به گزارش ایران اکونومیست و به نقل از اسای، دانشمندان ممکن است با مهار بخشی از ساقهی مغز موشها مرکز بازی مغز را پیدا کرده باشند.
بازی برای حیوانی مثل موش چقدر مهم است؟
باید گفت که میتواند به اندازهی نفس کشیدن برای آنها ضروری باشد. زمانی که دانشمندان قشر مغز موشها که مرکز پردازش اطلاعات است را برداشتند، این حیوانات همچنان درگیر دعواهای ساختگی بودند. این رفتاری است که با عمل بازی در جوندگان مرتبط است. دعواهای ساختگی(mock fighting) شامل اجرای رفتارهای جنگی بدون قصد آسیب رساندن است که با هدف سرگرمی انجام میشود.
محققان مرکز علوم اعصاب محاسباتی برنشتاین (Bernstein) برلین در یک مطالعهی جدید که در مجلهی Neuron منتشر شد، برای یافتن مرکز کنترل بازی در زیر قشر مغز شروع به کاوش کردند.
آنها با قلقلک دادن موشها، فعالیتی که بسیاری از حیوانات به آن واکنش مثبت نشان میدهند و با مشاهدهی بازیهای جنگی آنها یک نقطه در ساقه مغز به نام ماده خاکستری اطراف مجرا(PAG) شناسایی کردند. این بخش به عنوان اولیهترین بخش مغز، تنفس را کنترل و درد را تعدیل میکند. این ساختار تونل مانند به عنوان یک رله دو طرفه عمل میکند که اطلاعات را بین ساقهی مغز و قشر جلویی مغز ردوبدل میکند. خاموش کردن این بخش باعث شد که بازی موشها با سایر موشها و انسانها به شدت کاهش یابد.
ناتالی گلولی(Natalie Gloveli)، نویسندهی اصلی این مطالعه از دانشگاه هومبولت برلین میگوید: ما تصور میکنیم که بازی کردن برای مدت طولانی وجود داشته است، زیرا گونههای زیادی از حیوانات این کار را انجام میدهند. این چیزی است که کاملا[از نظر تکاملی] حفظ شده است.
گلولی میافزاید که تحقیقات گذشته بسیاری از نواحی دیگر مغز را پیدا کرده است که رفتار بازی موشها را تعدیل میکنند و تغییر میدهند. اما یافتههای جدید تیم او نشان میدهد که ماده خاکستری اطراف مجرا برای بازی و احساس قلقلک لازم است.
دانشمندان پیش از این نشان دادهاند که موشها حتی بدون قشر مغز که بیرونیترین لایه این اندام است و با فرآیندهای سطح بالاتر از جمله حافظه، زبان و فکر مرتبط است، همچنان رفتار بازیگوشی خود را حفظ خواهند کرد.
برای یافتن ساختارهای عصبی خاص مرتبط با بازی، گلولی و همکارانش تصمیم گرفتند بر روی مغز میانی تمرکز کنند.
سرجیو پلیس(Sergio Pellis)، عصب شناس دانشگاه لثبریج در آلبرتا، از این یافتهها شگفت زده شد.
پلیس که در مطالعه اخیر شرکت نداشت، میگوید: انتظار داشتم که ماده خاکستری اطراف مجرا جالب باشد، اما نه چندان جالب. واضح است که این ناحیه کاری بیش از انتقال اطلاعات انجام میدهد.
پلیس میگوید که ماده خاکستری اطراف مجرا طیف وسیعی از عملکردهای شناخته شده در حیوانات مختلف را بر عهده دارد. به عنوان مثال، به طور قابل توجهی در تنظیم درد و رفتار جنگ یا گریز نقش دارد. گلولی خاطرنشان میکند که تشخیص اینکه آیا بازی نیز یک پاسخ اساسی برای بقا است، دشوار است.
او میگوید: این مفهومی فوقالعاده جالب برای فکر کردن است، زیرا همهی ما با توجه به تجربه شخصی میدانیم که چقدر بازی برای انسان غریزی است. مطالعات نشان دادهاند که بازی در سلامتی کودک نقش اساسی دارد.
مطالعات روی بازی در مغز پیش از این بسیار پیچیدهتر بود.
دانشمندان از یک الکترود و سیم کاشته شده بر روی موشهای جوان استفاده میکردند، اما در حین بازی، حرکت آنها باعث اختلال در ضبط فعالیت مغز میشد.
در این مطالعه جدید، محققان به موشها داروهای موسکیمول(muscimol) و لیدوکائین که ناحیهی مورد نظر در ماده خاکستری اطراف مجرا را مهار میکنند، دادند. سپس فعالیت عصبی مربوطه را قبل، در حین و بعد از قلقلک دادن موشها ثبت کردند.
وقتی ماده خاکستری اطراف مجرا غیرفعال بود، موشها تا حد زیادی از جنبوجوش خودداری کردند. نتایج نشان میدهد که این منطقه ماده خاکستری اطراف مجرا میتواند برای بازی بسیار مهم باشد. اما گلولی میافزاید: ما نمیگوییم که ماده خاکستری اطراف مجرا جایی است که بازی شروع میشود و پایان مییابد. اما در بخشی از مداری از سایر نواحی مغز درگیر است.
مارگارت مک کارتی (Margaret McCarthy)، عصبشناس در دانشکده پزشکی دانشگاه مریلند که در این تحقیق شرکت نداشت، میگوید: در این مطالعه فقط از موشهای نر استفاده شد که یک محدودیت قابل توجه است. او امیدوار است که مطالعات بعدی شامل موشهای ماده باشد که به طرز گوناگونی در فعالیتها شرکت میکنند و نرخ متفاوتی از بازی دارند.
در حالی که مک کارتی و پلیس میگویند که این مطالعه گام مهمی به جلو است، آنها اضافه میکنند که دانشمندان مطمئن نیستند که چگونه این تحقیقات از جوندگان به انسانها تعمیم داده میشود. بازی همچنین یک مفهوم نامفهوم و اندازهگیری آن مبهم است و برخی از کارشناسان میگویند که تعریف آن در حیوانات دیگر دشوار است.
ما نمیتوانیم از موش بپرسیم که آیا در حال خندیدن هستی؟ آیا این حس قلقلک دادن دارد؟ آیا احساس خوبی دارد؟ ما باید آن را از چیزهایی که میدانیم استنباط کنیم، مانند اینکه وقتی خوشحال هستند چه صداهایی تولید میکنند که وقتی خوشحال نیستند، تولید نمیکنند.
پلیس میگوید حتی اگر تشخیص حالات عاطفی در حیوانات سخت باشد، اما میتواند منجر به یافتههای «شگفتانگیزی» شود که میتواند محققان را به اساس بازی نزدیکتر کند.