به گزارش ایران اکونومیست؛ با شروع فصل سرما و نگرانی درباره قطع گاز و برق و تاثیرات آن بر صنایع و تولید رییس اتاق بازرگانی تهران، محمود نجفیعرب گفته است نگرانی با ذات کارآفرینی در ایران گره خوردهاست. نگرانی از شرایط کسبوکار، ارز، مالیات، بیمه و هزاران موضوع دیگر. گاهی این نگرانیها با تدبیرهای فوری بهسرعت برطرف میشود و گاهی هم نگرانی به بحران و پس از آن به خسارت منتهی میشود.
متاسفانه درحالی که تابستان به پایان رسیده اما نگرانی به دل و ذهن کارآفرینان رسوخ کرده که در فصل سرد سال و با وجود ناترازی در تامین گاز، چه میزان قطع گاز و همچنین قطع برق در صنایع صورت میگیرد؟ آنهم پس از تابستانی که ناترازی در تامین برق، منجر به قطع برق صنایع و ایجاد خسارتهای بسیار به تولید در سال رشد تولید و مهار تورم شد. حتما این ضربالمثل را شنیدهاید که میگویند فلانی «مرغ عزا و عروسی» شدهاست.
متاسفانه فعلا در کشور دیواری کوتاهتر از تولید وجود ندارد و عاقبت تولیدکنندگان در عزا و عروسی به سرنوشت همان مرغ ضربالمثل دچار میشود، آنهم در شرایطی که رهبری در بیانات اخیرشان در دیدار با اعضای هیاتدولت به فرازهای مهم و تعیینکنندهای اشاره کردهاند که از جمله آنها حمایت از تولید، پشتیبانی از صنایع و رفتار یکپارچه در خدمت بهبود مستمر محیط کسبوکار است.
اما قطع گاز که همه به انتظار آن نشستهاند، معنایی به غیراز تعطیلی خطوط تولید ندارد و به واقع سوال این است که چرا دولت برای چنین موقعیتهایی تدبیر نمیکند؟ این مطالبه بحقی است که از دولت تقاضا شود؛ از هماکنون برنامهریزیهای کارآمد را به انجام برساند که قطع گاز صنایع و نیروگاهها منجر به استفاده از سوختهای جایگزین مانند مازوت نشود، بهخصوص در زمانیکه آلودگی هوا خود یک مساله جدی برای سلامت مردم است.
البته عجیب و دردناک است که کشوری که دومین ذخایر گاز طبیعی جهان را داراست، قادر به تامین و ذخیرهسازی گاز موردنیاز خود در بخشهای مختلف مصرفی نیست و برای جبران کسری، قطع گاز صنایع را بدون درنظر گرفتن زیانهای جبرانناپذیر به تولید و اشتغال در دستور کار قرار میدهد، آنهم در شرایطی که مثلا قطر با مدیریت و بهرهبرداری اصولی از میادین مشترک گاز با ایران برنامههای توسعه خود را باسرعت به پیش میبرد.
اما چرا کشوری که یکی از بزرگترین ذخایر گاز جهان را دارد، خود در تامین منابع با مشکل روبهرو شدهاست؟ پاسخ به این پرسش را باید در عدمسرمایهگذاری و نبود زیرساختهای مناسب جستوجو کرد. افت بسیار شدید سرمایهگذاریهای جدید در سالهای گذشته صورتگرفت، حالا هم چنین عواقبی دور از ذهن نیست. متاسفانه بیش از سه سالاست که شاخص استهلاک از سرمایهگذاری در کشور پیشیگرفته و ناترازی تامین برق و گاز هم از جمله اثرات این وضعیت نامطلوب است.
البته نباید این موضوع را هم از یاد برد که در کشور مصرف غیربهینه گاز و برق و انواع دیگر انرژیها صورت میگیرد. طبق آمارهای جهانی ایران چهارمین کشور جهان از نظر سرانه مصرف گاز محسوب میشود. ریشه همین موضوع را هم باید در تخصیص یارانههای بیمنطق انرژی از جمله گاز و مدیریت نادرست منابع و البته عدمفرهنگسازی در حوزه مصرف جستوجو کرد. با رشد فزاینده مصرف و محدودیت در تولید، کشور هماکنون با بیش از ۲۰۰میلیون مترمکعب ناترازی در حوزه گاز در فصل سرما روبهرو است.
همچنین در حالحاضر بیش از ۷۰درصد انرژی کشور به وسیله گاز تامین میشود و در این بین بخش نیروگاهی با ۳۲درصد، صنعت ۳۰درصد و خانگی و تجاری با ۲۹درصد بیشترین سهم از مصرف را دارا هستند، بنابراین هرگونه اختلال و ناترازی جدی در تامین گاز در کشور میتواند بهمعنای بحران جدی تامین انرژی محسوب شود و تبعات اجتماعی- اقتصادی جدی داشتهباشد.
اختلاف مصرف گاز طبیعی در فصولگرم و سرد سالبهصورت متوسط به بیش از ۲۰۰میلیون مترمکعب در روز میرسد و در صورت ادامه روند کنونی، کشور با چالش جدیتری در تامین گاز بهویژه در فصول سرد سالمواجه خواهد شد. علاوه بر این در حالحاضر بهصورت متوسط، ظرفیت ذخیرهسازی گاز طبیعی در دنیا ۱۱درصد از کل مصرف گاز است. این نسبت در کشورهای اروپایی بهصورت متوسط ۲۳درصد و در ایران تنها ۴/ ۱درصد است. هماکنون ظرفیت ذخیرهسازی کشور حدود ۴/ ۳میلیارد مترمکعب است و پتانسیل استفاده مخازن هیدروکربنی برای ذخیرهسازی گاز طبیعی تا ظرفیت بیش از ۲۰۰میلیون مترمکعب در روز وجود دارد.
با این توضیحات ضروری است دولت برای حل بخشی از مشکل ناترازی، نسبت بهدستیابی به سهم حداقل ۱۰درصد مصرف گاز از محل ذخیرهسازی در طول برنامه هفتم توسعه، اقدام کند. مرکز پژوهشهای مجلس هم در گزارشی با ابراز نگرانی نسبت به شرایط ناترازی گاز، بروز بحرانهای جاری را پیشبینی کردهاست. براساس سند تراز تولید و مصرف گاز طبیعی، مصرف گاز طبیعی در کشور بهصورت متوسط سالانه تا سال۱۴۱۰ به میزان ۶/ ۴درصد و بین سالهای ۱۴۱۰ تا ۱۴۲۰ نیز بهصورت متوسط سالانه به میزان ۲/ ۳درصد افزایش مییابد.
براساس موارد ذکرشده و فرضیات مرتبط به میزان مصرف در بخشهای مختلف و بر اساس این سند در سال۱۴۲۰ میزان کل عرضه گاز طبیعی میتواند به ۷/ ۸۹۸میلیون مترمکعب در روز برسد، این در حالی است که میزان مصرف همه بخشهابرابر با ۸/ ۱۴۱۰ مترمکعب خواهد بود که نشان از ناترازی ۵۱۲میلیون مترمکعبی در روز دارد. از سوی دیگر، حداکثر اختلاف مصرف در ماههای سرد وگرم سالتا سال۱۴۱۰ بهصورت متوسط سالانه ۶/ ۴درصد رشد میکند و در سال۱۴۱۰ به ۴۵۳میلیون مترمکعب در روز میرسد. همچنین این حداکثر اختلاف با متوسط رشد سالانه ۵/ ۲درصدی در بازه زمانی ۱۴۱۰ الی ۱۴۲۰، به ۵۷۹میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید که مدیریت گازرسانی در بخشهای مختلف را با چالش جدی روبهرو میکند.
اما برای حل چالش ناترازی گاز باید چه برنامهای را در پیش گرفت تا این مهم به بحران بدل نشود؟ بهبود زیرساختها و توسعه ظرفیت و توان ذخیرهسازی گاز کشور (تا حداقل ۱۰درصد ذخیرهسازی کل مصرف)، گسترش و تنوعبخشی به سبد تولید انرژی و استفاده از پتاسیل انرژیهای نوین و تجدیدپذیر همچون خورشیدی، بادی و..، تخصیص بهینه و اصلاح مدیریت زنجیره یارانه انرژی از جمله گاز در کشور، جذب سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی برای توسعه میادین، همکاری مشترک با شرکتهای بینالمللی و تراز اول جهان در حوزه نفت و گاز برای توسعه میادین بهخصوص میادین مشترک، اصلاح و منطقیکردن قیمت انرژی و البته فرهنگسازی برای مصرف بهینه انرژی از جمله مهمترین اقداماتی است که برای عبور از ناترازی گاز باید بهصورت جدی دنبال شود.
اگر برای حل چالش ناترازی گاز از همین حالا برنامهریزی نشود در سالهای آینده کشور ما که دارنده ذخایر عظیم گاز است، برای تامین گاز بهخصوص در فصول سرد سالچارهای بهجز واردات نخواهد داشت.
* رئیس اتاق تهران