به گزارش ایران اکونومیست، خبرنگار روزنامه گاردین در گزارشی نوشت: "بیش از ۳۰ کشوری که در سازمان ملل متحد حمله روسیه به اوکراین را محکوم کردند حاضر به اعمال تحریم علیه ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه نشدهاند و این غافلگیری ناخوشایند برای بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی محسوب میشود. ۴۰ کشور، روسیه را تحریم کردهاند ولی دو سوم از جمعیت جهان در کشورهایی زندگی میکنند که روسیه را تحریم نکردهاند.
اختلاف راهبردی - جغرافیایی بر سر جنگ روسیه در اوکراین بار دیگر در نشست گروه ۲۰ در اوایل ماه سپتامبر در هند آغاز شد. تنها زمانی در این نشست اجماع حاصل شد که توانستند بیانیهای در رابطه با "جنگ در اوکراین" و بدون اشاره به تهاجم روسیه به این کشور صادر کنند.
این به معنای آن نیست که کشورهایی که در این نشست حضور داشتند همگی از تهاجم روسیه حمایت میکنند و خواستار تمامیت ارضی اوکراین نیستند، بلکه از نظر آنها این جنگی اروپایی است که برای آنها هیچ سودی ندارد. به بیان دیگر، آنها ترجیح میدهند جنگ فورا پایان گیرد و لزوما به دنبال پایان یافتن منصفانه جنگ نیستند. این بدان معناست که آنها برای اطمینان حاصل کردن از احترامگذاری به قوانین بینالمللی حاضر به پرداخت هیچ بهایی نیستند.
در مناظرهای در جاکارتا با محوریت "بازسازی پلها میان جهان شمال و جنوب" این سوال پرسیده شد که چرا علاقه غرب در حال حاضر به جهان جنوب بیشتر شده است؟ عبارت "جهان جنوب" به طور ناگهانی در تمامی تجمعها در غرب مورد استفاده قرار میگیرد. جهان جنوب شامل کشورهایی میشود که سابقا در حال توسعه محسوب میشدند و اکثریت آنها پیشتر مستعمره بودهاند. جهان جنوب شامل قدرتهای اقتصادی نظیر چین و هند، قدرتهای متوسطی همچون ترکیه، برزیل و عربستان سعودی و همچنین کشورهای فقیری میشود که برای رساندن صدای خود به دیگران تقلا میکنند.
همگی این کشورها در تلاش هستند که صدای مستقل خود را به دیگران برسانند. آنها برای این کار باید سازمانهایی همچون بریکس (متشکل از برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) را تشکیل داده و با اضافه کردن کشورهایی همچون آرژانتین، مصر، اتیوپی، ایران، عربستان سعودی و امارات متحده آن را گسترش دهند.
این کشورها مواضع قدرتمندی اتخاد میکنند و حتی جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا (اکوواس) در پاسخ کودتا در نیجر تا ارائه پیشنهاد دخالت نظامی در این کشور پیش رفت. آنها میخواهند به عنوان تثبیتکنندگان صلح بینالمللی شناخته شوند. رهبران آفریقایی از آفریقای جنوبی، مصر، سنگال، جمهوری کنگو، زامبیا و اوگاندا به کییف و مسکو سفر کردند تا آنها را برای توافق صلح تحت فشار بگذارند و خواستار صادرات تداوم صادرات غلات شوند. عربستان سعودی نیز میزبان نمایندگانی از ۴۰ کشور در جده بود تا درخصوص اصول پایان تهاجم روسیه گفتوگو کنند.
یکی از دلایل دیگری که غرب توجه بیشتری به جهان جنوب میکند، این است که این کشورها در روابط بینالملل از اهمیت بیشتری برخوردار شدهاند. دیگر باید میان "قدرت جنوب" و "جهان فقیر" تمایز قائل شد. صندوق بینالمللی پول پیشبینی میکند که آسیا در سال جاری ۷۰ درصد از رشد جهانی را به خود اختصاص دهد. چین و هند نیز به خودی خود باعث و بانی ۵۰ درصد از این رشد خواهند بود.
کشورهای "قدرت جنوب" به دنبال آن هستند تا از طریق دیپلماسی، روابط تجاری و عضویت در سازمانهای مختلف نقشی در جهان برای خود ایجاد کنند. برای مثال، هند که عضو بریکس تحت رهبری چین است، به همراه ژاپن، استرالیا و ایالات متحده آمریکا در گفتوگوی چهارجانبه امنیتی شرکت میکنند. هند که مشتاق رهبری جهان جنوب است، با دعوت اتحادیه آفریقا برای عضویت در گروه ۲۰ باعث شد که این گروه از همیشه بزرگتر شود. عربستان سعودی که اخیرا با عضویت آن در بریکس موافقت شده است، با آمریکا جهت تقویت شراکت امنیتی و عادیسازی روابط با اسرائیل درحال گفتوگو است. ترکیه که یکی از متحدان ناتو بوده اما روابط قوی خود با روسیه را حفظ کرده و به دنبال احیای توافق غلات است.
کشورهای جهان جنوب با دراختیار داشتن منابع طبیعی حیاتی نقش مهمی در کربنزدایی از اقتصاد جهانی ایفا خواهند کرد. اروپا مقدار زیادی لیتیم و کبالت از شیلی و جمهوری کنگو وارد میکند؛ درحالی که استخراج و تولید بسیاری از مواد معدنی تقریبا در انحصار کامل چین است.
در نهایت جنگ اوکراین نیز باعث شده که غرب نادیده گرفتن جهان جنوب را کنار بگذارد. تهاجم روسیه باعث آشکار شدن خشم و تنفر جهانی از کشورهای اروپایی و آمریکا شده است؛ حال چه دلیل این خشم و تنفر استعمارگری این کشورها باشد و چه استانداردهای دوگانه کشورهای غربی در رابطه با نقض حقوق بشر و قوانین در نقاط مختلف جهان.
تهاجم روسیه به اوکراین بالاخره پایان خواهد یافت اما این باعث نخواهد شد که شمال قدرت ژئوپلیتیک نیمکره جنوبی را از خاطر ببرد. برخی باور دارند که جنگ باعث پیچیدهتر شدن روابط بینالمللی شده است اما من با این نظرات مخالف هستم. جنگ اجازه داده تا نفرت جهانی آشکار شود. شاید این نفرت باعث آسانتر شدن روابط در آینده نشود اما شاید باعث شود تا روابط کمی بیشتر صادقانه شوند."