بخشی از گیر و گرفتاری تلویزیون در این سالها مربوط به مجریان و خبرنگارانی بوده است که از ساختمان جام جم رفتهاند، یا به عبارتی کنار گذاشته شدند. تلویزیون ما نیز به تناوب از مجریانِ مطرح (ستاره) بهرهمند بوده؛ کسانی مثل زنده یاد منوچهر نوذری، مهران مدیری، عادل فردوسیپور، فرزاد حسنی، رضا رشیدپور و ... . حالا اما آنها به دلایلی جایی در تلویزیون ندارند که این خود یکی از عواملی است که باعث شده بگویند مخاطبان سیما ریزش داشته است.
افول ناگهانی ستارههای تلویزیونی در عرصه اجرا و گویندگی، حالا دیگر موضوعی غافلگیرکننده و دور از ذهن نیست؛ رویهای است که در سالهای اخیر بر اثر تکرار مکررات، قابل پیشبینی اما همچنان برای مخاطب و فعالان این حوزه پرسش برانگیز و آزاردهنده است. نمونه اخیر این رفتنهای غیرمنتظره رضا جاودانی بود که از صداوسیما جدا شد. در یک ماه اخیر برنامه گزارش ورزشی بدون حضور رضا جاودانی از شبکه سه پخش شده و به نظر میرسد در ادامه تغییرات صداوسیما، همکاری این مجری هم با تلویزیون به پایان رسیده است.
جاودانی در کنار مجریان و گزارشگرانی چون عادل فردوسیپور، جواد خیابانی و پیمان یوسفی یکی از قدیمیترین مجزیان ورزشی تلویزیون بود که از سال ۱۳۷۶ با برنامه جنگ ورزش صداوسیما همکاری داشت و در برنامههای پربینندهای چون گزارش ورزشی، دایره طلایی، یک جهان یک جام، بیست چارده، آنسوی نیمکت، آسیا ۲۰۱۵، جام پانزدهم و مردان آهنین مجری بود.
برنامه مردان آهنین با اجرای جاودانی یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیون در ایام نوروز بود که علاقهمندان زیادی داشت و هنوز هم درباره آن صحبت میشود. جاودانی که وکالت خوانده در کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال هم عضویت دارد.
او نسبت به این اتفاق هم واکنش نشان داده و گفته: « نمیتوانستم نسبت به هموطنان بیتفاوت باشم، اوضاع اقتصادی مردم خوب نیست و رمقی برای تماشای برنامههای ما ندارند. قطع همکاری خودم را با شبکه سوم سیما و بهکلی با تلویزیون اعلام کردهام. ترجیح میدهم در این شرایط با صداوسیما همکاری نکنم.»
این گزارشگر قدیمی تلویزیون دلیل کناره گیری خود را نیز اینگونه توضیح داده: «اکثر دلایلم برای عدم همکاری با صدا و سیما شخصی است اما در شرایط فعلی یک انسان نمی تواند نسبت به وضعیت زندگی هموطنانش نیز بی تفاوت باشد. اوضاع اقتصادی مردم اصلاً خوب نیست و در این شرایط دیگر رمقی برای تماشای برنامه های ما ندارند.»
او همچنین درباره نظر مدیران صدا و سیما درباره تصمیمش برای کناره گیری گفته: «مدیران تلویزیون و شبکه سه لطف داشتند و علاقمند بودند که من به تلویزیون بازگردم اما من فعلاً ترجیح می دهم این همکاری ادامه پیدا نکند.»
نا به سامانی که ادامه دارد!
برخی از افراد اما بنا بر سیاستهای موجود تصمیم گرفتند که این کار را خودشان انجام دهند، به طور مثال ۱۷ دی بود که سعید اکبری، مجری و روزنامهنگار ورزشی که چند سالی در شبکه سه فعالیت و برنامه ورزشی صبحگاهی را اجرا میکرد، با انتشار پیامی در اینستاگرام از دلیل غیبتش در صداوسیما گفت.
سعید اکبری در این استوری اینستاگرامی نوشت: «دوستان عزیز سلام. خیلیا پرسیدن چرا دیگه شبکه سه نیستم. دلیل داشت: تصمیم گرفتم زیر بار حرف زور نرم و علیه ورزشکاران مملکتم صحبت نکنم. همیشه خودم رو نسبت به دوستیهام مسئول میدونم، بنابراین تصمیم گرفتم نوشتههای پر از کینه و نفرت افراد ترسو رو تکرار نکنم؛ افرادی که جرات ندارن حتی تو پیجشون علیه کسی حرف بزنن ولی از مجریا میخوان حرفاشون رو تکرار کنن. امیدوارم یه روز تلویزیون ایران از این آدمها خالی شه.»
از زمانی که مجریان مطرح از تلویزیون رخت بر بستند و جایشان را دادند به کسانی که بازیگر و استاد ارتباطات بودند و یا پنج برنامه را با هم در تلویزیون اجرا میکردند، به قول قدیمیها برکت از تلویزیون رفت. به همین دلیل هم همیشه گفته شده که صداوسیما بیش از آن که در ساخت برنامه جدید و جذب مخاطب توانایی داشته باشد، در چهرهسوزی و دفع مخاطب مهارت دارد. پیش از حذف «کتاب باز»سروش صحت، «دورهمی» مهران مدیری و «نود» عادل فردوسیپور، ایرج طهماسب و برنامه «کلاه قرمزی» حذف شدند. برنامهای که مخاطبان، سالیان سال، نوروز خود را با آن سر میکردند تا چند سال پیش که ناگهان «کلاه قرمزی» دیگر روی آنتن نیامد و کسی هم خیلی دقیق متوجه علت اصلی ماجرا نشد و بعد هم این برنامه با شخصیتهای تازه به شبکه نمایشخانگی منتقل شد و مخاطبان را با خود به آنجا برد.
رضا رشیدپور و محمدرضا گلزار هم جزو مجریانی بودند که در دورهای در تلویزیون حضور داشتند و درخشان هم عمل کردند اما ناگهان آنها هم خط خوردند.
در حال حاضر انتقادهای وارد شده یکی و دوتا نیست، از حذف مجریان برتر تلویزیون تا دست خالی و میدان دادن به هر فردی برای اجرا، از انتقاداتی است که به تلویزیون وارد میشود، هرچند همواره به بحثهای زیرساختی، مدیریتی و محتوایی این سازمان هم انتقادهای زیادی وارد میشود، اما این روزها چیزی که بیشتر در شبکههای مجازی دست به دست میشود، نبود مجریان برتر است، مجریانی مثل رضا رشیدپور که در هفتههای گذشته صحبت از بازگشت او بود اما حواشی به قدری پیش رفت و یک مجری دیگر چنان باب توهین به هنرمندانی چون رشیدپور را باز کرد که او هم در نهایت تصمیم گرفت که به تلویزیون بازنگردد.
به همبن بهانه هم نوشت: «تلویزیون، سرمایه معنوی مردم و خانه من است. هرچقدر چراغش روشنتر و مخاطبش بیشتر باشد، دل من هم گرمتر خواهد شد. با کمال میل، دوست دارم که برنامههای امیدبخش و مطالبهگر برای مردم نازنینم بسازم و اجرا کنم که این وظیفه من است و هیچ منتی بر گردن مخاطبان گرانمایه و یا مدیران ارجمند نیست.
واقعیت آن است که احساس میکنم در موقعیت حاضر، حضور من به جای آنکه سبب ساز نشاط و یا امید باشد، دستمایه تشویش ذهن مخاطب و تشدید دو قطبیهای غمانگیز خواهد شد. آفت بزرگ برای کشور عزیزمان همین حاشیهها و دو قطبی سازیها و … است؛ بنابراین ضمن تقدیر مجدد از مدیران گرامی، به ویژه مدیران ارجمند شبکه سه سیما که صادقانه برای این رخداد تلاش کردند، همچنین قدردانی فراوان از همکاران بینظیرم در شبکه سه و به ویژه مسابقه سیمآخر، توفیق این خدمتگزاری را به زمانی مناسبتر موکول میکنم.»