به گزارش ایران اکونومیست، تعطیلات نوروز فرصتی برای تازه کردن دیدارها است؛ اما در این میان انجام بازی برای پرکردن اوقات باهم بودن خالی از لطف نیست، تهرانیها در گذشته بازهای خاصی را در به مناسبتهای مختلف انجام میدادند که با گذشت زمان حتی نام بسیاری از این بازی های پرطرفدار فراموش شده است که در این روزهای شلوغ نوروز بررسی آداب و رسوم تهرانیها در گذشته، خالی از لطف نیست که بدانیم تهرانیهای قدیم چه بازیهایی برای پر کردن اوقات فراغتشان در نوروز انجام میدادند و به معرفی برخی از این بازیها بپردازیم.
سری ساب
در این بازی که مخصوص نوجوانان پسر قید شده، ابتدا دو بازیکن که قدرتمندتر از بقیه هستند به عنوان سردار یا استاد تعیین شده و افراد گروه خود را انتخاب میکنند. بعد از قرعه کشی، گروه اول و دوم تعیین میگردند. آنگاه گروه اول با هم حلقه ای را تشکیل داده و دست هایشان را به یکدیگر پنجه میکنند. سردار نیز از آنها مواظبت میکند تا کسی از گروه دوم بر آنها سوار نشود. چنانچه کسی قصد این کار را داشته باشد، سرگروه با لگد ضرب هایی به او میزند و همین امر باعث جابه جایی موقعیت دو گروه در زمین میشود. در هنگام این بازی، چنانچه بازیگری از گروه مهاجم بتواند به دور از چشم سردار سوار بر یکی از افراد گروه شود، استاد دیگر حق ضربه زدن به او را ندارد. تا زمانیکه فرد دیگری توسط سرگروه مورد اصابت قرار نگیرد، آن بازیکن از حریفش سواری میگیرد. به محض اینکه بازیکنی توسط سرگروه ضربه دریافت کند، فرود آمده و جای دو گروه عوض خواهد شد.
صوت و جنگ بازی
در این نوع بازی که مخصوص پسران است، ابتدا بازیکنان به دو گروه مساوی تقسیم میشوند. سپس محوطه ای به طول پنجاه تا هشتاد متر و عرض سی تا پنجاه متر را در نظر گرفته و خطکشی میکنند.
پس از یارگیری و قرعه کشی برای شروع بازی، گروهی که در قرعه کشی برنده شده در یک سمت میدان که توپ و چوب در آنجا قرار گرفته و گروه بازنده در سوی مقابل میدان به طور منفرد و جدای از همدیگر، قرار میگیرند. نفرات گروه برنده به نوبت به وسیله چوب، توپ را پرتاب میکنند. افراد گروه بازنده، سعی میکنند توپ را در هوا بگیرند. در صورت موفقیت جای گروه ها عوض شده و بازی ادامه مییابد. همچنین اگر توپ به خارج از محدوده مشخص شده پرتاب شود نیز جای گروه ها در بازی عوض میشود. اما اگر گروه مقابل نتوانند توپ را در هوا بگیرند، می بایست گروه مقابل را کول کرده و در میدان بگردانند.
شیطون و فرشته
در این بازی تهرانیها، ابتدا یک نفر به عنوان سرگروه، فردی از بازیکنان را به قید قرعه، به عنوان شیطان انتخاب میکند. پس از آن نام میوهای را بر روی یکی از اعضای گروه میگذارد، بدون اینکه شیطان از آن نام مطلع باشد.
سپس از شیطان میخواهد که نام میوه را حدس بزند. شیطان یک به یک نام میوه ها را ادا کرده و در صورت حدس صحیح، بازیگر مورد نظر از آنجا فرار کرده و خود را به سرگروه میرساند.
چنانچه موفق به این کار شود، برنده بازی میباشد. اگر در بین راه در دام شیطان گرفتار شود بازنده محسوب شده و جای خود را با شیطان عوض خواهد کرد. بازی نیز به همین ترتیب ادامه پیدا میکند.
شیر دیدم
این بازی از انواع قایمباشک بازی است. به این ترتیب که یکی از بازیگران به عنوان شیر در جای تعیین شدهای چشمان خود را میبندد تا بقیه بازیکنان پنهان شوند. سپس در پی آنها و برای یافتن آنها روانه میشود. چنانچه هر بازیکنی قبل از اینکه شیر او را ببیند به مبدأ یا محل چشم نگه داشتن شیر برسد، برنده بازی است. چنانچه در این فاصله به دام شیر بیفتد، می بایست از آن محل تا مبدأ بازی، به شیر کولی دهد. سپس خود او به جای شیر چشم هایش را میبندد تا بازی از نو آغاز شود.
خرِ سوز پالونِ سوز
در این بازی، بازیکنان به دو دسته مساوی تقسیم شده و هر دسته یکنفر را بعنوان سالار انتخاب میکند. به قید قرعه یک تیم نقش خرک و تیم دیگر نقش سوار را بازی میکند.
سالار تیم خرک روبروی افراد تیم ایستاده و دو دست خود را قلاب میکند یعنی انگشتان را درهم فرو میبرد. یک نفر از افراد تیم در مقابلش خم می شود. سپس سرش را روی پنجههای سالار گذاشته و با دو دست سالار را میگیرد.
دیگر افراد تیم نیز خم میشوند و با دو دست نفر جلو را میگیرند. تیم سوار یک به یک از فاصله چند متری میدوند و با گفتن( خر سوز پالون سوز، بگیر که اومدم) سوارنفراتی که خم شده اند میشوند. اگر افراد تیم سواره ضمن سوار شدن بیفتند و نتوانند روی پشت بازیکنان تیم مقابل سوار شوند میسوزند و دو تیم ، جایشان را با هم عوض میکنند.
تخم مرغ گندیده
در این نوع بازی، بازیکنان به شکل دایره روی زمین مینشینند. یکی از افراد به قید قرعه، گرگ می شود و دور دایره پشت سر دیگران میچرخد. او بی سرو صدا و بدون این که کسی بفهمد، دستمالی را که در دست دارد، پشت سر یکی از کودکان میاندازد. آن هاباید حواس شان را جمع کنند و او را زیر نظر داشته باشند تا اگر دستمال را پشت سرشان انداخت، بفهمند. نفری که گرگ، دستمال را پشتش می اندازد، باید آن را بردارد و دنبال گرگ بدود، اگر او را بگیرد، برنده میشود و گرگ در جای او مینشیند. در حال تعقیب و گریز گرگ، بچهها با هلهله و هیجان دوست شان را تشویق می کنند که گرگ را بگیرد. حالا برنده جای گرگ را میگیرد و دور دایره میچرخد و دستمال را پشت یکی از بچه های دیگر میاندازد. اگر کودکی که دستمال پشتش انداخته شده، نفهمد و بازیکن یک دور بچرخد، بچهها با هم میخوانند: "تخممرغ گندیده/ یکی ز ما رنجیده" و آنکه نفهمیده دستمال را پشت سر او انداخته اند، باید در وسط دایره بنشیند.
سیاه بازی
برای انجام این بازی جذاب حداقل نفرات باید پنج تا ده نفر باشد که در این بازی ابتدا یک نفر به عنوان استاد یا سرگروه انتخاب میشود. سپس مقداری دوده یا ذغال که از قبل تهیه شده است، درون یک ظرف و در کنار سرگروه قرار میدهند. پس از آن یک نفر بازیکن جدید که از موضوع بی خبر است را هدایت میکنند تا در کنار سرگروه بنشیند. بازیکنان هر یک دستهای خود را به صورت بغل دستی میمالند. استاد نیز به نحوی که بازیکن تازه وارد متوجه نشود، دستان خود را در داخل ظرف محتوی دوده یا ذغال برده و صورت او را دوده اندود و سیاه میکند. پس از آن، بازیکنان آیینهایی را برای شخص موردنظر آورده و او چهره خود را در آیینه میبیند و سایر بازیکنان در این هنگام به او میخندند.
چشمک
در این نوع بازی که حداقل نفرات در آن چهار نفر است، در ابتدای بازی روی یک کارت، نام شاه و روی کارت دیگر، نام دزد نوشته میشود و بقیه کارتها نیز به ترتیب شماره گذاری میشوند.
یکی از بازیکنان با بُر زدن کارت ها، آنها را وارونه روی زمین میگذارد. هرکدام از افراد گروه، یک کارت را برمیدارد. با برداشتن کارتی که کلمه شاه بر روی آن نوشته شده، صاحب آن اعلام میکند که من شاه هستم. ولی او که کارت دزد را برمیدارد، نباید اسم خود را اعلام کند.
دارنده کارت دزد به طور مخفیانه به شکلی که شاه متوجه نشود، به هم گروهی های خود چشمک میزند. در این حین هرکدام از بازیکنان که متوجه شوند، کارت های خود را زمین میگذارند.
اگر شاه متوجه چشمک زدن دزد شود، دارنده کارت دزد بازنده محسوب نمیشود. اگر تا پایان بازی هیچ فردی متوجه دزد نشود، دارنده کارت شاه بازنده است. هرکدام از این دو بازیکن- شاه یا دزد- ببازند تنبیه میشوند. تنبیهات عموماً شامل- سبیل آتشی- کمربند زدن به کف پا- ضربه زدن به پشت دست و... میباشد.
چوگان
چوگان" یک بازی سنتی سوار بر اسب است که در برخی اوقات همراه با موسیقی، نمایش و روایتگری برگزار میشود. در بازی چوگان، دو تیم در مقابل یکدیگر قرار گرفته و هدف، وارد کردن توپ (گوی) توسط یک عصای چوبی (چوگان) در دروازه تیم مقابل میباشد. این بازی غالبا در یک محوطه باز به نام "میدان" انجام میشود. بازی دارای چند مرحله (چوکه) است که تعداد آنها در مناطق مختلف، متفاوت است.
بازی چوگان در شکل سنتی خود، همراه با رژه سوارکاران، اجرای موسیقی محلی، نمایش و روایتگری اعم از نقالی و مرشدخوانی اجرا میشود، نوازندگان، نمایشگران و روایتگران نقش مهمی در هویت بخشی و کارکردهای فرهنگی این بازی دارند. از آنجا که برای انجام این بازی نیاز به وجود زمین مسطح، چندین اسب مخصوص چوگان و همچنین حضور بازیکنان ماهر می باشد، لذا همیشه قابل اجرا نیست و غالبا در ایام نوروز، عروسی های محلی و جشنهای فصلی برگزار میشود.
چوگان در ایران، تاریخی بالغ بر ۲۰۰۰ سال دارد و در ابتدا به منظور آموزش مهارت های مبارزه و جنگاوری در مناطق مختلف ایران اجرا می شد که به مرور زمان با افزودن هنرهای موسیقیایی و نمایشی به یک بازی شادی بخش تبدیل شد که بازیکنان مهارت سوارکاری، تکنیکهای حرکتهای ناگهانی و هماهنگیهای تیمی و همچنین پرتاب توپ را به نمایش میگذارند و هنرمندان نیز با اجرای هنر خود خلاقیتهای فردی خود را به نمایش میگذارند.
به گزارش ایران اکونومیست، معرفی این بازیها بر اساس اطلاعاتی است که ستاد گردشگری شهرداری تهران درباره بازیهای فوق الذکر منتشر کرده، همچنین طبق این اطلاعات تهران به دلیل داشتن سه زمین استاندارد چوگان، فدراسیون چوگان، فروشگاهها و کارگاههای ساخت ابزار چوگان و همچنین بیشترین بازیکن حرفه ای در کشور، مرکز این بازی ارزشمند و هویت بخش در ایران است.