کاش دولت رئیسی و وزرایش یکبار توضیح دهند آمار اشتغال را چطور محاسبه میکنند و دقیقا بودجه و هزینههای آن از کجا تامین شده است و چقدر صنایع در خلق آن نقش داشته اند؟ و البته در این میان عبدالملکی توضیح بدهد که چطور امیدوار بوده به جای رقمی حدود ۲۰ هزار دلار برای ایجاد اشتغال برای هر نفر، با تنها ۲۵ دلار بتوان به ایجاد اشتغال پایدار دست پیدا کرد؟
هزینه اشتغالزایی در ایران و جهان
وزیر کار برای بار چندم یک ادعا را تکرار کرده است، ادعایی که در فقدان آماردهی مستقل هر روز راستی آزمایی آن سختتر میشود، اما هم چنان توسط وزیر کار تکرار شده و هر بار نیز هر چند واکنش فعالان و متخصصان این عرصه را در بر میگیرد، اما باز وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اصرار به تکرار آن دارد.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دیروز بار دیگر گفت: در پنج ماه گذشته ۳۸۰هزار فرصت شغلی براساس آمار سامانه رصد ثبت شده است.
این ادعا در حالی مطرح میشود که حدود ۶ ماه از سال، گذشته و دولت برای سال ۱۴۰۲ ایجاد یک میلیون و ۸۸ هزار فرصت شغلی را در اهداف خود برای اشتغال زایی قرار داده است. حال، اما سید صولت مرتضوی، وزیر کار با اشاره به ثبت سالانه ۶۷۰ هزار بیمه شده اجباری جدید در دولت سیزدهم گفت: در بهار سال ۱۴۰۱ براساس گزارش مرکز آمار ایران نرخ بیکاری یک درصد کاهش یافته است.
در دهه گذشته وضعیت اشتغال شرایط مطلوبی نداشت؛ رئیسجمهور برنامه ایجاد سالانه یک میلیون فرصت شغلی را ارائه کرد و در سال ۱۴۰۰ شاهد بودیم که از یک میلیون فرصت شغلی فراتر رفتیم و این پارامتر قابل راستیآزمایی و رصد است. براساس آمار از بهار سال گذشته ۷۲۸ هزار فرصت شغلی ایجاد و در پنج ماه گذشته ۳۸۰ هزار فرصت شغلی براساس آمار سامانه رصد ثبت شده است.
آمارهای عجیب جناب وزیر از سال ۱۴۰۱ تا مرداد ۱۴۰۲
اما به نظر میرسد آمار ارائه شده توسط وی نمیتواند چندان دقیق باشد و ارائه این آمار در شرایطی صورت میگیرد که سال گذشته نیز مرتضوی درباره عملکرد مجموعهای که تازه از پاییز همان سال یعنی سال ۱۴۰۱، سکان آن را در دست گرفته بود، گفته بود که دولت توانسته در مدت یکسال حدود یک میلیون شغل ایجاد کند.
کمی بعدتر و در اواخر مرداد سال جاری، این بار وزیر کار در تلویزیون و در برنامه صف اول اعلام کرد قوه مجریه در مدت ۲ سال از دوره جدید، موفق به ایجاد یک میلیون و ۹۷۰ هزار شغل جدید در کشور شده است.
۲۸ مرداد سال جاری بود که صولت مرتضوی با بیان اینکه یکی از هدف گذاریها دولت سیزدهم ایجاد یک میلیون فرصت شغلی در سال است، گفت: «اکنون که ۲ سال از عمر دولت سیزدهم میگذرد اعلام میکنیم که هدفگذاری دولت به احسن وجه در چارچوب تعریف اشتغال محقق شده است. در دولت سیزدهم هر سال یک میلیون فرصت شغلی ایجاد شده است، از شهریور ۱۴۰۰ تا سه ماه ۱۴۰۲، یک میلیون و ۹۷۰ هزار فرصت شغلی ثبت شده است.»
آقای وزیر در ادامه نیز گفته بود که: «طبق گزارش مراکز رسمی که از سوی مرکز آمار ایران ارائه شده، در سه ماه اول امسال نرخ بیکاری اعلام شد که این نرخ نسبت به مدت مشابه سال گذشته یک درصد کاهش پیدا کرده و از ۹.۲ درصد به ۸.۲ درصد رسیده است. همچنین نرخ بیکاری بانوان، فارغالتحصیلان دانشگاهی نیز کاهشی و نرخ اشتغال پایدار افزایشی بوده است».
طرح این دو ادعای وزیر تکاور در کمتر از ۱۰ روز البته پرسشهای بسیاری را به وجود آورده است که چطور یک میلیون و ۹۷۰ هزار شغل جدید ایجاد شده؛ آیا کارخانه و کارگاه جدید در نقاط کمبرخوردار کشور تاسیس شده؛ آیا خطوط تولید جدید راهاندازی شده؟ این آمارها از کجا آمده است؟ البته که وزیر کار توضیح نداده، این میزان اشتغال ادعایی از چه طریق، با چه مکانیسمهایی و در چه حوزههایی آفریده شده است بلکه فقط عدد اعلام کرده است.
ارائه این چنین آماری در کمتر از دو هفته، به این بدان معناست که در آمار ارائه شده توسط وزیر، دولت در دو سال دو میلیون شغل ایجاد کرده است، توجه کنید دو میلیون شغل تازه و نه حتی بازگشت به اشتغال و به راستی باید پرسید پس چرا اثرات آن دیده نمیشود؟ از سوی دیگر آیا وزیر به طور اساسی و معمول اطلاع دارد که برای ایجاد هر شغل چه بودجهای لازم است؟
نکته این است که حتی با محاسبات حالا خنده دار عبدالملکی در سمت وزیر پیشین کار و رفاه اجتماعی نیز اگر بخواهیم هر شغل را با هزینه یک میلیون تومانی محاسبه کنیم به رقمی حدود ۲ هزار میلیارد تومان نیاز است و تازه این رقم یک میلیون تومان وزیر سابق همواره مورد پرسش و حتی خنده کارشناسان بوده است.
کما اینکه باید توجه کرد که همواره ارقام متفاوتی از هزینه ایجاد یک شغل مطرح میشود که رقمی از ۱۰ میلیون تا ۲.۶ میلیارد تومان را در برمی گیرد، و با این وجود هنوز کلیدی نتوانسته قفل بیکاری جوانان را باز کند و این طلسم را بشکند.
هزینه ایجاد شغل بر اساس معیارهای جهانی
خوب است حالا به آمار سازمانهای جهانی درباره ایجاد اشتغال نگاهی بیاندازیم. بر اساس آنچه در اقتصاد جهان تجربه شده، در سراسر جهان، ایجاد هر شغل به سرمایه گذاری و تخصیص منابعی نیاز دارد که کمترین مقدار آن ۵۰۰۰۰ دلار و بیشتر آن تا ۶۵۰۰۰ دلار است. بر این اساس برای ایجاد یکصد هزار شغل، باید حداقل پنج میلیارد دلار و برای یک میلیون شغل پنجاه میلیارد دلار سرمایه گذاری لازم است.
بر اساس این ارقام در معیار جهانی اگر حداقل ۵۰ هزار دلار برای ایجاد شغل را در نظر بگیریم، رقمی حدود ۴ هزار میلیارد تومان در کف و کمترین حالت برای ایجاد این تعداد شغل لازم است و این در حالی است که در دنیای با اقتصاد واقعی قطعا به رقمی بیش از این برای تامین این تعداد شغل نیاز است.
این در حالی است که به گزارش نامه نیوز در اسفند سال گذشته و بنا به نظر کارشناسان، ایجاد اشتغال در ایران برای هر نفر هزینهای به صورت میانگین ۲۰ هزار دلاری را در بر میگیرد و این به آن معناست اگر بخواهیم چنین معیاری را در نظر بگیریم برای ایجاد ۲ میلیون شغل رقمی حدود ۴۰ میلیارد دلار بودجه یا سرمایه گذاری یا ترکیب این دو نیاز است، یعنی رقمی در حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار میلیار تومان (۱۶۰۰ هزار همت) نیاز است.
کاش دولت رئیسی و وزرایش یکبار توضیح دهند آمار اشتغال را چطور محاسبه میکنند و دقیقا بودجه و هزینههای آن از کجا تامین شده است و چقدر صنایع در خلق آن نقش داشته اند؟ و البته در این میان عبدالملکی توضیح بدهد که چطور امیدوار بوده به جای رقمی حدود ۲۰ هزار دلار برای ایجاد اشتغال برای هر نفر، با تنها ۲۵ دلار بتوان به ایجاد اشتغال پایدار دست پیدا کرد؟
سوالاتی از این دست البته که در دولت رئیسی و مدیران و مسئولانش بسیار مطرح است.
هزینه ایجاد شغل با متر و معیار وزارت کار
کما اینکه محمود کریمی بیرانوند، سرپرست معاونت اشتغال و کارآفرینی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در اسفند سال ۱۴۰۰ گفته بود که: «در حال حاضر متوسط هزینه ایجاد شغل در کشور حدود ۷۰ میلیون تومان است که در واقع با این مبلغ میتوان یک شغل در رده متوسط را راهاندازی کرد. اما در صنایع سنگین و متوسط گاهاً سرمایهگذاری در آن از ۵۰۰ میلیون تومان آغاز و حتی به ۳ میلیارد تومان نیز میرسد.»
این بدان معناست که بر اساس اظهارات و ارقام اراده شده توسط معاونت اشتغال و کارآفرینی وزارت تعاون برای ایجاد ۲ میلیون شغل با کمترین رقم و نه صنایع و نه شغلهای با رده بالای کارآفرینی، به رقمی حدود ۱۴۰ هزار میلیارد تومان (۱۴۰ همت) بودجه و سرمایه نیاز است.
یعنی بر اساس ادعای وزیر کار و ارقام ارائه شده توسط معاونت وقت در اسفند سال ۱۴۰۱، در دو سال گذشته باید دولت ابراهیم رئیسی حداقل ۱۴۰ هزار میلیارد تومان برآورد بودجه در این بخش داشته باشد که رقمی حدود ۴ میلیارد دلار برای آن لازم است.
هزینه ایجاد شغل در ایران بسیار گران است
این البته در حالی است که کارشناسان میگویند هزینه ایجاد شغل در ایران بالا است و بعضا با صرف هزینههای سنگین نیز نمیتوان بیش از چند شغل ایجاد کرد، همچنین عنوان میشود اشتغال زایی در ایران پیچیدهتر و نسبت به چند سال گذشته هم گرانتر شده است. البته در سالهای پیشین و دوران دولت دهم، مسئولان میگفتند با ۲۰ میلیون تومان نیز میتوان در بخش تعاون اشتغال زایی کرد و حتی اساس وامهای اشتغال زایی روی این رقم بود و کمی قبلتر از آن و در زمان دولتهای پیشین همچون دولت هشتم و نهم حتی وامهای خُرد ۳ میلیون تومانی برای خوداشتغالی به برخی افراد پرداخت شد.
اما حمید حاجاسماعیلی کارشناس در خرداد سال جاری گفته بود: «هزینه ایجاد شغل در بخشهای مختلف اقتصادی متفاوت است. هزینه ایجاد مشاغل معمولی خانگی حداقل ۲۰ میلیون تومان است. برای مشاغل خدماتی ۱۰۰ میلیون تومان و برای بخش کشاورزی بیش از ۳۰۰ میلیون تومان.
در واقع بر اساس گفته این کارشناس کمترین میزان پول لازم برای ایجاد یک شغل معمولی خانگی رقمی حدود ۵۰۰ دلار است و این یعنی رقمی ۲۰ برابر بزرگتر از رقمی است که عبدالملکی مدعی آن شده بود.
کما اینکه اکنون و در طول کمتر از یک دهه، هزینه ایجاد شغل در ایران افزایش چشمگیری داشته به نحوی که امروز دیگر اشتغالزایی با ۳ میلیون و ۵ میلیون تومان بیشتر شبیه شوخی است و خود مقامات دولت (به جز عبدالملکی) از ارقامی بین ۴۰ میلیون تا ۷۰ میلیون در کمترین حالت برای ایجاد یک شغل سخن میگویند. کاش وزیر رفاه که در حال دادن آمار اشتغال است توضیحی نیز درباره ارقام صرف شده و محل آن نیز ارائه کند.
ارتباط اشتغال و رشد اقتصادی چه شد؟
از سوی دیگر باید توجه کرد که ارایه آمار نزدیک به دو میلیون نفری ایجاد اشتغال در کشور درحالی مطرح میشود که کارشناسان پیشبینی میکردند اگر دولت بتواند از همه موانع ایجاد شده از سوی دولت قبل در حوزه مالی و بودجهای فرار کند، تازه به نقطهای خواهد رسید که ظرفیتهای اشتغال خالی شده از قبل را تا حدی پر کند.
مساله ایجاد اشتغال البته به بسیاری موارد دیگر نیز وابسته است، مواردی همچون درآمد ناخالص کشور، میزان صادرات غیرنفتی و شاخصهای توسعه اقتصادی و برای برآورد میزان اشتغال باید به همه این موارد نیز پرداخته شود. اساسا درباره دو آمار ارائه شده نیز میتوان اینطور ارزیابی کرد که در بهار سال ۱۴۰۲ نسبت به بهار سال ۱۴۰۱، نرخ مشارکت اقتصادی با ۰.۳ درصد افزایش به ۴۱.۲ درصد رسید.
در این فصل بنا به آمار ارائه شده، ۴۹۲ هزار نفر تمایل به یافتن کار داشتند و به جمعیت فعال کشور اضافه شدند. اما در مقابل، جمعیت غیرفعال کشور که همواره نرخ آن بین ۵۹ تا ۶۱ درصد بود به ۵۸.۸ درصد کاهش یافت. کاهش جمعیت غیرفعال کشور درحالی رقم خورد که باتوجه به رسیدن انبوه جمعیت کشور به سن کار، جمعیت غیرفعال باید به سرعت افزایش پیدا میکرد، اما بیش از ۲۵۵ هزار نفر از سرانه این جمعیت در اولین فصل سال ۱۴۰۲ کم شده است و این درحالی است که نرخ مشارکت اقتصادی بسیاری از کشورهایی که نرخ بیکاری آنها نزدیک به ایران و حتی اندکی کمتر است، بالای ۶۲ درصد (۲۰ درصد بیشتر از نرخ مشارکت ایران) تخمین زده میشود. طبعا نرخ مشارکت اقتصادی پایین، آمار کاهش نرخ بیکاری به زیر ۸.۳ درصد سال جاری را عملا زیر سوال میبرد.
یعنی عملا به نظر میرسد که تراز این بخشها، یعنی رشد و توسعه اقتصادی، مساله ایجاد اشتغال و میزان ورود نیروی کار تازه نفس به طور منطقی چندان درست به نظر نمیرسد.
نکته دیگر را شاید باید از زبان هادی حقشناس، اقتصاددان و عضو کمیسیون اقتصادی در مجلس هشتم شنید. این اقتصاددان اخیرا گفته است: «طبق آمار مرکز آمار و بانک مرکزی، سال گذشته برای ۷۲۸ هزار نفر شغل ایجاد شده است، این یعنی از زمان آغاز دولت سیزدهم به ازای هم شش ماه ۲۵۰ هزار نفر و سالی ۵۰۰ هزار شغل به جای یک میلیون شغل ایجاد شده است. اما پرسش این است که آیا مرکز آمار به عنوان مرجع اصلی انتشار آمار کشور چنین رقم دو میلیونی را منتشر کرده؟ اگر خیر که ادعای آن از سوی وزیر کار نیز اساسا صحیح نیست.»
در واقع تنها با یک جمع بندی ساده بر اساس آمار رشد اقتصادی و هزینههای ایجاد اشتغال پایدار میتوان به این نتیجه رسید که وقتی نرخ مشارکت در کشور کاهشی بوده، پس نرخ بیکاری تنها به قیمت خروج بخشی از جامعه از جرگه نیروی آماده به کار کاهش مییابد و این خود میتواند خطراتی برای کشور به همراه داشته باشد. از سوی دیگر در مورد آمار ارائه شده توسط وزیر به نظر نمیرسد در دو سال گذشته بیش از یک میلیون شغل در کشور ایجاد شده باشد و همان نیز مشخص نیست آیا بر اساس آمار شغلهای فصلی است و یا اشتغال پایدار در محاسبه آن نیز مورد استناد قرار گرفته است.