به گزارش ایران اکونومیست، روزنامه «شهروند» نوشت: عقربهها ساعت ٢بامداد پنجشنبه دهم شهریور سال ١٤٠١را نشان میداد که فریادهای «کمککمک» یک مادر و دختر از ساختمانی در خیابان قدرت پاکی، نزدیکی سهراه آذری ، سکوت محله را درهم شکست. همسایهها برای کمک به این ساختمان رفتند و در آنجا با جسد مرد میانسالی که غرق در خون بود، مواجه شدند. آنها بلافاصله موضوع را به پلیس گزارش کردند.
با اعلام این خبر، ماموران کلانتری ١١١هفتچنار، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، متخصصان پزشکی قانونی و کارشناسان تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی به همراه بازپرس ویژه قتل راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
تیم جنایی به محض ورود به اتاق خواب خانه با جسد مرد حدودا ٥٣سالهای که استاد دانشگاه بود، مواجه شدند. او از ناحیه قفسه سینه هدف اصابت یک ضربه چاقو قرار گرفته بود. همچنین یک لیوان شربت زعفران روی میز آشپزخانه کشف شد.
تحقیقات ابتدایی تیم جنایی نشان داد، خانه موردنظر، خانه دوم مقتول بوده و آنجا را به افرادی که از شهرستان برای اقدامات درمانی به تهران آمده اجاره میداده و خود به همراه خانواده پنجنفرهاش در خانهای در غرب تهران زندگی میکرده است.
با دستور قاضی جنایی، ماموران تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی اقدام به انگشتنگاری در محل وقوع قتل و روی جسد کردند تا ردپایی از قاتل بهدست آورند. کارآگاهان جنایی نیز دوربینهای مداربسته اطراف ساختمان را بازبینی کردند و همسایگان را برای کشف سرنخهای ابتدایی هدف تحقیق قرار دادند.
در نخستین گام، دختر مقتول هدف تحقیقات قرار گرفت. او به تیم جنایی گفت: «به همراه دو برادر خود در خانه حضور داشتیم که ناگهان مادرم آمد و گفت، بهدلیل اینکه پدرت تلفن همراهش را جواب نمیدهد، نگران او هستم بیا تا با یکدیگر به خانه سهراه آذری برویم. هنگامی که به خانه موردنظر رفتیم با جسد پدرم مواجه شدیم که بر اثر ضربه چاقو غرق در خون شده بود به همینخاطر حادثه را با کمک همسایهها سریعا به پلیس گزارش کردیم.»
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی که در جریان تحقیقات متوجه وجود دوربین مداربسته در نزدیکی خانه موردنظر شده بودند به بازبینی فیلم آن پرداخته و سرنخ مهمی را در پرونده کشف کردند. در فیلم مشاهده شد، شب جنایت تنها فردی که به خانه مراجعه کرده همسر مقتول بوده و این زن حدودا ٥٠ساله ساعتی بعد، صحنه جنایت را به طرز هراسانی ترک کرده است. تحقیقات همچنان ادامه داشت تااینکه متخصصان پزشکی قانونی اعلام کردند، شربت زعفرانی که در خانه وجود داشت، آغشته به داروی بیهوشی است . همین موضوع شک تیم جنایی را برانگیخت.
تجسسهای تخصصی کارآگاهان جنایی نیز حکایت از آن داشت، مقتول با همسرش به دلایل نامشخصی دچار اختلافات عمیقی بوده و این اواخر اختلاف آنها شدیدتر شده است که همین ماجرا فرضیه وقوع قتل توسط زن میانسال را پررنگ کرد.
بدینترتیب زن میانسال بهعنوان تنها مظنون پرونده با دستور قاضی جنایی توسط کارآگاهان بازداشت و برای بازجوییهای فنی به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شده. متهم در جریان تحقیقات با اظهارات ضدونقیضی منکر هرگونه جنایت در خانه موردنظر شد. بازجوییها همچنان ادامه داشت تااینکه زن میانسال، پس از مشاهده شواهد و مدارک موجود در پرونده، به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: «در سالهای گذشته با همسرم اختلاف پیدا کرده بودیم اما این اواخر بهدلیل اینکه قصد داشتم با فرزندانم به کانادا سفر کنم و او مخالف این مهاجرت بود، اختلافات ما تشدید شد. برای همین تصمیم گرفتم تا همسرم را به قتل برسانم. روز حادثه به خانه موردنظر در سهراه آذری رفتم و با اجرای نقشه قبلی به او شربت زعفران خوراندم. پس از اینکه شربت را نوشید و بیهوش شد، روی تخت افتاد. در ادامه با چاقویی سینه او را هدف یک ضربه قرار دادم و از مهلکه گریختم. همچنین آلت قتاله را داخل سطل زبالهای در جنوب تهران انداختم.»