به گزارش ایران اکونومیست، به نقل از سایت خبری فلسطین الیوم، نوآ شوسترمن-دویر، رئیس برنامه فلسطین در اندیشکده رژیم صهیونیستی میگوید، این موضع سران سرویسهای امنیتی رژیم به خاطر عشق آنها به فلسطینیها نیست، بلکه به این دلیل است که آنها متوجه شدهاند که کسانی که در حال حاضر حوادث را هدایت میکنند، سازمانهای مسلح هستند و فروپاشی تشکیلات خودگردان فلسطین به معنای ایجاد خلئی است که ادامه خواهد داشت و به این سازمانها اجازه رشد و شکوفایی میدهد، چرا که افزایش هجوم شهرک نشینان به مسجدالاقصی باعث افزایش تنشها از جمله تحریکات وارده از سمت غزه میشود و در مواجهه با این دوره پرتنش باید دستگاههای امنیتی که قاطعانه کار میکنند را برای از بین بردن عملیات تقویت و به انجام هماهنگی با تشکیلات خودگردان فلسطین تشویق کرد.
وی در مقالهای که شبکه ۱۲ رژیم صهیونیستی آن را منتشر کرد، میگوید، حوادث جاری یادآور اتفاقات یک سال و نیم پیش است، هنگامی که سلسله حملات فلسطین شروع شد و به عملیات «موج شکن» منجر شد که طی آن نیروهای اشغالگر حملات خود را با مناطق «الف» در کرانه باختری افزایش دادند و آن را تحت کنترل خود درآوردند؛ اما کمی پس از شروع این عملیات، پدیده جدیدی به نام گروه «عرین الاسود» شکل گرفت و جوانان فلسطینی با گرایشهای مختلف سیاسی کنار هم جمع شده و عمدتا علیه اهداف رژیم صهیونیستی در شمال کرانه باختری کار کردند و پوشش مناسبی را برای سازمانهای مسلح فراهم کردند.
شوسترمن گفت، ارتش رژیم صهیونیستی مشغول خنثی و ترور کردن فرماندهان و فعالان گردانهای جدید (گردان جنین، جبع، طولکرم وابسته به سرایا القدس) بود که قدرت و شتاب زیادی گرفته بودند؛ اما تشدید عملیات شهادت طلبانه در کرانه باختری در واقع ترکیبی از رزمندگان مقاومت از همه تشکیلاتی بود که به صورت مشترک علیه دشمن صهیونیستی کار کردند و مورد توجه ارتش و ملت فلسطین و عرصه بینالمللی قرار گرفتند. در حالی که محبوبیت تشکیلات خودگردان فلسطین رو به کاهش نهاده است. بعد هم رژیم صهیونیستی عملیات فشرده خود را در کرانه باختری ادامه داد و عملیات «خانه و باغ» را در ماه ژوئیه علیه اردوگاه جنین انجام داد و سپس هیئتی از تشکیلات خودگردان برای عرض تسلیت و شرکت در تشییع شهدا آمد؛ اما اخراج شد که مایه ننگ بود.
وی ادامه داد، این رویداد همچون زنگ بیدارباش برای محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین بود که در هفتههای اخیر سرویسهای امنیتی او فعالیت فشردهای را در مناطقی مانند اردوگاه آوارگان جنین و «بلاطه» شروع کردند. از طرف دیگر، ارتش رژیم صهیونیستی ظاهرا با هماهنگی بیشتری کار میکرد که موجب افزایش فعالیت مسلحانه مقاومت در مخالفت با تحرکاتی شد که محمود عباس به واسطه آنها به دنبال تحکیم سلطه خود در کرانه باختری بود، این تشدید فعالیت مقاومت، رژیم صهیونیستی را مجبور کرد با وجود تلاشهای دو وزیر تندرو ایتامار بن گویر، وزیر امنیت داخلی و بتسلئیل اسموتریچ، وزیر دارایی این رژیم برای ترسیم سیاستی متفاوت، سیاستی را در پیش بگیرد که بتواند به تقویت تشکیلات خودگردان کمک کند.
شوسترمن میگوید، زمانش رسیده که از تشکیلات خودگردان حمایت و علیه مقاومت در کرانه باختری عمل شود که نیروهای آن غالبا در اردوگاههای آوارگان مستقر میشوند. برای این کار رژیم صهیونیستی باید نیروهای خود را با تشکیلات خودگردان فلسطین هماهنگ و متحد کند که تمایل بیشتری برای تغییر و بهبود تواناییها نشان میدهد و در این راه نباید حوادث نوار غزه را نادیده گرفت بلکه باید بهای عملیاتهای انجام شده را از حماس گرفت؛ اما مساله مهمتر این است که هرگونه عملیات مقاومت ممکن است به دور دیگری منجر شود که باید با یک استراتژی متفاوت از دورههای قبلی برای آن آماده شد.
این درخواست رژیم صهیونیستی برای حمایت از تشکیلات خودگردان فلسطین نشان میدهد که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی و یوآو گالانت، وزیر جنگ این رژیم همانند نهاد امنیتی آن متوجه شدهاند که تجزیه یا فروپاشی تشکیلات به معنای تقویت قدرت مقاومت در کرانه باختری و تشدید تهدید مراکز جمعیتی رژیم صهیونیستی است و اینکه با توجه به اینکه کرانه باختری اهمیت استراتژیکی دارد، افزایش نفوذ مقاومت در آنجا ممکن است موجب کنترل مجدد ارتش رژیم صهیونیستی بر کرانه باختری و کنترل مستقیم بر میلیونها فلسطینی شود.