به گزاشر ایران اکونومیست، رضا سخاوتی در تاریخ ۳ خردادماه ۱۳۴۳ در تهران متولد شد، تحصیلات را تا دوره متوسطه با موفقیت پشتسر گذاشت و از دانش آموزان موفق مدرسه بود. در دوران نوجوانی و از سال ۱۳۵۷ با جلسه استاد سیدمحسن خدام حسینی آشنا شد و با حضور در این جلسه به یک قاری خوشخوان تبدیل و بعدها خودش مربی قرآن شد.
رضا علاوه بر تلاوت با خط و نقاشی هم آشنا بود و در سالهای اول انقلاب با شرکت در کنکور سراسری در رشته پزشکی پذیرفته شد، همچنین به همراه دوستش علیاکبر توپچی در حوزه علمیه هم حضور پیدا میکرد. وقتی که جنگ تحمیلی آغاز شد همراه برادرش محمد در آن حضور یافت. محمد اسفندماه ۱۳۶۲ در هورالهویزه به شهادت رسید و شهادت محمد اثر زیادی بر رضا گذاشت، اما این اتفاق روحیه عجیبی برای حضور بیشتر و پرشورتر در جبهه به رضا داد.
علیاکبر سخاوتی برادر شهیدان سخاوتی توضیح میدهد: «محمد ۱۵ ساله و دانشآموز بود که در عملیات «خیبر» در سال ۶۲ شهید و پیکرش مفقود شد، رضا هم که جزو غواصان عملیات کربلای ۴ بود، سال ۶۵ در همین عملیات شهید و مفقود شد. محمد ۱۲ سال بعد و آقا رضا ۱۵ سال بعد برگشتند، اما پدر و مادرم پنج، شش سال اول خیلی چشم انتظار بودند و آنقدر اشک ریختند که مادرم دو بار چشمش را عمل کرد و پدرم هم با اینکه ۵۴ سال بیشتر نداشت، قبل از بازگشت پیکر محمد و رضا از دنیا رفت.»
کبری حسینیصفا، مادر این شهدا روایت میکند: «پدر من پدربزرگ پنج شهید و خیلی روی حلال و حرام حساس بود. همین اخلاق او روی تربیت ما و بچههایمان تاثیر داشت و دو تا از فرزندان من و سه پسر از سه خواهر دیگرم شهید شدند. رضا خیلی مهماندوست بود و دوست داشت همیشه در خانه مهمان داشته باشیم. علاقه زیادی هم به کتاب و کتابخوانی داشت و همیشه پول توجیبیهایش را صرف خرید کتاب میکرد.معمولا زیاد روزه میگرفت و ذرهای به کسی بدی نمیکرد. »