به گزارش تابناک، در ماه فوریه که بر اثر بالا رفتن تنش میان ایران و غرب و به خصوص تهدیدات رژیم صهیونیستی، ایران تهدید به بستن تنگه هرمز کرد، بازار چشم و گوش خود را تیز کرد و تحلیلگران هشدار دادند که به زودی و با اجرایی شدن تهدید ایران، اتفاقی خواهد افتاد که در زمان جنگ لیبی با آن برخورد کردیم.
همان زمان تحلیلهای جداگانه ای به تبعات افزایش قیمت نفت بر حرکت اقتصاد جهانی و احتمال بازگشت رکود با قدرتی مضاعف اشاره کردند. در نهایت بهای نفت در اثر تنشهای ایران و غرب بالا رفت و به مرز 125 دلار رسید.
چیزی از این امر نگذشت که عربستان سعودی و همراهانش، طناب قیمتها را گرفتند و با تمام قوا تلاش کردند که بهای نفت را در بازار جهانی کاهش دهند. همزمان شدن این تلاش با کاهش جو روانی ناشی از تنش ایران و غرب، و بی حسی بازار در برابر بسته شدن تنگه هرمز، موجب شد که در طی چند ماه قیمتها به شدت روند نزولی را شاهد باشد تا آنجا که چندی پیش بهای سبد نفت اوپک حتی به زیر 90 دلار رسید.
اوایل هفته جاری تحریمها اجرا شد. بهای نفت تا حدی شروع به افزایش کرد اما همچنان این افزایش به رقم افزایشی که بازار هنگام بروز جنگ داخلی در لیبی شاهد بود نرسید – و گویا هیچ گاه نخواهد رسید. آیا بازار به کمبود نفت عادت کرده؟
فاصله نفت ایران و لیبی در بازار
در ماه مه سال 2011 جنگ داخلی لیبی موجب شد بهای نفت به شدت افزایش یابد تا جایی که نفت وست تگزاس به بیشترین رقم خود یعنی 108 دلار در هر بشکه رسید. جای خالی نفت لیبی در بازار جهانی هشدار شدید کارشناسان را به دنبال داشت تا جایی که آژانس بینالمللی انرژی دستور داد ذخایر استراتژیک مورد استفاده قرار بگیرد تا هم کمبود نفت جبران شود و هم افزایش قیمتها کنترل شود.
لیبی حتی با در نظر گرفتن بیشترین توان تولیدی در بخش نفت، تنها 4 درصد از مجموع تولید اوپک را در اختیار دارد. اما نکته ای ظریف در این میان وجود دارد که فاصله نفت ایران و لیبی را نشان میدهد: 85 درصد از نفت لیبی به اروپا صادر میشود و از آنجایی که حدوداً 5 سال است که از شروع بحران اقتصادی در اروپا میگذرد، کمبود نفت لیبی در بازار بحران جدی برای اروپا بود.
اما از آن سو، اجرای تحریم علیه ایران و همراه شدن آن با اخباری مبنی احتمال بسته شدن تنگه هرمز، باعث نمیشود که بهای نفت به شکلی سرسام آور افزایش یابد، بهای نفت برنت در مرز 100 دلار متوقف میشود و نفت وست تگزاس نیز 87 دلار را ثبت میکند. رصد بازار نشان میدهد که 13 میلیون بشکه در روز کاهش تقاضا در بازار وجود دارد و کارشناسان معتقدند که نگرانیها از اخبار چین، آمریکا و اروپا بیشتر از نگرانی در خصوص ایران بر بازار تأثیر دارد.
واقعیت این است که علیرغم تولید 2.5 میلیون بشکه ای ایران در روز، نفت ایران، نفت لیبی نیست. تنها 20 درصد از تولید نفت ایران روانه بازارهای اروپا میشود و 80 درصد آن را آسیا خریدار است.
امروز بلومبرگ در گزارشی اشاره کرده است که قیمت نفت که طی سه روز گذشته با رشد 13 درصدی روبرو شده بود امروز با افت 0.6 درصدی مواجه شد . این گزارش افزوده ادامه بحران مالی و بدهی منطقه یورو و کاهش رشد اقتصادی چین موجب افت قیمت جهانی نفت خواهد شد، بدون اینکه اشاره ای به تحریمهای ایران کند.
این امر حاکی از آن است که اگر قرار است تحریم ایران تأثیری در اقتصاد و بازار داشته باشد این تأثیر بیش از همه متوجه آسیا خواهد بود نه غرب. این امر شاید پاسخ روشنی برای این پرسش باشد که چرا حتی طرح مجلس ایران برای بستن تنگه هرمز (طرحی که عملاً به لحاظ حقوقی قابل اجرا نیست) نمیتواند جهشی سریع در بهای نفت به وجود آورد.
شاید باید گفت، طی شش ماه گذشته بازار حساسیت خود را نسبت به نبود یا کمبود نفت ایران از دست داده است. اطمینانی که غرب از حضور عربستان و عراق در بازار دارد، به همراه واقعیت کاهش تقاضا در بازار طی ماه اخیر و کندی رشد اقتصاد آمریکا و چین، همگی موجب آن شده که بهای نفت شاید با جهشی یکباره بیگانه شده باشد.
اما این امر تنها یک احتمال است. مسلماً هنوز برای پیش بنی در خصوص آینده بازار نفت و تأثیر تحریمها بر این بازار زود است. همانطور که برای نظر دادن در خصوص اثر تحریمها بر اقتصاد ایران نیز داده کافی در دست نیست (آیا اگر ایران نفت تحریم شده را در صنایع داخلی مثلاً در صنایع پتروشیمی به کار اندازد و از صادرات فراورده های نفتی با ارزش افزوده بیشتر سود برد – با توجه به قدرت صنایع پتروشیمی در داخل – نباید گفت تحریمها واقعاً تا حد زیادی بی تاثیر خواهد بود؟).
با توجه به همه این مسائل، حداقل یک واقعیت وجود دارد که باید به آن توجهی جدی شود: بازار تا حدی حساسیت خود را نسبت به شرایط سیاسی ایران از دست داده، و نباید در خصوص اثر تحریمها در اقتصاد غرب اغراق کرد، ضمن اینکه ایران نیز توان خنثی کردن اثر تحریمها را – بدون تعارف و تبلیغ- دارد، اما نه صرفا با امید به بالا رفتن بهای نفت، و نه با تلاش برای دور زدن تحریمها.