دستگیری فقرا در تمام ایام سال و به طور خاص در ماه مبارک رمضان یک سنت در تمامی کشورهای اسلامی است و در کشورهای حاشیه خلیج فارس که به واسطه صادرات نفتی از سرانه درآمد بالایی برخوردارند، این امر بیشتر مورد اهتمام قرار میگیرد اما در ماه رمضان که حجم گدایان افزایش مییابد، این دستگیری به دستگیری فقرا تغییر وضعیت میدهد و متاسفانه در این میان باز هم ایرانیها گرفتار میشوند.
«تابناک» با این مقدمه در ادامه نوشت: فقر یکی از معضلاتی است در کمتر نقطهای از جهان اثری از آن وجود ندارد و یکی از مهمترین فلسفههای وجودی ماه مبارک رمضان، یادآوری گرسنگی، تشنگی و درماندگی فقرا به عنوان تلنگری برای کمک به احیای این گروه به تمامی مسلمانان است؛ فقرایی که بخشیشان روزگاری دورانی متفاوت داشتهاند اما مصائب روزگار بر آنها فائق آمده و ایشان را بدین وضعیت دچار ساخته است.
پیامبر اسلام (ص) فرموده است: «لولا رحمه ربّی علی فقراء اُمتی کاد الفقر أن یکون کفراً؛ اگر رحمت پروردگارم بر تهیدستان امتم نبود، نزدیک بود فقر به کفر بینجامد» و علیرغم آنها زندگی ساده و فقیرانه را همواره مورد تاکید قرار میدادند اما این سادگی را ارزش نمیپنداشتند و چهارده معصوم تاکیدات ویژه بر زندگی مناسب با تکیه بر درآمد مشروع داشتند. با این وجود گدایی لزوماً به معنای فقر نیست.
تکدیگری یا همان گدایی، یکی از شیوههای مرسوم در کشورهای در حال توسعه همچون ایران و کشورهای خاورمیانه محسوب میشود که درآمد قابل توجهی نیز در پی دارد، به گونهای که درآمد برخی از گدایان از طبقه متوسط جامعه نیز بیشتر است و به همین دلیل سهولت گدایی را با هیچ شغلی معاوضه نمیکنند و با نمایش نداری، تلاش میکنند دل مردم را به رحم بیاورند و بخشی از دارایی منقولشان را به دست آورند.
گدایی در اسلام کراهت دارد و به خصوص در صورتی که نیازمند نباشید، نهی شده و به همین دلیل نه تنها در ایران، بلکه در کشورهای عربی نیز برخورد با متکدیان امری معمول است و در ماه رمضان به واسطه افزایش متکدیان، این برخوردها در کشورهای مسلمان و مشخصاً در کشورهای حاشیه خلیج فارس شدت میگیرد و متاسفانه منجر به انتشار چنین اخباری میشود که تنها نام یک ملیت در آن برجسته میشود: ایرانی.
هیچ شکی نیست که در میان متکدیان دستگیر شده در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و عمدتاً در امارات، تعداد قابل توجهی با تابعیت آفریقا و همچنین با تابعیت همین کشورها حضور دارند و شکی نیست که تنها ذکر نام ایران، حکایت از همان عناد همیشگی دارد اما واقعیت آن است که خبرهایی چون دستگیری یک خانواده گدا با تابعیت ایرانی در امارات دور از واقعیت نیست و چنین چهرهای را برخی از ایرانیها سالها است که به نمایش گذاشتهاند.
تکدیگری برخی از ایرانیها در دیگر کشورها به دورانی باز میگردد که تب سفر به ژاپن برای یافتن شغلهای پست بالا گرفته بود و گروهی در میانه سفر به مالزی یا اندونزی تغییر جهت میدادند و ساکن در کنار در مساجد جاکارتا شدند؛ جایی که در این ماه رمضان بیش از 6000 متکدی دستگیر شدند. درآمد گدایان در مالزی، اندونزی، امارات متحده عربی و قطر به عنوان میزبان بیشترین متکدیان خارجی بالا و وسوسه کننده است، به گونهای که میان دستگیرشدگان یک مهندس مکانیک بوده است.
یکی از دستگیرشدگان در دوبی فقط در 21 دقیقه، 700 درهم برابر حدود 600 هزار تومان از تکدی گری به دست آورده بوده و به همین دلیل بسیاری از جمله برخی از ایرانیها به قصد تکدیگری راهی این کشورها میشوند و حال برخیشان مشمول برنامههای مقابله جویانه شدهاند اما آیا حقیقتاً چهره ایرانی تنها پانصد هزار تومان ارزش دارد و باید برای چنین رقمهایی، ایرانی با چهره «گدا» به جهان معرفی شود؟ چنین رفتاری به کدام بخش از فرهنگ ایران ارتباط دارد و چگونه میتوان در قبالش سکوت پیشه کرد؟
سوای نقدی که به این افراد وارد است، این نگاه وجود دارد که بسیاری از این اشخاص اگر احتیاج نداشتند به این کشورها نمیرفتند تا در دیار غربت به تکدی گری بپردازند و واقعیت آن است که سنتهای رمضان هنوز پابرجاست و ما چندان به آن توجه نمیکنیم و به همین دلیل برخی محتاجان در کنار برخی متکدیان حرفهای راهی این کشورها میشوند و چنین اتفاقانی را رقم میزنند. حقیقتاً در ماه مبارک رمضان به چند نفر کمک کردهایم و چند گرسنه را سیر و چهره چند فقیر واقعی را با لبخند همراه ساختهایم؟ آیا هنوز با فلسفه گرسنگی در نیامیختهایم و تنها رژیم گرفتهایم؟