خبرگزاری فارس، اگر بگوییم دوومیدانی ایران را در کشورمان، آسیا و جهان با نام احسان حدادی میشناسند، پر بیراه نگفته ایم. حدادی نخستین دوومیدانی کاری بود که توانست در المپیک مدال بگیرد. مدالی که برای طلا شدن تنها 9 سانتی متر کم آورد و نقرهای شد.
حدادی در سالهای گذشته علاوه بر قهرمانیهای متعدد با حاشیهها نیز همراه بوده است. از درگیریهایی که بین او و آشتیانی، رئیس سابق دوومیدانی به وجود آمد تا اتفاقاتی که بعد از المپیک برای او افتاد و به دلیل بی توجهیهایی که به وی میشد، برای مدتی تصمیم گرفت برای ایران مسابقه ندهد.
نایب قهرمان المپیک لندن که با کسب سه مدال طلای بازیهای آسیایی در پرتاب دیسک پرافتخارترین دوومیدانی کار ایران محسوب میشود با حضور در خبرگزاری فارس، در صحبتهایش از اهدای مدال به حسن روحانی، رئیس جمهور گفت و تاکید کرد که علاقه زیادی به ازدواج دارد.
حدادی همچنین از مسئولان دولت قبل گلایه زیادی داشت و روزهای بعد از کسب مدال المپیک را روزهای سختی برای خود دانست و با آمدن وزیر ورزش جدید و تغییرات در کمیته ملی المپیک اعلام میکند که با آرامش بیشتری در مسابقات و تمرینات حاضر میشود.
مشروح صحبتهای احسان حدادی با فارس را در زیر میخوانید:
*ابتدا از نحوه تمرینات برای بازیهای آسیایی صحبت کن.
من هم همانند برنامه فدراسیون از آبان ماه آغاز کردم. به اردوی کیش رفتم. 4 ماه در آنجا بودم تا آخر اردیبهشت تمریناتم را در این جزیره ادامه دادم. بعد از آن هم به تهران آمدم و به مسابقات لیگ الماس در قطر رفتم. کیش از لحاظ آب و هوایی خیلی خوب است. در آرامش کامل میتوانید تمرین کنید و تمرکز دارید. امکاناتش هم رفته رفته بهتر میشود. فضای خوبی برای تمرین وجود داشت. شما در آنجا بدون حاشیه تمرین میکنید اما تنهاییاش واقعا اذیتکننده است. من هم چون فقط تمرین میکنم و زیاد اهل تفریح نیستم بیشتر اذیت میشوم.
*در همان اردو هم مسئولان کمیته و وزارت از نحوه تمریناتت بازدید کردند.
آنها زحمت کشیدند و آمدند. فکر میکنم اولین بار بود که در اردوی بیرون از تهران حضور پیدا میکردم. تشکر هم می کنم که همه امکانات فراهم شد. امیدوارم این حمایتها با المپیک 2016 ادامه داشته باشد و نتایج خوبی کسب شود.
*اردوی روسیه و آلمان هم برایت ظاهرا آمادگی خوبی را در بر داشت.
درست است در روسیه و آلمان که تمرین میکنید علاوه بر آرامشی که دارید از لحاظ امکانات هم بسیار خوب است.
*با شرایطی که داشتی مشخص بود که مدال طلا میگیری.
من تا روز آخر هم میگفتم هیچ چیز مشخص نیست چون هیچ وقت چیزی را صد در صد نمیگویم. خیلیها به من گفتند که طلا میگیری اما من کار خودم را انجام میدادم. شما راه میروید و ممکن است در همان راه رفتن هزار و یک اتفاق بیفتد. احتمال بیماری، مصدومیت قبل از مسابقه همیشه وجود دارد. چیزی که اتفاق نیفتاده است را نباید بگوییم اما به هر حال ورزشکار در ذهن و قلب خودش میداند چه کاری میخواهد انجام دهد.
*مانند همان اتفاقی که برای صمیمی افتاد که زنبور پیش از مسابقه او را نیشش زد؟
محمد باید مدال میگرفت. حالا زنبور بزند، مار بزند و یا شیر گاز بگیرد! باید دیسک را پرتاب کنی و مسابقه را ادامه دهی چون برای رسیدن به مقام و مدال ماهها زحمت کشیدهای. اگر میخواهی نتیجه زحماتت را بگیری باید همه چیز را فراموش کنی.
*این اتفاق روی نتیجه تاثیر نمیگذارد؟
شما باید آنقدر از لحاظ ذهنی آمده باشید که شیر هم اگر گوشت بدنت را جدا کند نباید متوجه شوی. من به شخصه این شکلی هستم. اگر آسیب داشته باشید نباید شرکت کنید و اگر به این شکل باشد مشخص است چه اتفاقی میافتد مانند کاوه موسوی که با کتف آسیبدیده رفت و به نتیجهای نرسید.
*اما کاوه موسوی سه بار خطا کرد و حذف شد، اعلام نکرده بود که مصدوم است.
درست است نگفته بود اما من پیش از مسابقه که با او صحبت کردم گفت که مصدوم است. در مجموع من معتقدم محمد صمیمی و امین نیکفر باید مدال میگرفتند اما بدشانسی آوردند.
*نظرت در مورد نتایج دو میدانی چیست؟
در مجموع بخواهیم حساب کنیم از لحاظ مدالی نسبت به دوره گذشته ضعیفتر بودیم اما از نظر رکوردی در خیلی از رشتهها بهتر از دوره قبل بودیم. این نشان میدهد که آسیا خیلی قوی شده است اما ما آهسته حرکت می کنیم.
*وزیر ورزش هم از نتایج دو و میدانی ناراضی بود.
صحبتهای وزیر را شنیدهام. نباید اینطور بگویم که برنامهریزی وجود نداشته است. قطعا برنامهریزی وجود داشته که ما مدال گرفتهایم. برنامه یک ساله نبوده اما به عنوان مثال من خودم در یک برنامه ده ساله به مدال المپیک رسیدم. برنامه یک ساله چندان جوابگو نیست و اگر پس از آن نتیجهای حاصل شود به خود ورزشکار باز میگردد.
*فدراسیون هم میگفت ما تمام تلاشمان را کردهایم و هیچ اردو یا مسابقه بر ورزشکاران لغو نشد.
من در مورد خودم میخواهم صحبت کنم. خوشبختانه هیچ اردویی برای من لغو نشد اما در دورههای گذشته خیلی از این اتفاقها میافتاد. در مجموع ورزشکاران ایرانی باید استرس داشته باشند تا دقیقه 90 باید منتظر بمانی و هیچ چیزی به طور کامل فراهم نیست. به نظر من دو و میدانی میتوانست بهتر باشد و مدالهای بیشتری بگیرد. من خودم گفته بودم میتوانیم سه مدال کسب کنیم. متاسفانه یک سری صحبتهایی قبل از مسابقات میشود که میگویند چه ورزشکارانی مدال میگیرند. اصلا نباید هیچ حرفی زده شود چون اگر ورزشکار شما تمرین خوبی کرده باشد به نتیجه میرسد. در این دوره اردوها برای تمامی رشتهها خیلی خوب بود و وقتی ورزشکاری به نتیجهای نمیرسد باید فکری به حال آن کنیم.
*به نظرت چه کسی در این ناکامیها مقصر است؟
در خارج از ایران مانند آلمان و آمریکا اگر نتیجه نگیرید میگویند مربی مقصر است اما اینجا برعکس است همه چیز به ورزشکار مربوط میشود. به نظر من باید بررسی کنیم که وقتی مربیای برای ورزشکاری انتخاب میشود آیا توانایی این را دارد که کاری کند که در بازیهای آسیایی مدال بگیرد؟ ما اگر نگاه کنیم میبینیم سال گذشته در قهرمانی آسیا هم نتایج خوبی نگرفتیم امسال هم همینطور اما با انصاف بخواهیم نگاه کنیم میبینیم که هزینه کمی برای ورزشکاران نشده است. من یادم است 4 سال پیش با اینکه مدال آسیا داشتم اما اجازه نمیدادند به اردوی برونمرزی بروم اما در یکی دو سال گذشته خیلی بهتر شده است. رشتههایی مانند کشتی، تکواندو، کاراته و ووشو خیلی برنامهریزی دارند اما در دو و میدانی اینطور نیست و آن هم به این دلیل است که همه انفرادی تمرین میکنند. اگر تیمی بودیم نتیجه خیلی بهتری میگرفتیم. به عنوان مثال یک نفر در اهواز تمرین میکند یک نفر در بوشهر و دیگری در شمال کشور. 24 ماده در دو میدانی وجود دارد که هر کدام یک فدراسیون است. جمع کردن و مدیریت آنها بسیار سخت است.
*یک زمانی احسان حدادی میگفت ورزشکار نباید در صف ویزا باشد. حالا هم اینطور است؟
خوشبختانه بعد از مسابقات المپیک شرایط تغییر کرد و بهتر شد. همیشه میگفتند مدال المپیک را بگیری همه مشکلات درست میشود. دیگر این موارد مطرح نیست که اگر ورزشکار به اردوی خارجی برود امکان دارد پناهنده شود چون همه میدانند که ما بهترین کشور را داریم.
*دعوای اصلی ات با آشتیانی رئیس وقت فدراسیون هم بر سر همین مسائل بود؟
در آن زمان مسائلی وجود داشت که دیگر دوست ندارم در مورد آنها صحبت کنم. حل نشده است اما از یادها رفته است.
*خیلیها میگفتند بعد از المپیک که معترض بودی به این دلیل بوده است که سجادی معاون وقت وزارت ورزش که خودش دو و میدانیکار است به این رشته کمتوجهی میکند، درست است؟
حقیقت این است که وقتی میدیدم ساعی در تکواندو دبیر در کشتی چقدر هوای این رشتهها را دارند و برای من با وجود اینکه معاون وزارت ورزش خودش دو و میدانی کار بود، حمایتی نمیشود، ناراحت میشدم. حمایتی که نمیشد هیچ اردوهایمان هم کنسل میشد. یک سری اتفاقات عجیب و غریب میافتاد. مثلا من اردو میرفتم و آنها میگفتند با اجازه چه کسی به اردو رفته است. ورزشکاری که می خواهد به مدال المپیک برسد باید همه چیزش حرفهای باشد. اگر امکانات به او ندادند باید خودش به نحوی تهیه کند اما بعد از اینکه مدال گرفت دیگر نباید این مسائل وجود داشته باشد. به کسی که اولین بار در تاریخ دو و میدانی آن هم در جایی که حساسیت زیادی روی ایران است در میان 80 هزار تماشاگر پرچم ایران را بالا برد فکر میکنم باید نگاه ویژهتری شود تا برای ادامه کار انگیزه داشته باشد.
*به خاطر همین مسائل بود که اعلام کردی دیگر نمیخواهی برای ایران پرتاب کنی؟
برای من قهری در کار نبود. بعد از المپیک امین نیکفر مرا به آمریکا دعوت کرد و گفت فستیوال پرتابها وجود دارد من هم چند وقتی به آنجا رفتم و مسابقه دادم یک مربی پیدا کردم و قرار شد چند وقتی با او کار کنم. با فدراسیون تماس گرفتم و گفتم من مربی پیدا کردم و میخواهم با او کار کنم اما متاسفانه دوستان وزارت ورزش و کمیته المپیک با این کار مخالفت کردند. پس از آن هم با خودم گفتم وقتی کسی حمایتی نمیکند دلیلی ندارد که دیگر برای ایران پرتاب کنم. مدال المپیک را گرفته بودم اما نه مربی داشتم نه فیزیوتراپ. با خودم گفتم در جایزه بزرگها شرکت میکنم و هزینههایم تامین میشود. متاسفانه برخی دوستان هم گفتند قرار است برای آمریکا و انگلیس مسابقه دهم. اصلا اینطور نبود. آنقدر مرا اذیت کرده بودند که همه می گفتند چرا اینقدر ناراحت هستی؟ وقتی همه به دنبال مدالی هستند که تو میتوانی آن را به دست آوری و اینطور کمتوجهی میشود چه کاری می توانی انجام دهی. رسیدگی که نشد هیچ چیزهایی را هم که داشتم از من گرفتند.
*بعد از این مسائل کمیته ملی المپیک مبلغی از هزینه را پرداخت کرد.
من 9 یا 10 ماه در آمریکا بودم. هزینه مربی کمپ و تغذیه میدادم و حدود 80 هزار دلار هزینه کردم که کمیته تنها 50 میلیون تومان به من داد.
*همین مسائل باعث شد در مسابقات قهرمانی جهان شرکت نکنی، حالا پشیمان نیستی؟
پشیمان هستم اما در آن مقطع تصمیمی بود که گرفتم. اگر شرکت میکردم، میتوانستم مدال بگیرم و امسال کارم خیلی راحتتر میشد چون دیگر استرسی برای کسب مدال طلای اینچئون نداشتم.
*سرانجام در بازیهای کشورهای اسلامی شرکت کردی و مدال گرفتی.
وقتی دیدم فشارها زیاد است و میگویند که حدادی میخواهد برای آمریکا پرتاب کند اعلام کردم بخشی از هزینههایم را بدهید من هم شرکت میکنم. این اتفاق افتاد و من هم مسابقه دادم که این مسائل تمام شد. آن زمان هم که شرکت کردم تغییر و تحولات در وزارت ورزش صورت گرفته بود و فضا بهتر بود.
*بعد از این اتفاقات هم ظاهرا انگیزهات بالا رفته بود؟
به هر حال وقتی تغییراتی صورت میگیرد شرایط درصد زیادی بهتر میشود. به همین دلیل من شرایط سخت تمرین کیش را پشت سر گذاشتم شاید باورتان نشود روز اول عید نوروز هم تمرین میکردم هیچگاه تمریناتم متوقف نشد حتی روز سیزده بدر هم من به تمرین پرداختم. برخی از افرادی که در کیش بودند به من میگفتند چه خبر است که اینقدر تمرین میکنی؟ یک روز هم استراحت نداشتم. به هر حال خدا را شکر میکنم که سومین مدال بازیهای آسیایی را هم گرفتم.
*در همان مقطعی که احساس ناراحتی میکردی میگفتند یکی از علتها این بوده است که به شما مجوز واردات خودرو ندادهاند، درست است؟
یک سری اتفاقات در آن مقطع افتاد و به برخی ورزشکاران مجوز ورود خودرو دادند. در مورد حمید سوریان این اتفاق افتاد و سر و صدای زیادی کرد. به نظر من حق حمید سوریان بود چون 6 _ 7 مدال جهانی دارد چون ورزشکاری مانند سوریان نداریم که تا این اندازه مدال گرفته باشد. من هم درخواستی در این زمینه داشتم و گفتم به شما هم میدهیم. قبل از المپیک هم به من زنگ زدند و گفتند کارهای ورود خودرو را انجام بدهید. من مدارکم را برای آنها ارسال کردم بعد هم نزد یکی از دوستانی که در دولت قبل مسئولیت داشت رفتم اما آنقدر با من برخورد بدی داشت که میخواستم فقط از اتاق بیرون بروم. آنقدر بد بود که خودم خجالت کشیدم که بگویم این آقا یکی از مسئولان دولتی ایران است. فرد مطرحی است اما نمیخواهم اسمش را بیاورم. پس از آن دیگر نامی از ورود خودرو نیاوردم. برای من ورود خودرو مهم نبود. آنقدر دارم که مشکلی نداشته باشم. خوشبختانه هر سال 100 هزار دلار از مسابقات بینالمللی درآمدزایی میکنم. شاید 70 هزار دلار آن هم هزینه تمرینات و مکملهایم شود اما نسبت به سایر ورزشکاران چیز خاصی نگرفتهام چون دنبالش نبودم. در رشتهای ورزش میکنم که شب و روز باید در اردو باشم و 11 ماه از 12 ماه سال را باید تلاش کنم. فقط یک ماه میتوانستم پدر و مادرم را ببینم. از آبان سال گذشته تنها یک ماه پدر و مادرم را دیدم به همین دلیل یک مقدار از لحاظ اقتصادی از ورزشکاران دیگر پایینتر هستم.
*این اتفاق در مورد ورزشکاران دیگر چگونه بود؟
بعد از المپیک در مورد همه ورزشکارانی که مدال آورده بودند این اتفاق افتاد. برگههایی به ما دادند که 100 میلیون تومان میارزید و ارزش میلیاردی نداشت.
* به خاطر همین مسائل بود که مدالت را به آقای روحانی تقدیم کردی؟
نه این طور نیست. حقیقتا من نه دنبال این نیستم که بخواهم مجوزی بگیرم یا کاری انجام دهم. من همیشه از کسانی که برایم زحمت کشیدهاند تشکر کردم هیچ تعارفی هم با کسی ندارم. به هر حال بعد از تغییر و تحولاتی که در جامعه رخ داد و ریاست جمهور تغییر کرد وقتی در جامعه حضور پیدا میکنیم، متوجه میشویم که شرایط تغییر کرده و مردم میگویند که دیگر معترض نیستیم. همه ما سرباز هستیم و دوست داریم مردم را خوشحال کنیم. وقتی دیدم کسی با آمدنش بیشتر از ما مردم را خوشحال کرده است، مدالم را تقدیم او کردم در حال حاضر هم میبینیم چقدر توریست در کشور زیاد شده است.
* برخی در دوره گذشته مدالشان را به رؤسای جمهور تقدیم کردند، اما حالا نظرش در این خصوص عوض شده است. احتمال دارد در مورد تو هم این اتفاق بیفتد؟
من این تصمیم را خودم گرفتم و آدمی هستم که اگر حرفی را بزنم و کاری را انجام دهم دیگر زیرش نمیزنم.
* در آن مقطع که گفتی دیگر برای ایران پرتاب نمیکنم، پیشنهادی از سایر کشورها داشتی؟
قبل از المپیک پیشنهادهای زیادی داشتم کشورهای عربی همانطور که میدانید پولهای خوبی میدهند. آنها در دوومیدانی بیشترین مدالها را میگیرند به همین دلیل سرمایهگذاری خوبی میکنند. سال گذشته کشور روسیه به من پیشنهاد داد و گفت اگر برای این کشور پرتاب کنم همه امکانات برایم فراهم میشود در مورد آمریکا هم این اتفاق افتاد. مربی تیم ملی آمریکا زمانی که در این کشور تمرین میکردم، گفت دوست داری بیایی برای ایالات متحده مسابقه دهی و اگر این اتفاق بیفتد 6 ماهه پاسپورت آمریکایی برایت تهیه میکنیم. در آمریکا وقتی مدال المپیک میگیری 25 هزار دلار میدهند اما اسپانسرهای زیادی وجود دارد که از لحاظ مالی تامینتان میکنند. من پیشنهاد زیادی داشتم اما به هیچ کدام فکر نمیکنم. خیلیها هم به من میگویند که تو که اینقدر اعتراض میکنی از ایران جدا شو و در کشور دیگری پرتاب کن. خیلیهای دیگر هم به من فحاشی میکنند. دلیلی ندارد که بخواهم از ایران بروم. موقعی که بروی و دیگر نتوانی بیایی فایدهای ندارد. وقتی بعد از یک قهرمانی به کشور باز میگردی و ابراز علاقه مردم را میبینی واقعا شگفتزده میشوی. فیلم حضور مردم در فرودگاه برای المپیک را که به امین نیکفر نشان میدادم او تعجب کرد و گفت چه خبر است اینقدر مردم حضور پیدا کردند. به هر حال ایرانیانها ورزشکارانشان را بسیار دوست دارند و هیچ جای دنیا این طور نیست. به عنوان مثال «مایکل فلپس» قهرمان شنای جهان المپیک اگر 30 مدال طلا هم بیاورد اینقدر که در ایران از قهرمانان استقبال می شود به استقبال او نمیروند. ما کشور خوبی داریم کجا باید بروم. شما کشورهای همسایه ما را ببینید هر روز جنگ و کشتار و خونریزی است اما کشور ما امن است و 4 فصل دارد که هر فصل میتوانی در شهری خاص زندگی کنی.
* البته برخی کشتیگیران ما تابعیت گرفتند و به راحتی رفت و آمد میکردند و مشکلی هم نداشتند.
درست است وقتی ورزشکاری مدال المپیک را میگیرد بحثش کاملا جداست. فکر نمیکنم در دنیا کسی را داشته باشیم که مدال المپیک بگیرد و تغییر تابعیت دهد. خود ورزشکار نمیتواند این کار را انجام دهد. سال گذشته که چنین حرفی زدم و گفتم نمیخواهم برای ایران پرتاب کنم خیلی از رسانههای داخل کشور گفتند چرا با بیبیسی فارسی مصاحبه کردی. در آن مقطع خیلی از خبرگزاریها و شبکهها با من تماس گرفتند و گفتند میخواهند با من مصاحبه کنند. در زمانی که ناراحت هستیم کارهایی میکنیم که بعدا پشیمان شوید. در صحبتهایم هم چیز خاصی نگفتم. خیلیها از مصاحبهام ناراحت شدند اما من بلافاصله بیانیه دادم و اعلام کردم کشورم را دوست دارم. در مجموع بعد از المپیک تا سال گذشته بسیار سخت برایم گذشت. اما خوشبختانه امسال آرامش داشتم و یکی از بهترین سالهایم بود.
* به بحث مربی برسیم. کیم بوخنسوف مربی روسیهای شرایطش چگونه میشود؟ آیا باز هم هدایت تو را بر عهده میگیرد یا خیر؟
این مربی 85 سال سن دارد. قبل از بازیهای آسیایی که در روسیه بودیم با او تمرین کردم دیگر حوصله ندارد که بخواهد تمام وقت با من باشد اما زمانی که لازم باشد کمک میکند و همیشه به من میگوید تو بهترین ورزشکار پسر من بودی.
* برنامه بعدیات چگونه است؟
ورزشکاری که دوره سخت تمرینات را پشت سر میگذارد باید مدتی ریکاوری کند من هم میخواهم این کار را انجام دهم و استراحت کنم. از اردیبهشت ماه مسابقات لیگ الماس آغاز میشود.
* از حضور در لیگ جهانی الماس راضی هستی؟
مسابقات خوب و بزرگی است. سال گذشته در مجموع به مقام چهارم رسیدم. امسال به دلیل مصدومیتها و شرایطی که داشتم، زیاد شرکت نکردم. دوحه قطر، موناکوی فرانسه، و نیویورک سه مرحلهای بود که شرکت کردم.
* بعد از پرتاب ناموفقی که در دوحه داشتی همه نگران شدند!
امسال از همان مسابقات قهرمانی کشور که دوم شدم فشار زیادی روی من بود. به خاطر بیماری هم که داشتم 4 ماه درد داشتم و 14 کیلو لاغر شده بودم. برخی که مرا میدیدند میگفتند حدادی چیزی مصرف میکند. همه توقع داشتند که در بازیهای آسیایی مدال بگیرم و من هم تلاشم این بود و خوشبختانه در مراحل بعدی دایموند لیگ پرتابهای خوبی داشتم در کل بخواهیم حساب کنیم امسال برای من به خیر گذشت.
* در مسابقات قهرمانی کشور هم که بعد از محمد صمیمی قرار گرفتیم صحبتهایی مطرح شد که میگفتند سرانجام صمیمیها احسان حدادی را گرفتند.
البته باید رکوردهای مسابقه را ببینیم. مسابقه برد و باخت دارد. اگر من 66 متر پرتاب میکردم و محمود صمیمی 67 متر پرتاب میکرد قشنگ میشد وقتی من رکوردم 69 است و در آن مسابقه 61 متر پرتاب میکنم حتما مشکلی وجود دارد.
* صحبتهایی مطرح شد که میگفتند احسان حدادی و برادران صمیمی با هم مشکل دارند. خودت میتوانی شفاف صحبت کنی؟
من با هیچ یک از برادران صمیمی مشکلی نداشتم. شاید یک سری افراد با من مشکل داشته باشند. زمانی که عباس صمیمی ملی پوش بود همیشه رابطه خوبی با او داشتم. آن زمان همیشه دوست داشتم من هم یک روز عباس صمیمی باشم همیشه با هم که بیرون میرفتیم دوست داشتم در عکسها کنار او باشم تا من هم معروف شوم. آن زمان دو و میدانی بود و عباس صمیمی. همیشه دوست داشتم ارتباطهایمان نزدیکتر باشد اما این اتفاق هیچگاه نیفتاد.
* میگویند آشپز خوبی هستی!
من همه غذاها رو میتوانم درست کنم. در اردوها که حضور دارم غذاهایم را خودم درست میکنم. امین نیکفر که مدتی با او زندگی کردم این موضوع را به خوبی تائید میکند. چیزی نیست که بلد نباشم درست کنم. همه را خودم آموختم. کلا آشپزی را دوست دارم. امین نیکفر همیشه به من میگوید وقتی آشپزی میکنی آرامش پیدا میکنی همیشه این کار را انجام بده. او میگوید این کار برای مغز تو و برای شکم من خوب است.
* با اینکه روزهای زیادی در اردو و مسابقه هستی آیا به ازدواج هم فکر میکنی؟
بعد از بازگشت از المپیک عکسی بود که خواهرم در کنارم بود و برخی سایتها به اشتباه زده بودند احسان حدادی و همسرش. من هنوز ازدواج نکردم و خیلی دوست دارم این اتفاق بیفتد. ابتدا دوست دارم شرایطش فراهم شود. اگر بخواهم ازدواج کنم همسرم باید همیشه در کنارم باشد. اینکه من بخواهم به اردوهای بلندمدت بروم و همسرم در تهران بماند هیچ زنی این موضوع را قبول نمیکند. همه چیز بستگی به این دارد که ابتدا سالم باشیم. خیلی دوست دارم ورزش را ادامه دهم. دوست دارم 5 مدال بازیهای آسیایی و 3 مدال المپیک داشته باشم.
* در المپیک بعدی باید منتظر باشیم احسان حدادی، رابرت هارتینگ آلمانی را بگیرد؟
هارتینگ دو زانویش را عمل کرده است. احتمال دارد دیگر نتواند مسابقه دهد. ما دوست داریم که بازگردد. موقعی که رقیب باشد مسابقه لذتبخش است.
* در میان پرتابگران مطرح دنیا با کدامیک بیشتر صمیمی هستی؟
اکثر آنها متاهل هستند و چندین بچه دارند. با مالاخوفسکی لهستانی که به تازگی بچهدار شده است دوستی ما صمیمیتر است. در اردوها و مسابقات زیادی با هم شرکت کردهایم. در مجموع پرتاب گران دیسک در دنیا ورزشکاران خوبی هستند.
* دوست نداری مربی شوی؟
تاکنون در این خصوص فکر نکردهام. به هرحال باید چیزهایی که یاد میگیری را باید به فرد دیگری بیاموزی.
* چند ماه پیش متنی از قول تو منتشر شد، اما بعد خودت تکذیب کردی، جریان چه بود؟
من سر تمرین بودم که این مسئله را شنیدم. متاسفانه در یکی از شبکه های اجتماعی چند صفحه شخصی طرفداری داشتم که هک کردند و این متن را در آنجا منتشر کردهاند. دیوانگی است اگر از شما حمایت میکنند و بخواهید همه چیز را به چالش بکشید و فوتبال را مقصر جلوه دهید. البته نام فردی را هم که این کار را کرده بود، پیدا کردم.
* شکایتی از او نداشتی؟
صحبتی با این فرد نداشتم و شکایتی نکردهام. البته تا زمانی که کسی خودش در مورد این موضوعات صحبت نکند مردم نباید باور کنند.
* علاقه ات به دروازه بانی چه شد؟
برخی فوتبالیستها به خصوص دروازهبانها آنقدر ناراحت شدند که من هم دیگر بی خیال شدم.
* چند تصویر وجود دارد که دوست داریم خودت در موردشان صحبت کنی.
حامد حدادی یکی از بهترین دوستان من است. این عکس مربوط به بازی ممفیس و گلدن استیت است. حامد پسر خوبی است و دوست داشتم تیم ملی بسکتبال در بازیهای آسیایی قهرمان شوند، اما متاسفانه نشد. من و امین نیکفر در سالن بودیم و از باختی که به کره داشتند، بسیار ناراحت شدیم. نشان دادن رنگ های قرمز و آبی هم یک کری خوانی ساده بود.
این عکس مربوط به عقد قرارداد با پرسپولیس است. بعد از المپیک کار قشنگی این باشگاه انجام داد و قرار شد اسپانسر مدالآوران شود و من هم قرار شد با پیراهن این باشگاه در مسابقات دایموند لیگ شرکت کنم اما یکسری اتفاقات افتاد که برخی هزینهها هم داده نشد. کاری به مسائلی که وجود داشته ندارم، اما اصولا عادت دارم از کسانی که پا پیش میگذارند و کاری برایم انجام میدهند از آنها تشکر کنم. برای دریافت مطالبات عقب افتاده نیز هیچ گاه از این باشگاه شکایت نکردهام.
این عکس مربوط به بعد از المپیک است. در یک مصاحبه به یک باره اشکهایم جاری شد چون هیچ وقت فکر نمیکردم بعد از مدال المپیک تا آن اندازه بی توجهی شود.
بعد از بازگشت از المپیک خیلی خسته بودم اما فردای بازگشتم ساعت 5 صبح سمت آذربایجان حرکت کردیم. اصلا دوست نداشتم هنگام کمک به زلزلهزدگان تصویری از من منتشر شود اما یکی از عکاسان خودش زحمت کشید و آمد. حتی در آنجا اعلام کردند که باید در پخش زنده مصاحبه کنی که من این کار را انجام ندادم. فکر میکنم کارهای خیری که انجام میدهید نباید در معرض نمایش باشد.
* با تشکر از تو که دعوت ما را پذیرفتی. اگر در پایان صحبت باقی مانده است، میشنویم.
من هم از شما تشکر میکنم. از مردم عزیز کشورم تشکر میکنم که همیشه به من لطف داشتهاند و بعد از هر مسابقهای حمایت زیادی میکنند.