عباس آرگون در گفتوگو با ایران اکونومیست، اظهار کرد: چین در طول سالهای گذشته، توانسته خود را به یکی از بزرگترین اقتصادهای دنیا تبدیل کند و حرکت رو به رشد اقتصادی این کشور نشان میدهد که در آینده نیز چینیها سهم بزرگتری از اقتصاد را در اختیار خواهند داشت. امروز آمارهای تجارت جهانی نشان میدهد که چین بزرگترین صادرکننده در جهان بوده و ارتباطات گستردهای با تمام کشورهای دنیا دارد.
وی با بیان اینکه چین در حوزه واردات نیز مقصدی بسیار مهم به شمار میرود، بیان کرد: آمارها نشان میدهند که چین یکی از اصلیترین واردکنندگان انرژی و مواد اولیه در جهان به شمار میرود و به همین دلیل یکی از اصلیترین واردکنندگان نفت ایران در تمام سالهای گذشته نیز لقب گرفته است. از سوی دیگر ما در صادرات و واردات غیرنفتی نیز همواره با چین روابط گستردهای داشتهایم و این کشور شریک اصلی تجاری ما به شمار میرود.
عضو اتاق بازرگانی تهران ادامه داد: تحت تاثیر همین شرایط، سفر رئیس جمهوری به چین میتواند برای اقتصاد ما نتایج مثبت جدیدی به همراه آورد و با تلاش برای کنار زدن محدودیتها، می توان انتظار داشت که تجارت مشترک میان دو کشور افزایش پیدا کند. به طور کلی در شرایط تحریم از توافقات دو جانبه گرفته تا عضویت در اتحادیههایی مانند شانگهای یا اوراسیا، قطعا میتواند به اقتصاد ما کمک کند.
آرگون با اشاره به دو عاملی که میتواند در مسیر همکاریها میان دو کشور مانع ایجاد کند، توضیح داد: موضوع نخست این است که امروز بخش مهمی از اقتصاد چین در اختیار بخش خصوصی قرار دارد و این شرکتها نیز مانند بنگاههای اقتصادی سایر نقاط دنیا، ابتدا به سود و تضمین بازگشت سرمایه خود فکر میکنند. با توجه به اینکه شرکتهای چینی با بسیاری از کشورهای دیگر دنیا نیز کار میکنند، خطر تحریم شدن از سوی آمریکا برایشان یک مانع مهم بوده است و همین موضوع باعث شده که با وجود نزدیکی سیاسی دو کشور، عملا بسیاری از شرکتها نسبت به ورود به ایران تردید داشته باشند. از این رو باید تلاش شود که راهی برای کنار زدن این ترسها و رسیدن به یک راهکار دو جانبه پیدا شود.
وی مانع دوم را به شرایط داخلی اقتصاد ایران مربوط دانست و افزود: ما در سالهای گذشته با مشکلاتی در داخل اقتصاد ایران مواجه بودهایم که شاید بسیاری از آنها لزوما به تحریم ها نیز ارتباط مستقیم نداشتهاند. در چنین بستری، وقتی سرمایه گذاران داخلی نتوانند تصویر دقیقی از آینده اقتصاد ایران داشتهاند و با تغییر قوانین یا دشوار شدن فعالیت در محیط کسب و کار مواجه شوند، عملا کار جدید را از دستور کار خارج میکنند و روند خروج سرمایه از کشور در سالهای قبل نیز این مسئله را نشان میدهد. وقتی ما نتوانیم سرمایه گذار داخلی را قانع کنیم، قطعا برای جذب سرمایه خارجی نیز با مشکل مواجه میشویم. از این رو اصلاح قوانین و بهبود محیط کسب و کار میتواند برای جذب سرمایه داخلی و خارجی ما را آماده کند و در این بین شرکتهای چینی نیز قطعا گزینههای خوبی خواهند بود.