میرعلایی در گفتوگویی با ایران اکونومیست از ماجرای ساخت سریال «تا صبح» با دو کارگردان و خاطره جمع کردن ماشینهای قراضه و اسقاطی برای تصویر کردن یک فیلم تاریخ معاصر سخن گفت.
بیش از ۱۶ سال از ساخت سریال «تا صبح» به کارگردانی مشترک مجید جوانمرد و محمدعلی باشه آهنگر میگذرد؛ سریالی که روایتی عاطفی از زندگی درهم تنیدهٔ چند جوان از دههی ۵۰ را به تصویر میکشد.
به گفته تهیهکننده چون قرار بود کار را به دهه فجر برسانند و زمان زیادی برای ساخت آن نداشتند، از دو کارگردان برای ساخت بهره گرفته شد.
در این زمینه بخوانید:
ماجرای سیلی خوردن به یادماندنی از عسل بدیعی
«تا صبح» این روزها از تلویزیون بازپخش شد و احمد میرعلایی ـ تهیهکننده این سریال دهه هشتادی ـ در گفتوگویی با ایران اکونومیست در راستای مرور سریالها و برنامههای ماندگار دههی فجر تلویزیون، از شرایط ساخت این مجموعه در آن سالها سخن گفت.
۲ کارگردان با ۲ سلیقه متفاوت
این تهیهکننده دربارهی ماجرای ساخت سریال «تا صبح» توضیح میدهد: این کار توسط آقای عباس نعمتی نوشته و از طرف شبکه پنج سیما به من پیشنهاد شد. مسئلهای که داشتیم کمبود زمان بود. ما قرار بود این کار را در آن سال به پخش در ایام دههی فجر برسانیم و زمان برای پیش تولید و تولید این کار محدود بود؛ بنابراین تصمیم گرفتیم این سریال را همانطور که برخی از متنها و کارها اجازه میدهد که امکان ساخت آثار با دو کارگردان مجزا را داشته باشند، با دو گروه کار کنیم و این تجربهای بود که ما در سریال «روایت انقلاب» با آقای شورجه و شمقدری هم داشتیم. آقای جوانمرد و باشه آهنگر برای این کار دعوت شدند. کار سختی هم بود؛ دو کارگردان با دو سلیقه متفاوت. ما در این سریال، تقسیم لوکیشن میکردیم؛ برای اینکه بتوانیم کار را پیش ببریم. به همین منظور این کار، برنامهریزی دقیق و مضاعفی از او سوی عوامل کار را میطلبید.
عسل بدیعی از شدت خستگی سر صحنه خوابش میبرد!
این تهیهکننده با اشاره به دشواریهای ساخت سریال «تاصبح» که با دو گروه کارگردانی مجزا ساخته شد، یادآور میشود: مرحوم عسل بدیعی که روحش شاد به عنوان بازیگر نقش اصلی و همچنین سایر عوامل در این سریال فشار و زحمت زیادی را متحمل شدند.
وی با اشاره به خاطراتی از دشواریهای ساخت سریال «تا صبح» یادآور میشود: یک شب سر صحنه تصویربرداری حاضر شده بودم، روزی بود که تولد شخصیت خانم بدیعی را سر صحنه، فیلمبرداری میکردیم. آقای جوانمرد کار را مدیریت میکرد، گروه دیگر هم صبحها در لوکیشنی واقع در کارخانه چیتسازی بودند و در واقع ما بیشتر صحنههای قدیمی را در آنجا که تعطیل شده بود، میگرفتیم. در آنجا هم مشکلاتی داشتیم اما در نهایت به نسبت شرایط بهتر بود و چون خانم بدیعی صبحها در لوکیشن چیتسازی بود و در ادامه با گروه دیگرمان همکاری میکرد، سر صحنه از شدت خستگی زمانی که آقای جوانمرد کات میدادن به گوشهای میرفت و خوابش میبرد و دوباره که کار شروع میشد، با تلاش ادامه میداد.
میرعلایی ادامه داد: خانم بدیعی هنرمندی با احساس مسئولیت بود و علیرغم زمان محدود و خستگی مفرط، سعی داشت نقشی که به او محول شده بود را به بهترین نحو ایفا کند. احساس میکرد گروه همه مجدانه فعالیت میکنند تا کار را زودتر به نتیجه برسانند و به مخاطب عرضه کنند. به عنوان تهیهکننده بیشترین بارِ نگرانی من، رسیدنِ به موقع کار به آنتن تلویزیون بود، اما در آن شرایط برای پیشگیری از اُفت کیفیت بازی خانم بدیعی، کل کار را آن شب تعطیل کردم تا ایشان به عنوان بازیگر اصلی با روحیه بهتری به کارش ادامه بدهد، اما ایشان با توجه به شرایط، اصرار به ادامه کار داشت ولی به هر حال آن شب کار تعطیل شد و ایشان با روحیه بهتری آمد و کار را ما تقریبا به موقع به سرانجام رساندیم.
وی در همین زمینه درباره ساخت آثار تلویزیونی با مختصات سریال «تا صبح» گفت: در این شرایط بازیگر است که بیش از سایر عوامل گروه سختی کار را به دوش می کشد؛ چرا که بازیگران را نمیتوان به دو گروه تقسیم کرد اما همکاری این تیم قطعا در سرعت کار تاثیر بسزایی داشت. بعضی از روزها این امکان هم وجود داشت و برنامهریزی را طوری میتوانستیم طراحی کنیم که بازیگر در طی ۲۴ ساعت بازی نداشته باشند. گاهی اوقات هم دو گروه در یک لوکیشن کار میکردند و امکان این هم وجود داشت که بازیگران را به همدیگر قرض بدهند. اما همیشه اینطور نمیشد؛ البته فشار روحی و روانی بیشتر بر روی بازیگر بود و از این نظر خیلی با حساسیت جلو میرفتیم؛ چراکه تمام زحماتی که عوامل میکشند و آنچه را که مخاطب در خروجی میبیند، بازیگر است و این از دشواریهای کار ما بود اما با برنامهریزی به نتیجه رسید و نتیجه خوبی به دنبال داشت.
متاسفانه به فکر شهرکسازی نیستیم
میرعلایی از مشکلات عمده ساخت آثار تاریخی به نبود شهرک سینمایی اشاره میکند و میگوید: ما متاسفانه شهرکی برای ساخت کارهای تاریخ معاصر نداریم و این مسئله مهمی است. در هر دوره برخی مسئولان ادعاهایی را برای ساخت شهرک مطرح میکنند و در نهایت میآیند و میروند و خبری از این ادعاها نمیشود؛ در حالی که اگر یک تفکر درست و مدیریت صحیح پشت کار باشد، بودجهای برای ساخت شهرک صرف میشود اما در آینده صدها برابر آن بودجه جبران خواهد شد.
وی در همین زمینه با اشاره به دشواریهای ساخت آثار تاریخ معاصر و ترسیم فضای دهه ۵۰ که برای مردم ملموستر بوده است، با اشاره به ضعف نبود شهرک سینمایی، اظهار میکند: ساخت آثار نمایشی در دهه اول انقلاب به نسبت آثار تاریخی، از جهتی دشوارتر است؛ چراکه شرایط شهرها تغییر کرده و ما به معماریها و ساختمانهای دهه پنجاه به ندرت میتوانیم دسترسی پیدا کنیم. زمانی که شما عکسهای دوران انقلاب را ورق میزنید، میبینید که با آن چیزی که در سریالها ساخته می شود، بسیار متفاوت است. اما آثار تاریخی چون «اصحاب کهف»، «مختارنامه»، «یوسف پیامبر(ع)» را که میبینیم چون مابهازایی برای تطبیق نداریم، همه چیز را سهلتر میپذیریم و پیگیر جزئیات نیستیم؛ اما در کارهای دهه ۵۰ به بعد با توجه به شواهدی که در ذهنمان هست، توقع داریم به جزئیات بیشتر توجه شود.
جمع کردن ماشینهای قراضه و اسقاطی برای فیلمهای تاریخ معاصر
تهیهکننده «تا صبح» با اشاره به کمبود شهرکهای سینمایی موجود در کشور، میگوید: متاسفانه دکورها و امکانات شهرک سینمایی غزالی را خیلی استفاده میکنند و دیگر برای مخاطبان نخنما شده است. اما از روی ناچاری همه به آنجا پناه میبرند؛ چراکه متاسفانه مسئولان به فکر نبودهاند چندین خودرو، باجه تلفن و اتوبوسهای آن زمان و ... را حفظ کنند. برای یکی از فیلمها نیاز به ماشینهای قدیمی داشتیم. آن موقع ما به سراغ ماشینهایی که اسقاط میکردند، میرفتیم و درخواست میکردیم چند ماشین اسقاطی را به ما تحویل دهند و دوباره بازمیگردانیم و اینها همه برای ما مسئله شده بود. در کار «شب واقعه» نیز ماشینها را باید در لوکیشن پُر میکردیم و خود این برای ما معضل شده بود. از محل دپو کردن ماشینهای قراضه، ماشین جمع میکردیم که در این زمینه هم با مشکلاتی مواجه بودیم.
میرعلایی یادآور می شود: یکی از فکرهایی که مسئولان باید برای سینمای ایران بکنند، زمینهسازی ساخت شهرکهای جدید سینمایی برای این است که بتوان فیلمها را واقعیتر به تصویر کشید. سال ۸۶ در زمان ساخت «تا صبح» شما حداقل چندین دستگاه پیکان در خیابان پیدا میکردی که به دهه اول انقلاب نزدیک باشیم، اما حالا رفته رفته این ماشینها حذف شدهاند و دیگر نیستند و این روزها به ندرت در خیابان میبینیم.
جذابیتهایی که ۲ کارگردان را تشویق به ساخت «تاصبح» کرد
این تهیهکننده علت موفقیت سریال «تا صبح» در زمان خودش را اینگونه میگوید: سریال «تا صبح» از جمله آثار مورد توجه مخاطب در زمان خودش بود و حالا هم پخش میشود. یکی از دلایل اقبال از این سریال بازیهای خوب بازیگران و صحنهآرایی درست بود. اگر همه زحمات کشیده شود اما امکانات اولیه مثل صحنه نباشد، کار لَنگ خواهد ماند.
میرعلایی همچنین با اشاره به فیلمنامه «تا صبح» عنوان کرد: فیلمنامه «تا صبح» جذابیت درام را داشت و در کنار موفقیتهای درام، واقعیتهایی را در مسیر شکلگیری انقلاب بیان میکرد و این خود یکی از جذابیتهایی بود که دو کارگردان را تشویق به ساخت کار میکرد. هر بازیگری که دعوت میکردیم با عشق و علاقه کار را میپذیرفتند. وقتی فیلمنامه خوب باشد و عوامل نیز جدی و حرفهای، کار خروجی خوبی به دنبال خواهد داشت. جا دارد از آقای جوانمرد یاد کنم که جوانمردانه پای کار ایستادند و همینطور آقای باشهآهنگر که قرار بود به کار دیگری مشغول شود و اکراه داشت که این کار را در کنار کارگردان دیگری بپذیرد، اما حضورشان در این کار اقدام خالصانه و فداکارانهای بود. برخی سکانسهای «تا صبح» با وجود اینکه با محدودیت زمانی در آن مواجه بودیم، تنه به کارهای سینمایی میزد و اینها همه نشاندهنده احترام به مخاطب است.
جرأت پخش نکردن کار ضعیف را داشته باشیم
میرعلایی در پایان گفتوگوی خود با ایران اکونومیست میگوید: متاسفانه همین حالا سریالهایی در تلویزیون میبینیم که بدیهیترین استاندارها در آن رعایت نشده است و مخاطب میبیند که به او بیاحترامی شده است.
وی در ادامه با بیان اینکه باید دلسوزنامه کار کرد و به مخاطب احترام گذاشت، عنوان میکند: سازمان صداوسیما باید جرأت داشته باشد و اگر گروهی کار ضعیفی میسازد، ضمن عذرخواهی از مخاطب جلوی پخش آن را بگیرد. قرار نیست هر کاری که ساخته میشود، پخش شود.
وی معتقد است برای نظارت بیشتر باید در شبکهها گروه استاندارد گذاشته شود تا متن استاندارد تصویب شود و مردم احساس کنند به آنها احترام گذاشته میشود.
چرا «مستانه» به «تا صبح» تغییر کرد
میرعلایی درباره علت تغییر نام سریال «مستانه» به «تا صبح» نیز اینگونه عنوان می کند: آن موقع هنگام نگارش، نام «مستانه» برای کار انتخاب شده بود اما اعلام کردند که نام دیگری هم برای آن انتخاب کنیم که با تفألی که به دیوان حافظ زدیم، عنوان «تا صبح» برای کار انتخاب شد. از تمامی دستاندرکاران تیم سازنده این سریال که عاشقانه کار کردند و همچنین مدیران وقت شبکه تهران و سازمان صداوسیما و سایر همکاران در رسانه ملی تشکر میکنم که کار آبرومندانه در آمد.
به گزارش ایران اکونومیست، احمد میرعلایی بعد از سریال «موسی(ع)» که قرار بود تهیهکنندگیاش را بر عهده داشته باشد، کار جدیدی برای تلویزیون نداشته و در حال حاضر به گفته خودش در تدارک متنهایی برای ساخت پروژه سینمایی و سریال است.