روز گذشته ویدئویی در فضای مجازی از سوی طالبان منتشر شد که به میزان حقابه ایران از رود هیرمند اشاره و آن را مورد تمسخر قرار داد. درحقیقت افراد حاضر در ویدئو، سخنان رئیس جمهور؛ ابراهیم رئیسی را در رابطه با این میزان حقابه و حقوق مردم سیستان را زیر سوال بردند؛ اما ماجرا چیست؟
صبح دیروز، عبدالغنی برادر؛ معاون اقتصادی نخست وزیر و عبداللطیف منصور؛ وزیر آب و انرژی طالبان، مراسم افتتاح یکی از کانال های ساخته شده برروی رود هیرمند را برگزار کردند. این کانال به منظور جلوگیری از خشکسالی بیشتر زمین های کشاورزی منطقه عنوان شده؛ اما مسئله ای که در این بین موجب تنش میان دو کشور می شود، کاهش حقابه ایران از رود هیرمند است. با تکمیل این کانال ها و ساخت نهایی سدی سه فازه که ساخت آن از حدود ده سال قبل کلید خورده؛ ورود آب رود هیرمند به ایران را، به طور کامل قطع خواهد کرد.
این نقشه، به خوبی موقعیت ایران و افغانستان را برا ی حق استفاده از آب هیرمند نشان می دهد.
سربند اقدامات اخیر طالبان در رابطه با توسعه پروژه هایی که دسترسی و سرریز آب هیرمند به ایران را محدود و درنهایت قطع می کند، رئیس جمهور در سفری که هفته گذشته به سیستان و بلوچستان داشت؛ صراحتا اعلام کرد:
حقابه هیرمند، حق مردم و منطقه سیستان و بلوچستان است، مربوط به الان هم نیست و در معاهدات و قرارداد ها نیز وجود دارد. به حاکمان افغانستان عرض کنم که این سخن بنده را مطلب عادی تلقی نکنند، بسیار جدی بگیرند؛ به مسئولین و حاکمان افغانستان اخطار می کنم که حق مردم و منطقه سیستان و بلوچستان را سریعاَ بدهند.
تنها ساعاتی پس از سخنان رئیسی، افغانستان در بیانیه ای و با ذکر برخی دلایل که بعضا نادرست و بدون مدرک است، به موضوع خشکسالی زمین های منطقه اشاره و بر لزوم استفاده از سد برای ذخیره آب هیرمند (هیلمند) تاکید کرد. وزارت خارجه نیز در واکنش به این بیانیه، بر تعهدات افغانستان و زیرپا گذاشتن آنها در سال های اخیر اشاره کرد.
مولوی عبدالحمید؛ امام جماعت مسجد مکی زاهدان، معتقد است صحبت های رئیسی در رابطه با حقابه هیرمند تند بوده و باید مساله را با گفت و گو و آرام حل کرد.
شب گذشته نیز، گروه "جیش العدل" به پاسگاه مرزی شهرستان سراوان زاهدان حمله کرده و موجب شهادت و مجروحیت 6 سرباز شدند. به نظر می رسد این تحرک از سمت غرب ایران، آن هم بلافاصله پس از بالا گرفتن تنش میان دو کشور، عادی نیست!
کش مکش ها برسر میزان برداشت هردو کشور از آب هیرمند، سبقه ای 150 ساله دارد؛ اتفاقات طبیعی و بعضا سیاسی در طول سال های مختلف، موجب تنش هایی شد؛ اما معاهده ای که سربند یکی از این مناقشات در زمان پادشاهی پهلوی در ایران و حکومت افغانستان منعقد شد، تنها مرجع بین المللی است که افغانستان نیز، هیچ گاه به آن متعهد نبوده است!
در سال 1315 و پس از اتفاقاتی ازجمله حکمیت انگلیس میان دو کشور در سال ١٢٨٢، دو کشور برروی استفاده نصف_نصف از آب هیرمند (از سد کمال خان تا سد لخشک،) توافق کردند؛ در ضمیمه این توافق نیز، اعلامیه ای مبنی بر عدم اجازه افغانستان برای انجام اقداماتی که سبب کاهش سهم آب ایران در سد کمال خان و ضرر رساندن به زراعت و آبیاری منطقه سیستان ایران شود، پیوست شد. گفتنی است این قرارداد و اعلامیه ضمیمه آن، به تصویب مجلس ملی وقت ایران و هیأت انجمن شورای ملی افغانستان و مجلس عمومی شورای افغانستان رسید اما از تصویب اعلامیه ممانعت کرد! همین موضوع نیز موجب عدم پایبندی انجام تعهدات از سوی افغانستان و ادامه کم آبی مناطق سیستان شد.
هیچ کدام از روسای جمهور ایران نتوانستند با هیچ یک از حکومت های افغانستان، بر سر حقابه به توافق برسند!
در تیر سال 1351 و پس از استقرار دولت جمهوری افغانستان، تنش ها میان دو کشور پایان یافت و دولت رسمی افغانستان اعلام که به تعهدات قرارداد و اعلامیه آن پایبند خواهد بود؛ اما این پایبندی چندان طول نکشید چراکه در این سال ها، جمعیت زیادی از منطقه سیستان به دلیل کم آبی مهاجرت کرده بودند و در خود افغانستان نیز، شرایط ثابتی از لحاظ سیاسی حاکم نبود. پس از روی کار آمدن طالبان در دوره اول (۱۳۷۵-۱۳۸۰)، دسترسی ایران به طور کامل برروی آب بسته شد، پس از سقوط طالبان روی کار آمدن کرزای اما؛ خاتمی رئیس جمهور وقت، با سفر به افغانستان و مذاکره با او، تفاهم نامه ای در رابطه با اجرایی شدن قرارداد 1315 را منعقد کرد که باز هم کارساز نبود؛ در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد و حسن روحانی نیز، تلاش ها برای رسیدن توافقی با حکومت های مختلف مستقر در طالبان موفق نبود تا شرایط به امروز رسید...
هرچند که ایران، حکومت جدید طالبان در افغانستان را به صورت رسمی و بین المللی نپذیرفته؛ ولی تا به امروز، روابط دوستانه و صلح آمیز را، استراتژی خود قرار داده بود؛ اما با اتفاقات تاریخی که از سر گذشته و ورود مستقیم رئیس جمهور به موضوع حق آبه هیرمند و البته برخورد تمسخرآمیز طالبان در رابطه با این موضوع، به نظر می رسد دوران این استراتژی دوستانه و نرم به پایان رسیده و طالبان درحال از دست دادن تنها حامی خود است.