به گزارش ایران اکونومیست، پس از اعلام موجودیت اسرائیل، نیمرودی بهسرعت وارد تشکیلات نظامی و اطلاعاتی اسرائیل شد و با تأسیس رسمی موساد، به عضویت آن درآمد. در سالهای بعد، نیمرودی هدایت شبکههای اطلاعاتی و جاسوسی اسرائیل در مناطق عربی، بهویژه عراق، مصر، اردن و شیخنشینهای خلیج فارس، را برعهده داشت.
در ۳۰ دی ۱۳۳۴ وقتی نیمرودی برای نخستین بار وارد ایران شد، شغل پوششیاش معاونت آژانس یهود و مسئولیتش کمک به مهاجرت ایرانیانی بود که خواستار سکونت در اسرائیل بودند؛ اما در واقع سرهنگ نیمرودی جزو اولین افسران رسمی موساد در ایران بود.
او از سال ۱۳۳۹ به پیشنهاد مئیر عزری، نماینده سیاسی اسرائیل در ایران، به عنوان اولین وابسته نظامی اسرائیل در ایران منصوب شد. حسین فردوست مینویسد سرتیپ علوی کیا، قائممقام سابق ساواک، او را معرفی کرد و گفت که شاه اجازه داده با ساواک رابطه داشته باشد و تبادل اطلاعات کند. فردوست افزود با توجه به تجربه موساد، با کمک نیمرودی چند دوره آموزش پرسنل ساواک توسط استادان اسرائیلی نیز برگزار شد.
نیمرودی در چند سال فعالیتش توانست رابطه خوبی با سران و فرماندهان ارتش برقرار کند، سفرهای متعددی برایشان به اسرائیل تدارک ببیند و بخشی از خریدهای تسلیحاتی ارتش ایران را به اسرائیل پیوند دهد.
زمانی که ماموریت نیمرودی در سال ۱۳۴۷ به پایان رسید، او به اسرائیل بازگشت و دو سال بعد بازنشسته شد. اما این به معنای پایان فعالیتهایش نبود. او در دهه ۱۳۵۰ برای بار دیگر به ایران آمد تا با استفاده از ارتباطش، هم کار اقتصادی کند و هم از دلالی و جوشدادن معاملات نظامی و قاچاق عتیقه سود ببرد؛ فعالیتهایی که تا سال ۱۳۵۷ ادامه یافت. اما آنچه در سالهای پس از پیروزی انقلاب، نام نیمرودی را دوباره مطرح کرد، نقشآفرینیاش در ماجرای مکفارلین به عنوان دلال بود. (منبع: اینستاگرام موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی)