همایون فلکشاهی درباره نقش و جایگاه کشورهای شرق مدیترانه در تحولات بازار گاز جهان اظهار داشت: نقش کشورهای منطقه در بازار بینالمللی گاز در راه رشد است و دلیل آن نیز موفقیت در اکتشافات در ۱۵ سال اخیر و تصمیمات دولتهای منطقه بر تشویق کردن توسعه این منابع گازی است. در بین کشورهای منطقه اسرائیل بزرگترین پتانسیل رشد صادرات گاز را دارد زیرا مصرف داخلی کمی دارد و ذخایر گازی عظیمی در آبهای این کشور کشف شدهاند، بنابراین امیدهای زیادی بر نقش رژیم صهیونیستی در بازار گاز طبیعی ایجاد شده است. همچنین روابط سیاسی خوب بین اسرائیل و کشورهای غربی باعث شده تا امکان اینکه گسترش روابط اقتصادی از طریق گاز طبیعی به واقعیت تبدیل شود، زیاد است. علاوه بر این، جنگ روسیه و اوکراین و کاهش صادرات گاز روسیه به اروپا اهمیت منطقه شرق مدیترانه را برجسته کرده است. البته با این حساب منطقه شرق مدیترانه با چالشهای زیادی مواجه است و سهم آن در تامین گاز اروپا هنوز چشمگیر نیست. در آینده اهمیت منطقه بر اساس قیمتهای جهانی و خواست سیاسی دولتها تعیین خواهد شد، زیرا احداث خط لوله بین شرق مدیترانه و اروپا نیاز به سرمایهگذاری عظیم دارد و اگر قیمتها به میزان کافی نباشند؛ میتواند جلوی اقتصادی بودن چنین پروژههایی را بگیرد.
وی درباره اینکه آیا در آینده اروپا میتواند روی انرژی گازی خاورمیانه حساب کند، گفت: در این منطقه فعلا فقط مصر جزء تامینکنندگان گاز اروپا از طریق دو کارخانه الانجی دامیئتا و ادکو در شمال این کشور است. سال گذشته میلادی از صادرات کلی ۷.۱۴ میلیون تنی مصر، ۵.۰۵ میلیون تن به اروپا صادر شد. میزان ماهیانه صادرات مصر به اروپا در سال جاری تاکنون بین ۵۰۰ و ۶۰۰ هزار تن است. اما نکته جالب این تجارت این است که کشور مصر برای تامین بازار داخلی خود از اسرائیل گاز وارد میکند. بنابراین مصر فقط در صورت وارد کردن گاز از اسرائیل میتواند به عنوان صادرکننده گاز طبیعی مایع شده به اروپا نقش ایفا کند.
تحلیلگر موسسه بینالمللی کپلر در ادامه با بیان اینکه هفته گذشته شرکت یونانی انگلیسی انرژئان (energean) میدان گازی جدیدی به نام کاتلان را کشف کرده است، گفت: در سال ۲۰۲۲ سهم مصر از واردات کلی الانجی اروپا ۴درصد یعنی ۵ میلیون تن از کل ۱۲۴.۶ میلیون تن بوده و این رقم در سال جاری به ۳ درصد افت کرده است. در بلندمدت میشود این انتظار را داشت که صادرات این منطقه به اروپا رو به افزایش داشته باشد اما برای این کار نیاز به افزایش تولید گاز و توسعه ساخت زیرساختها است که میتواند به صورت خط لوله یا کارخانه الانجی باشد.
وی درباره مسیرهای صدور گاز منطقه خاورمیانه به اروپا بیان داشت: فعلا گزینه ترجیحی ساخت خط لوله شرق مدیترانه است که میتواند از اسرائیل، مصر و قبرس گاز منطقه را به اروپا حمل کرد. اما این پروژه به نام ایستمدپایپ با مشکلات زیادی مواجه است، از جمله چالشهای مالی پروژه اینکه حدود ۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد. این بدان معناست که این پروژه نیاز به اعتبار نسبتا بالایی دارد تا اینکه از لحاظ اقتصادی عملی باشد.
فلکشاهی خاطرنشان کرد: بعد از جنگ روسیه و اوکراین قیمتهای گاز طبیعی در اروپا حتی به ۹۰ دلار هر میلیون فوت مکعب رسیده بود، اما اخیرا این میزان به ۷تا ۸ دلار یعنی پایینتر از قیمتهای قبل از جنگ روسیه و اوکراین افت کرده است. برآورد ما این است که این پروژه حداقل به ۱۰تا ۱۲ دلار نیاز خواهد داشت تا اینکه از لحاظ اقتصادی قابل اجرا باشد. نکته دوم مخالفت ترکیه است چون مسیر پیشنهادی این خط لوله از آبهای قبرس است، کشوری که ترکیه آن را به رسمیت نمیشناسد. احداث کارخانه الانجی جدید نیز بیشتر با مخالفت اجتماعی شهروندان اسرائیل مواجه است، که نمیخواهند یک پروژه صنعتی ساحل و محیط زیست و در نهایت صنعت گردشگریشان را به خطر بیاندازد. از آن سو در قبرس و لبنان حجم منابع گازی به اندازه کافی کشف نشده است تا اجازه دهد یک پروژه الانجی مستقل پیش برده شود. در مصر هم مشکل اساسی رشد جمعیت این کشور و در نهایت تقاضای گاز مصر جلوی منطقی بودن یک پروژه الانجی جدید را خواهد گرفت.
وی درباره ورود گاز شرق مدیترانه به غرب آسیا نیز گفت: ورود گاز شرق مدیترانه به بازارهای غرب آسیا مثل ترکیه و سوریه و عراق فعلا غیرممکن است به علت اینکه بزرگترین ذخایر گازی این مناطق تا به حال در اسرائیل کشف شدند، بعد از مصر اما این کشور به خاطر رشد مصرف داخلی پتانسیل زیادی در صادرات گاز ندارد، همچنین روابط اسرائیل با کشورهای غرب آسیا خوب نیست و اجازه صادرات را نخواهند داد. البته اسرائیل در حال حاضر به مصر و اردن گاز صادر میکند. اما اگر عملیات اکتشاف در لبنان موفق شود، چنین امکانی وجود خواهد داشت مثلا اینکه لبنان از طریق سوریه به ویژه با عادیسازی به تدریج روابط میان آنکارا و دمشق به ترکیه گاز صادر کند، صادرات گاز لبنان به سوریه و عراق نیز به دلیل کوچک بودن بازار گاز سوریه و مشکلات ژئوفیزیکی بین لبنان و عراق نیز بعید است، چون یک خط لوله میان این دو کشور میتواند هدف حملات گروههای تروریستی منطقه قرار گیرد.
تحلیلگر موسسه بینالمللی کپلر در ارزیابی امکان ارسال گاز مصر و اسرائیل از مسیر خط لوله عربی تا ترکیه و حتی عراق و احتمال از دست رفتن بازار ایران گفت: همانطور که صادرات گاز اسرائیل به مصر اجازه داد تا به صادرات الانجی خود را از سر بگیرد، تنها میزان حجم بیشتر گاز اسرائیل است که به مصر این اجازه را خواهد داد تا بتواند به کشورهای غرب آسیا گاز صادر کند، یعنی به طور غیرمستقیم گاز اسرائیل به این کشورها فروخته شود. در هر حال حرف و حدیث درباره این موضوع زیاد است اما در کوتاهمدت بعید است عملی شود، زیرا اولا حجم تجاری گاز بین اسرائیل و مصر باید افزایش یابد، اکنون یک قرارداد ۸۵ میلیون متر مکعبی بین اسرائیل و شرکت مصری دلفینوس در حال اجراست، اما این میزان کافی نخواهد بود تا مازاد گاز طبیعی در مصر بتواند راهی به بازار غرب آسیا پیدا کند. دیگر اینکه بخشهایی از خط لوله گاز عرب قابل فعالیت نیست و نیاز به بازسازیهای گستردهای به ویژه در خاک سوریه دارد. همچنین این خط لوله تا به حال سوریه را به ترکیه متصل نکرده و نیاز به ساخت یک قسمت جدید دارد. موضوع دیگر اینکه دولت سوریه در حال بازسازی روابط خود با دنیای عرب هست، هنوز روابط به زمان قبل از جنگ داخلی سوریه نرسیده است و صرف زمان بیشتری میتواند به این اعتمادسازی کمک کند. در نهایت اینکه نفوذ ایران در منطقه به ویژه در سوریه میتواند جلو چنین پروژهای را بگیرد، پس در کوتاه مدت راهاندازی این خط لوله خیلی بعید است.
وی درباره اینکه آیا ایران میتواند با احداث خط لوله؛ گاز خود را به عراق سوریه و لبنان رسانده و گزینه صادرات گاز به اروپا را از طریق دریای مدیترانه فراهم کند، توضیح داد: این ایده با مشکلات زیادی روبهرو است، اولا خود ایران مثل مصر بهویژه در ماههای زمستان با کمبود گاز مواجه است و این مشکل در سالهای آینده با افت فشار در مخزن پارسجنوبی و عدم سرمایهگذاری لازم تشدید پیدا میکند، علاوه بر آن همانطور که احداث خط لوله از اردن به عراق با مسائلی مثل ریسک تروریستی مواجه خواهد شد. دیگر اینکه از لحاظ اقتصادی پروژه خوبی نخواهد بود چون بازار داخلی سوریه و لبنان کوچک هستند. نکته لازم به ذکر این است که برای رسیدن به یک توافق با کشورهای اروپایی نیاز به بهبود روابط بین ایران و اتحادیه اروپا است، ضمن اینکه فشار آمریکا بر اروپا از یک طرف، حمایت ایران از روسیه در جنگ این کشور علیه اوکراین از سوی دیگر چشمانداز یک توافق اقتصادی عظیم بین اروپا و ایران را خیلی کمرنگ کرده است. بنابراین پروژه رساندن گاز ایران به اروپا اصلا چشمانداز روشنی ندارد.
فلکشاهی تصریح کرد: متاسفانه در ایران نتوانستیم پیشروی بازار گاز طبیعی را خوب جلو ببریم، در حال حاضر سهم ایران از بازار جهانی گاز کمتر از ۱ درصد است، تنها به عراق و ترکیه صادرات داریم که آنها هم در خطر هستند، که در میانمدت دلایلی از جمله هزینه بالای یارانه انرژی در کشور عدم بهینهسازی مصرف گاز انرژی، تصمیمات غیرمنطقی تجاری و از همه چیز مهمتر، روابط سیاسی سرسخت با کشورهای غربی که باعث شد تحریمهای شدید علیه اقتصاد کشور اعمال شوند، قابل ذکر است، ضمن اینکه با وجود تحریمهای آمریکا، هیچ شرکت بزرگ غربی حتی چینیها حاضر همکاری با ایران نخواهند بود. بنابراین توسعه میادین گازی کشورهای غرب مدیترانه تهدیدی برای صنعت گاز ایران ایجاد نخواهد کرد، چون بازار گازی ایران کلا محدود است.