، این به معنای بازپس گیری نقش مسلط چین امپراتوری در آسیا و در عین حال داشتن جاه‌طلبی‌های بیشتر برای نفوذ جهانی است. برای پوتین نیز این به معنای دنبال کردن ترکیبی از احیای امپراتوری روسیه و بازپس‌گیری احترامی است که به اتحاد جماهیر شوروی داده شد. دوم، هر دو رهبر متقاعد شده‌اند که دموکراسی‌های توسعه‌یافته - مهم‌تر از همه، ایالات متحده - دوران اوج خود را پشت سر گذاشته‌ و وارد یک افول غیرقابل برگشت شده‌اند. آن‌ها بر این باورند که این کاهش در انزواگرایی فزاینده، قطبی شدن سیاسی و آشفتگی داخلی این دموکراسی‌ها مشهود است.

گیتس همچنین تاکید کرد که در مجموع، باورهای شی و پوتین دوره خطرناکی را پیش روی ایالات متحده قرار داده است و در ادامه مدعی شد: مشکل فقط قدرت نظامی و تهاجمی چین و روسیه نیست، بلکه این است که هر دو رهبر قبلاً اشتباهات محاسباتی بزرگی در داخل و خارج انجام داده‌اند و به نظر می‌رسد که در آینده نیز اشتباهات بزرگ‌تری انجام خواهند داد. تصمیمات آن‌ها می‌تواند به عواقب فاجعه باری برای خودشان و ایالات متحده منجر شود. بنابراین، واشنگتن باید محاسبات شی و پوتین را تغییر دهد و احتمال وقوع فاجعه را کاهش دهد، تلاشی که مستلزم دید استراتژیک و اقدام جسورانه است. ایالات متحده در جنگ سرد به لطف یک استراتژی ثابت که توسط هر دو حزب سیاسی از طریق ۹ ریاست جمهوری متوالی دنبال می‌شد، پیروز شد و امروز هم نیازمند رویکرد دو حزبی مشابه است.

وزیر دفاع پیشین آمریکا در ادامه نوشت: ایالات متحده اکنون خود را در موقعیتی منحصر به فرد و خیانت‌آمیز می‌بیند: مواجهه با دشمنان متجاوزی که تمایل به محاسبه اشتباه دارند و در عین حال قادر به جمع‌آوری اتحاد و قدرت لازم برای منصرف کردن آن‌ها نیست.

فارین پالیسی: آمریکای تجزیه‌شده نمی‌تواند چین و روسیه را بازداردارتش چین

جاه‌طلبی‌های چین

فارین پالیسی در ادامه با بررسی آنچه «جاه‌طلبی‌های شی جین پینگ برای بازپس‌گیری امپراطوری چین» عنوان کرد، نوشت: فراخوان شی برای «جوان‌سازی بزرگ ملت چین» هدفی برای تبدیل شدن چین به قدرت برتر جهانی تا سال ۲۰۴۹، صدمین سالگرد پیروزی کمونیست‌ها در جنگ داخلی چین است. این هدف شامل بازگرداندن تایوان به کنترل پکن است. به گفته او «اتحاد کامل میهن باید محقق شود و محقق خواهد شد». به همین منظور، شی به ارتش چین دستور داده است که تا سال ۲۰۲۷ برای حمله موفقیت‌آمیز به تایوان آماده باشد و او متعهد شده که ارتش چین را تا سال ۲۰۳۵ مدرن کرده و آن را به یک نیروی در سطح «کلاس جهانی» تبدیل کند. به نظر می‌رسد شی معتقد است که تنها با گرفتن تایوان می‌تواند موقعیتی را برای خود تضمین کند که با مائوتسه تونگ (رهبر و بنیانگذار چین معاصر) در میان افسانه‌های حزب کمونیست چین قابل مقایسه باشد.

گیتس وارد شدن چین به جنگ علیه تایوان را یک اشتباه محاسباتی برای شی توصیف کرد که می‌تواند پیامدهای فاجعه‌بار برای او، چین و تمام کسانی داشته باشد که درگیر این جنگ خواهند بود.

او نوشت: با این حال، به‌رغم محاسبات اشتباه شی و مشکلات داخلی فراوان در کشورش، چین همچنان چالش بزرگی برای ایالات متحده ایجاد خواهد کرد. ارتش آن قوی‌تر از همیشه است. چین اکنون تعداد کشتی‌های جنگی بیشتری نسبت به ایالات متحده دارد. این کشور هم نیروهای متعارف و هم نیروهای هسته‌ای خود را مدرن و بازسازی کرده است - قصد دارد نیروهای هسته‌ای راهبردی خود را تقریباً دو برابر کند - و سیستم فرماندهی و کنترل خود را ارتقا داده است. پکن به‌علاوه در حال تقویت توانمندی‌های خود در فضا و همچنین فضای سایبری است.

چین علاوه بر تحرکات نظامی خود، استراتژی جامعی را با هدف افزایش قدرت و نفوذ خود در سطح جهانی دنبال کرده است. چین اکنون بزرگ‌ترین شریک تجاری بیش از ۱۲۰ کشور، شامل تقریباً تمام کشورهای آمریکای جنوبی است. بیش از ۱۴۰ کشور به عنوان شرکت کننده در طرح «کمربند و جاده»، برنامه توسعه زیرساخت گسترده چین ثبت نام کرده اند، و پکن اکنون مالک، صاحب مدیریت یا سرمایه‌گذاری در بیش از ۱۰۰ بندر در حدود ۶۰ کشور مختلف است.

وزیر دفاع پیشین آمریکا مدعی شد: در تکمیل این روابط اقتصادی در حال گسترش، یک شبکه تبلیغاتی و رسانه‌ای فراگیر نیز وجود دارد. هیچ کشوری در روی زمین دور از دسترس حداقل یک ایستگاه رادیویی چینی، کانال تلویزیونی یا سایت خبری آنلاین نیست. پکن از طریق این رسانه‌ها و سایرین به اقدامات و انگیزه‌های آمریکا حمله می‌کند، ایمان به نهادهای بین‌المللی را که ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم ایجاد کرد، از بین می‌برد و برتری فرضی مدل توسعه و حکمرانی خود را تبلیغ می‌کند - همه اینها در حالی است که همزمان موضوع زوال غرب را پیش می‌برد.

فارین پالیسی: آمریکای تجزیه‌شده نمی‌تواند چین و روسیه را بازداردپوتین، رئیس‌جمهور روسیه

روسیه و بزرگترین زرادخانه هسته‌ای جهان

نویسنده فارین پالیسی در ادامه گزارش خود به بررسی خطرات احتمالی پوتین برای آمریکا پرداخت و جنگ روسیه با اوکراین را «قمار پوتین» خواند که تبدیل به «یک اشتباه محاسباتی فاجعه‌بار با پیامدهای ویرانگر بلندمدت برای کشورش شده است». به عقیده گیتس، اقدامات روسیه به جای تقسیم و تضعیف ناتو، هدف جدیدی را به این ائتلاف داده است؛ در فنلاند و به زودی سوئد، به‌عنوان اعضای قدرتمند جدید.

در ادامه این یادداشت آمده است: از نظر اقتصادی، فروش نفت به چین، هند و سایر کشورها بسیاری از تأثیرات مالی تحریم‌ها علیه مسکو را جبران کرده است و کالاهای مصرفی و فناوری از چین، ترکیه و سایر کشورهای آسیای مرکزی و خاورمیانه تا حدی جایگزین کالاهایی شده است که زمانی از غرب وارد این کشور می‌شد. با این حال، روسیه تحت تحریم‌های شدید قرار گرفته است. شرکت‌های غربی بی‌شماری سرمایه‌گذاری‌های خود را برداشته و این کشور را رها کرده‌اند، از جمله شرکت‌های نفت و گاز که فناوری‌شان برای حفظ منبع درآمد اصلی روسیه ضروری است.

گیتس همچنین درباره توانایی نظامی و زرادخانه هسته‌ای روسیه نوشت: در مورد ارتش روسیه، حتی اگر جنگ به‌طور قابل توجهی نیروهای متعارف آن را تنزل داده باشد، مسکو بزرگترین زرادخانه هسته‌ای جهان را حفظ کرده است. به لطف توافقنامه‌های کنترل تسلیحات، این زرادخانه تنها شامل چند سلاح هسته‌ای راهبردی مستقر، بیشتر از آنچه ایالات متحده در اختیار دارد، می‌شود. روسیه اما 10 برابر تسلیحات هسته‌ای تاکتیکی دارد - حدود ۱۹۰۰ عدد.

مقام نظامی پیشین آمریکا همچنین مدعی شد: اکنون با از بین رفتن امیدهای پوتین برای فتح سریع اوکراین، به نظر می‌رسد که او روی یک بن‌بست نظامی سخت حساب می‌کند تا اوکراینی‌ها را خسته کند و شرط می‌بندد تا بهار یا تابستان آینده، مردم اروپا و ایالات متحده از حفظ آن‌ها خسته شوند. به عنوان یک جایگزین موقت برای اوکراین تحت کنترل درآمده، او ممکن است مایل باشد که اوکراین را کشوری فلج شده در نظر بگیرد که در حال خراب شدن است، صادرات آن کاهش یافته و کمک‌های خارجی آن به طور چشمگیری کم شده است اما پوتین خواستار اوکراین به عنوان بخشی از امپراتوری روسیه بود.

گیتس نوشت: با همه این‌ها، تا زمانی که پوتین در قدرت است، روسیه دشمن ایالات متحده و ناتو باقی خواهد ماند. او از طریق فروش تسلیحات، کمک‌های امنیتی و فروش نفت و گاز با تخفیف در حال ایجاد روابط جدیدی را در آفریقا، خاورمیانه و آسیاست. او به استفاده از تمام ابزارهایی که در اختیار دارد برای ایجاد تفرقه در ایالات متحده و اروپا و تضعیف نفوذ ایالات متحده در جهان جنوب ادامه خواهد داد. او که از شراکتش با شی جسورتر شده و مطمئن است که زرادخانه هسته‌ای مدرن‌شده‌اش مانع از اقدام نظامی علیه روسیه می‌شود، به شدت به چالش با ایالات متحده ادامه خواهد داد.

فارین پالیسی: آمریکای تجزیه‌شده نمی‌تواند چین و روسیه را بازداردنظامیان آمریکایی در دریای بالتیک

ناکارآمدی سیاسی و شکست‌های آمریکا

در این میان، متأسفانه ناکارآمدی سیاسی و شکست‌های سیاستی آمریکا در حال تضعیف موفقیت آن است و اقتصاد ایالات متحده توسط مخارج بی‌رویه دولت فدرال تهدید می‌شود. از نظر دیپلماتیک نیز تحقیر دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا نسبت به متحدان ‌واشنگتن، علاقه او به رهبران مستبد، تمایل او برای ایجاد تردید در مورد تعهد ایالات متحده به متحدان خود در ناتو و رفتار عموماً نامنظم او اعتبار و احترام ایالات متحده را در سراسر جهان تضعیف کرد. همچنین تنها هفت ماه پس از ریاست جمهوری جو بایدن، خروج ناگهانی و فاجعه‌آمیز ایالات متحده از افغانستان بیشتر به اعتماد بقیه جهان به واشنگتن آسیب زد.

این نشریه در ادامه غفلت سیاست خارجی آمریکا از جهان جنوب را در طول سال‌های متمادی از نقاط ضعف عملکرد واشنگتن در رقابت غیرنظامی با چین و روسیه دانست که به‌ویژه به پکن اجازه داده تا از این خلأ برای امضای توافق‌نامه‌های امنیتی و اقتصادی با کشورهای منطقه اقیانوس آرام استفاده کند.

فارین پالیسی تاکید کرد که رقابت با چین و حتی روسیه بر سر بازار و نفوذ جهانی در سرتاسر کره زمین وجود دارد و ایالات متحده نمی‌تواند در هیچ جایی غیبت کند.

همچنین ارتش بهای ناکارآمدی سیاسی آمریکا را به ویژه در کنگره می‌پردازد. کنگره از سال ۲۰۱۰ هر سال در تصویب لوایح تخصیصی برای ارتش پیش از شروع سال مالی آینده شکست خورده است. در عوض، قانون‌گذاران «قطعنامه‌ای مستمر» را تصویب کرده‌اند که به پنتاگون اجازه می‌دهد پول بیشتری نسبت به سال قبل خرج نکند و آن را از شروع هر چیز جدید یا افزایش هزینه‌های برنامه‌های موجود منع می‌کند. این قطعنامه‌های مستمر بر هزینه‌های دفاعی تا زمانی که لایحه اعتبارات جدید تصویب شود، حاکم است و از چند هفته تا یک سال مالی کامل ادامه داشته است. نتیجه این است که هر سال، برنامه‌ها و ابتکارات جدید برای یک دوره غیرقابل پیش بینی به جایی نمی‌رسند.

قانون کنترل بودجه در سال ۲۰۱۱ نیز کاهش هزینه‌های خودکار را به اجرا گذاشت که بودجه فدرال را به میزان ۱.۲ تریلیون دلار طی ۱۰ سال کاهش داد. ارتش، که در آن زمان تنها حدود ۱۵ درصد از هزینه‌های فدرال را تشکیل می‌داد، مجبور شد نیمی از این کاهش یعنی ۶۰۰ میلیارد دلار را جبران کند. جدا از هزینه‌های پرسنلی، بخش عمده‌ای از کاهش‌ها باید از حساب‌های نگهداری، عملیات، آموزش و سرمایه‌گذاری باشد. عواقب این کار شدید و طولانی مدت بوده است و با این حال، کنگره از سپتامبر ۲۰۲۳ به سمت انجام دوباره همان اشتباه پیش می‌رود. نمونه دیگری از اینکه کنگره اجازه می‌دهد سیاست، آسیب واقعی به ارتش وارد کند، این است که به یک سناتور اجازه می‌دهد تا مانع از تایید صدها افسر ارشد برای ماه‌ها شود که نه تنها آمادگی و رهبری ارتش را به‌طور جدی تحقیر می‌کند، بلکه با برجسته کردن ناکارآمدی دولت آمریکا در چنین منطقه حساسی - ایالات متحده را در میان دشمنان خود به مایه خنده تبدیل خواهد کرد. نتیجه این است که ایالات متحده برای مقابله با تهدیداتی که با آن مواجه است به قدرت نظامی بیشتری نیاز دارد، اما کنگره و قوه مجریه برای دستیابی به این هدف با موانع فراوانی مواجه هستند.

فارین پالیسی: آمریکای تجزیه‌شده نمی‌تواند چین و روسیه را بازداردبایدن، رئیس‌جمهور آمریکا

عقب‌نشینی آمریکا در برابر روسیه و چین

نویسنده فارین پالیسی در بخش پایانی یادداشت خود با تاکید بر این‌که «ایالات متحده به جای حرف زدن بیشتر باید دست به اقدام بزند» تصریح کرد که چین و روسیه بر این باورند که آینده متعلق به آن‌هاست و افزود: با وجود تمام لفاظی‌های تند کنگره و قوه مجریه آمریکا در خصوص عقب‌نشینی در برابر این دشمنان، به‌طور شگفت انگیزی اقدامات کمی اتخاذ شده است. خیلی اوقات، ابتکارات جدید فقط برای اینکه بودجه و اجرای واقعی به کندی پیش برود یا به‌طور کلی محقق نشود، اعلام می‌شود. حرف زدن بدون هزینه است و به نظر می‌رسد که هیچ کس در واشنگتن آماده ایجاد تغییرات فوری مورد نیاز نیست. این امر به‌ویژه از این نظر گیج کننده است که در زمان دو حزبی و  دوقطبی شدن شدید در واشنگتن، شی و پوتین موفق شده‌اند که حمایت دوحزبی چشمگیر و البته شکننده‌ای را در میان سیاست‌گذاران برای پاسخ قوی ایالات متحده به تجاوزات خود ایجاد کنند. 

قوه مجریه و کنگره آمریکا فرصت نادری برای همکاری با یکدیگر دارند تا از لفاظی‌های خود در مورد مقابله با چین و روسیه با اقدامات گسترده ای حمایت کنند که ایالات متحده را به یک دشمن بسیار قدرتمندتر تبدیل می‌کند و ممکن است به جلوگیری از جنگ کمک کند.

شی و پوتین برای آینده قابل پیش‌بینی همچنان خطری هستند که ایالات متحده باید با آن مقابله کند. حتی در بهترین دنیا - جایی که دولت ایالات متحده مردمی حامی، رهبران پرانرژی و استراتژی منسجمی داشت - این دشمنان چالش بزرگی را به وجود خواهند آورد. این درحالی‌ است که صحنه داخلی امروز چندان منظم نیست؛ کنگره درگیر مشاجره، بی‌ادبی و حاشیه‌نشینی شده است و روسای جمهور متوالی یا انکار کرده یا در توضیح نقش جهانی آمریکا ضعیف عمل کرده‌اند. واشنگتن برای مقابله با چنین دشمنان قدرتمند و مستعد خطر می‌بایست بازی خود را در تمام ابعاد ارتقا دهد. تنها در این صورت است که می‌تواند امیدوار باشد که شی و پوتین را که خطر واقعی هستند، بازدارد.

 

آخرین اخبار