به گزارش ایران اکونومیست، رضا پهلوی در کنفرانس امنیتی مونیخ در مصاحبهای با ادعای اینکه شخصا نظام جمهوری را به نظام سلطنتی ترجیح میدهم، گفت شاید بتوان راه نوآورانهای برای انتخاب مقام سلطنت پیدا کرد، به جای آن که شخصی که این جایگاه را پر میکند آن را به ارث ببرد.
وی در این نشست در پاسخ به پرسش خبرنگاری که پرسید آیا تصویر او به عنوان میراثدار یک رژیم غیردموکراتیک به خط مشی او برای برقراری دموکراسی ضربه نمیزند، گفت: کسی شما را به خاطر اقدامات والدینتان قضاوت نمیکند، در مورد من هم نباید به خاطر اقدامات آنها قضاوت شوم، بلکه عملکرد خودم باید معیار قرار بگیرد.
رضا پهلوی فرزند محمدرضا شاه از فرح پهلوی متولد سال 1339، اولین فرزند ذکور محمدرضا پهلوی بود و براساس قانون اساسی مشروطه به ولایتعهدی میرسید؛ وی تا 22 بهمن 57 این عنوان را داشت و در عین حال ریاست سازمان ورزش کشور را در حالیکه تنها 17 سال داشت برعهده گرفته بود.
مسئله جانشینی وی در همان دوران رژیم گذشته نیز جزو دغدغههای شاه بود چراکه اساساً او را شایسته چنین مقامی نمیدانست.
«محمدمهدی سمیعی» رئیس بانک مرکزی و رئیس سازمان برنامه بودجه رژیم پهلوی در مصاحبه با پروژه تاریخ شفاهی هاروارد میگوید شاه راجع به پسرش صریح بود و عنلاً میگفت: «من اصلاً نمیدانم که این [ولیعهد] واقعاً میتواند و دلش میخواهد که سلطنت بکند یا نه؟... ممکن است اصلاً آن شخصیت و اراده را نداشته باشد.»
محمد یگانه وزیر اقتصاد دوره پهلوی هم در مصاحبهاش به این مسئله اشاره میکند که شاه میدانست در مملکت باید تشکیلات و نهادهایی باشد و بعد از رفتن وی پسرش نمیتواند مثل وی ادامه بدهد و رهبری مملکت را در دست بگیرد.
با وقوع انقلاب اسلامی، رضا پهلوی ردای شاهی را بر تن نکرد و به خارج کشور گریخت و بعد از فوت پدرش بهعنوان لیدر بخشی از اپوزیسیون انقلاب اسلامی که عمدتاً بازماندگان رژیم دیکتاتوری سابق و یا هواداران سلطنت هستند، نقش ایفا کرد.
وی بظاهر تلاش میکند خود را طرفدار جمهوری و دموکراسی نشان دهد و حتی سلطنت موروثی را نقض حقوق بشر میداند؛ یک دهه قبل هم در گفتوگو با یک شبکه سلطنتطلب درباره پسردار نشدن و امتداد خودش گفته بود من نگرانیهای هموطنانم را از داشتن یک حکومت خودکامه و موروثی درک میکنم... برای ادای احترام به نگرانیهای هموطنانم در آینده نزدیک عمل وازکتومی انجام خواهم داد! و بهخاطر ایران و ملت ایران، خود را از داشتن فرزند پسر محروم خواهم کرد.'
در کنار چنین ادعاهایی، میان حرف تا عمل وی فاصله زیادی وجود دارد و اگر بنا به بازگشت به ایران داشته باشد ترجیح وی تجدید سلطنت دیکتاتورمآبانهی پدری است؛ زیست سیاسی او در این سالها نشان داده که با گروههایی نشست و برخاست میکند که او را شاه بدانند و باصطلاح جزو اپوزیسیون سلطنتطلب باشند.
وی یک روز بعد از فوت پدرش در قاهره سوگند پادشاهی خورد و خود را براساس قانون اساسی مشروطه پادشاه ایران میداند. در طول 40 سال گذشته وی هیچگاه زیر سوگند خود نزده و آن اقدام را منقضی یا مقطعی نداسته است؛ عمده اطرافیان او را در طول این سالها بازماندگان رژیم پهلوی و هواداران حکومت قبلی تشکیل میدادند. اتحاد سیاسی او نیز با تشکلهای سلطنتطلب همچون فرشگرد و مشروطهخواهان بوده و در مجموع افرادی را در جمع خود میپذیرند که سلطنت وی را قبول کنند.
علاوه بر رضا پهلوی مابقی بازماندگان سلطنت نیز همچون او تمنای بازگشت سلطنت را دارند؛ فرح پهلوی مردادماه امسال در مصاحبه با یک نشریه ایتالیایی مدعی شد مردم خواستار بازگشت سلطنت به ایران هستند! وی در این مصاحبه درباره امتداد سلسله پهلوی نیز گفته بود که اگر سلطنت به ایران بازگردد، نور پهلوی دختر رضا پهلوی، ولیعهد او خواهد بود!
نور پهلوی دختر ارشد رضا پهلوی که بعد از اغتشاشات چندماه گذشته در تجمعات خارج کشور ظهور و بروز داشت تا پیش از این بهعنوان یک مدل لباس با برخی کمپانیها همکاری میکرد و تسلط کمی هم به زبان فارسی دارد ولی با اینحال خانواده شاه حتی برای بعد از رضا پهلوی هم فکر کردهاند! اگرچه رضا پهلوی خود را از داشتن فرزند پسر محروم دانست اما برای امتداد خود روی دختر ارشد حساب باز کرده است؛ امری که حتی براساس قانون اساسی رژیم سابق نیز نپذیرفتنی است!
تناقضات کلامی و رفتاری رضا پهلوی نشان میدهد که او فارغ از اینکه حتی در هدایت اپوزیسیون نیز ناتوان بوده و شاه نیز او را شایسته چنین مقامی نمیدانست، نیم نگاهی به احیای دیکتاتوری دارد و هیچگاه درباره مقاطع حساس دوران پدرش همچون کودتای 28 مرداد و یا عملکرد ساواک موضعگیری منفی و قاطع نکرده است چنانچه حضور پرویز ثابتی سرشکنجهگر و نفر دوم ساواک در تجمع هفته گذشته که رضا پهلوی سخنران آن بود، هجمههای شدیدی علیه رژیم گذشته صورت داد اما رضا پهلوی سعی کرد با وی نیز مرزبندی نکند و نشان داده مستظهر به پشتیبانی بازماندگان رژیم گذشته حتی از ساواک است.