عصرایران نوشت: حدود 14 ماه از روی کار
آمدن دولت یازدهم می گذرد. دولتی که وارث میراثی شوم از سوءمدیریت ها،
اختلاس ها، اقتصاد ورشکسته، سیاست خارجی آشفته، تحریم های اقتصادی، بحران
های زیست محیطی و اجتماعی و ... است.
در این ماه ها و هفته ها اوضاع
بحرانی منطقه نیز مزید بر علت شده است. در واقع دولت یازدهم مواجه با
انبوهی از مشکلات و بحران هاست که برخی از آنها ریشه در گذشته های دور
دارند و برخی دیگر میراث برجای مانده از دولت پیشین است.
دولت
روحانی عنوان "تدبیر و امید" را برای خود برگزید و با همین شعار و بسیاری
از شعارهای اصلاح طلبانه دیگر موفق شد در انتخابات خرداد ماه 1392 اعتماد
قریب به 19 میلیون ایرانی را به سمت خود جلب کند.
با
این "شعار" انتخاباتی و با آن "شعور" مردمی در 24 خرداد ماه 1392، دولت
روحانی کار بسیار دشواری در پیش رو دارد و باید در چند جبهه بجنگد. از سویی
دولت در حال انجام سخت ترین مذاکرات در تاریخ دیپلماسی کشور است که نتیجه
آن می تواند تا حدود زیادی بر بسیاری از شاخص های اقتصادی کشور موثر واقع
شود.
مذاکرات هسته ای با وجودی که به توافق نهایی نرسیده و اختلاف
ها بین ایران و اعضای گروه 1+5 در برخی از بخش های حساس و مهم پابرجا است،
همچنان ادامه دارد و دولت آن گونه که خود بارها اعلام کرده در تلاش است در
چارچوب مدل "برد-برد" به توافقی دست یابد که ضمن حفظ حقوق کشور نگرانی های
موجود از ماهیت برنامه هسته ای ایران نیز رفع شود و با برداشته شدن تحریم
ها امکان مانور دولت در حوزه اقتصادی و توسعه کشور فراهم گردد.
مذاکرات
هسته ای با وجودی که مهم ترین دستور کار در دست اجرای دولت یازدهم است اما
پرواضح است که دولت نباید خود را در همین عرصه خلاصه کند. وانگهی با خطوط
قرمز موجود در زمینه هسته ای دست دولت در موضوع هسته ای هم زیاد باز نیست،
اما به نسبت دیگر حوزه ها ، عرصه مانور فراخ تری در موضوع هسته ای برای
دولت فراهم شده است.
به نظر می رسد دولت یازدهم در دیگر حوزه ها به
ویژه حوزه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دچار یک محافظه کاری منفعلانه شده
است و اگر انفعال کنونی ادامه داشته باشد، دولت خواسته یا ناخواسته فضا را
کم کم در اختیار گروه های تندرویی قرار می دهد که شعارها و ایده های آنها
در انتخابات پیشین در اقلیت قرار داشت.
گروه های مدعی، قدرتمند و پر
نفوذ، بیش از آنکه بدنه و حامی اجتماعی داشته باشند در بسیاری از حوزه ها
دارای نفوذ گسترده هستند و این قابلیت و توان را دارند که دولت را با اهرم
های قدرت در اختیارشان، تحت فشار قرار دهند.
با توجه به تجربه دولت
اصلاحات، دولت یازدهم باید بر این نکته واقف باشد که فرسایش تدریجی بدنه
اجتماعی مهم ترین آفت دولت و مهم ترین راهبرد مخالفان است و این همان چیزی
است که مخالفان تندرو دولت مترصدند تا شرایط آن را به وجود آورند.
مخالفان
تندرو دولت امیدوارند نخست امیدها از بین برود و سپس آرام آرام در بدنه
اجتماعی رای دهنده به دولت ریزش شدید ایجاد شود تا در انتخابات مجلس دهم در
زمستان سال 1394، حامیان دولت از جمله اصلاح طلبان نتوانند وزن خود را در
مجلس افزون کنند.
با توجه
به این حقیقت که دولت برگزار کننده انتخابات خواهد بود، در این دوره از
انتخابات مجلس، بیم آن می رود که در مسئله تایید صلاحیت داوطلبان
کاندیداتوری مجلس با سعه صدر برخورد نشود و همین امر نیز می تواند در ایجاد
فضای یأس در بدنه اجتماعی رای دهنده به اصلاح طلبان اثرگذار باشد.
دولت
یازدهم باید بر این نکته واقف باشد که تنها کلید نجات بخش دولت حفظ انسجام
مدیریتی، پای بندی بر شعارها و وعده های انتخاباتی و گرفتن ابتکار عمل در
حوزه سیاسی و اجتماعی است اما متاسفانه دولت یازدهم در قریب به 14 ماه
گذشته در حوزه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی منفعل عمل کرده است.
ظاهرا
تحلیل دولت بر این مبنا قرار دارد که پرهیز از ایجاد اصطکاک و تنش با
اصولگرایان تندرو در حوزه های فرهنگی و اجتماعی و عقب نشینی در این حوزه ها
به نفع آنها، فضای آرامش و حاشیه امنی را در حوزه مذاکرات هسته ای برای
دولت ایجاد می کند.
به نظر می رسد دولت بر این باور است که در صورت
توفیق در مذاکرات هسته ای و رفع تحریم ها و گشایش اقتصادی، این مساله خود
بهترین ضامن برای تداوم و بقای آن خواهد بود اما به نظر می رسد این تحلیل
دارای ایرادات اساسی است.
تندروها اگر احساس کنند در موضوع هسته ای
گشایش هایی در حال حاصل شدن است در آن نیز کارشکنی خواهند کرد. آنها
ابزارهایی متنوع درحوزه سیاست های خارجی تا موضوعات داخلی دارند و فضای
مانور آنها بسیار فراخ تر و وسیع تر از دوره اصلاحات است.
شاید اگر
این روزها زیاد در موضوع مذاکرات هسته ای مانور نمی دهند به دلیل این باشد
که احساس نمی کنند در آینده نزدیک اتفاق خاصی خواهد افتاد و گرنه در این
حوزه نیز فعال خواهند شد.
روحانی چند ماه پیش در یک سخنرانی خود در
این باره هشدار داد و اعلام کرد مخالفان دولت از "اتاق فکر" در حال ورود به
"اتاق عملیات" هستند؛ این موضوع به خوبی نشان می دهد رییس دولت یازدهم که
35 سال است در نظام جمهوری اسلامی زیست کرده و با همه گروه ها و محفل های
قدرت نشست و برخاست داشته، خود به خوبی می داند حوزه مانور مخالفان دولت
یازدهم تا چه حد وسیع و گسترده است و آنها اگر بخواهند و اراده کنند می
توانند در آن واحد در همه حوزه ها برای دولت یازدهم مانع تراشی کرده و چوب
لای چرخ دولت بگذارند.
از این رو عقلانی تر این است که دولت یازدهم
نیز از ابزارهای خود به بهترین نحو استفاده کند. دولت باید خوش بینی را
کنار بگذارد و بر این نکته واقف باشد که متاسفانه گروه هایی وجود دارند که
حتی به قیمت ضربه زدن به منافع کلان ملت و کشور حاضرند تنها و تنها به
منافع اقتصادی و سیاسی خود بیندیشند و به قیمت ویران ساختن کشور و ملت و
نظام به دنبال اهداف و منافع باندی و جناحی خود باشند.
به نظر می
رسد یگانه راه باقی مانده برای دولت فعال تر شدن در حوزه های فرهنگی، سیاسی
و حفظ امکان بسیج اجتماعی حامیان برای حمایت از دولت در مواقع لازم است.
برای این کار باید نخست بدنه دولت همراه و همگام با شعارها و وعده های
انتخاباتی داده شده با مردم باشد. دولت باید نخست از درون خود شروع کند.
متاسفانه
دولت یازدهم در برخی بخش ها انسجام ندارد. نخست باید یک خانه تکانی کوچک
درون دولت صورت بگیرد. دولت باید این نکته را درک کند که مخالفانش وارد
اتاق عملیات شده اند و از این پس ماموریت های دشوارتری دارد و برای انجام
این ماموریت های دشوار تیم دولت باید انسجام و یکدستی بیشتری داشته باشد.
ماه
عسل دولت روحانی تمام شده است و از خط و نشان های مخالفان دولت در حوزه
های سیاست داخلی گرفته تا مسایل فرهنگی و اجتماعی پیداست که متاسفانه
مخالفان خود را برای تخریب دولت آماده کرده اند.
دولت باید با تدبیر
نخست مخالفان منطقی را از مخالفان تندرو و غیر منطقی جدا کند و دست
مخالفان تندرو را برای مردم رو کند. دولت باید بدون هراس کانون های قدرت و
ثروت و محافلی را که متاسفانه با استفاده از بودجه نهادهای عمومی در صدد
تخریب دولت و امید مردم هستند را آشکار سازد و طرح ها و برنامه های آنها را
برای مردم تشریح کند.
دولت یازدهم باید خود را برای مقابله با
مخالفان تندرو آماده کند. مخالفان تندرو از پای نخواهند نشست مگر اینکه
دولت آنها را بر سرجای خودشان بنشاند. دولت ابزار این کار را دارد، بسیاری
از این محافل دارای نقاط ضعف عمده ای هستند که بخشی از آنها پرونده های
اقتصادی است که در صورت جدیت دولت در پیگیری آنها، برندگی تیغ تیز قدرت
مخالفان تندرو ،کاسته خواهد شد.
روحانی به عنوان یک سیاستمدار
کارکشته، حتماً این را می داند که اگر همه جا بازی نکند، همه بازی را می
بازد و این باخت ، نه باخت شخص او که باخت ملتی است که به هزار امید، دل به
تدبیر او بسته است.