عصرایران؛ جعفر محمدی - آنچه در مجلس شورای اسلامی درباره طرح امر به معروف و نهی از منکر می گذرد، تنازل یک فریضه شرعی به کمترین سطح قابل تصور است.
امر
به معروف و نهی از منکر، نه فقط یک فریضه شرعی منحصر به اسلام که یک اصل
عقلی مربوط به همه جوامع بشری است. بدیهی است هر چه روابط انسانی پیچیده
تر، رسمی تر و گسترده تر شود، شکل این امر به معروف و نهی از منکر هم
متفاوت تر خواهد بود.
به عنوان مثال، پدر یک خانواده، با زبانی پدرانه فرزند خود را به رفتار صحیح توصیه می کند یا از یک کار نادرست باز می دارد.
اما
همین پدر، به عنوان مدیر یک اداره دولتی، در برابر حیف و میل اموال اداره
توسط یک کارمند خاطی، فقط اخم نمی کند بلکه نهی از منکر او در اینجا، با
برخورد اداری محقق می شود.
همین فرد اگر بخواهد نماینده مجلس یا
رئیس جمهور کشورش را از کار نادرستی بازدارد، یا مردم را از رفتاری که می
پندارد غلط است منع کند، نه اخم می کند و نه قدرت اداری دارد. او در اینجا
می تواند در قالب مقاله ای در یک نشریه امر به معروف و نهی از منکر کند یا
با همفکرانش حزب تأسیس کند و آن قالب، بکوشد روند اوضاع را بهبود بخشد.
مجلس
شورای اسلامی اما همه امر به معروف و نهی از منکر را در این خلاصه کرده
است که عده ای در خیابان به عده دیگر بگویند که حجابت را درست کن و سپس به
این فکر افتاده که اگر کسی که مورد نهی از منکر قرار می گیرد مقاومتی کرد،
از تذکر دهنده چگونه حمایت شود؟
اگر مجلس شورای اسلامی واقعاً نگران
فریضه امر به معروف و نهی از منکر است باید به جای فروکاستن آن به ابتدایی
ترین اشکال ممکنه، زیرساخت های واقعی تحقق و استمرار حیات این فریضه را
فراهم سازد.
اگر مجلس طرح یا طرح هایی را برای حمایت از رسانه های
مستقل و آزاد داشته باشد به گونه ای که افشاگری های رسانه ها با انواع
برخوردها و تضییقات مواجه نشود، بخش عمده ای از منکرات در جامعه کاسته
خواهد شد زیرا تجربه کشورهای پیشرو در عرصه دمکراسی نشان داده است که هر چه
آزادی بیان قوی تر باشد، افراد به ویژه در مناصب دولتی، جرأت کمتری برای
ارتکاب منکراتی مانند سوء استفاده از قدرت و امکانات خواهند داشت، کما این
که بارها خوانده ایم که در فلان کشور، افشای یک تخلف ساده در رسانه ها منجر
به استعفا و محاکمه مقامات ارشد دولتی شده است.
در جامعه پیچیده
امروزی که در آن اصولی مانند تفکیک قوا، سلسله مراتب اداری، روابط رسمی و
... وجود دارد، نمی توان سخن از امر به معروف و نهی از منکر عمومی گفت ولی
زیر ساخت منطبق بر این جامعه پیچیده برای این منظور یعنی "حزب" را نادیده
گرفت و حتی از آن ارزش زدایی کرد.
حزب هر چند به یک معنا، تلاش برای کسب
و حفظ قدرت سیاسی است اما اگر متعدد و واقعی باشد، همین حزب ها که توسط
مردم شکل می گیرند، تبدیل به اهرم های امر به معروف و نهی از منکر می شوند
که بر فعالیت های حزب حاکم نظارت می کنند و دولتمردان و مجلسیان نیز از بیم
نظارت رقیب، رفتار و رویکرد بهتری را در پیش می گیرند.
بهبود رفتار حاکمان نیز به نوبه خود رفتار عمومی مردم عادی در همه مراتب را بهبود می بخشد که گفته اند: "الناس علی دین ملوکهم".
در
کنار رسانه های آزاد و احزاب فراگیر که ابزارهای مردمی امر به معروف و نهی
از منکر هستند، تقویت ساز و کارهای رسمی نظارتی از یک سو و تلاش مستمر
برای از بین بردن زمینه های منکر و بهبود معیشت مردم ، دیگر لوازم تحقق
معروف در جامعه و منکر زدایی از آن است.
بدیهی است که فراهم آوردن
همه این شرایط ، انسان های خردمند و عملگرا می خواهد و کسانی که فاقد این
دو ویژگی باشند و در عین حال بخواهند بگویند که ما هم کاری انجام دادیم،
حداکثر می توانند امر به معروف و نهی از منکر را به برخوردهای خیابانی و
مقررات حاکم بر آن تقلیل دهند بی آن که به بی فایده بودن کار خود، کاری
داشته باشند.