خشکسالی و کم آبی در ایران با اقلیم خشک و نیمه خشک با میانگین بارش کمتر از ۱۵۰ میلیمتر (کمتر از یک سوم میانگین جهانی) یک واقعیت است که با روند روزافزون نیاز آبی در بخشهای مختلف در برابر کاهش نزولات جوی و کاهش شدید منابع آب کشور، این موضوع در آینده بیشتر نمایان خواهد شد. در حال حاضر بیشترین مصرف آب در کشور ایران در بخش کشاورزی بوده که حدود ۹۰ درصد منابع آب کشور را شامل میگردد. بنابراین مدیریت مصرف آب در این بخش میتواند بسیار مؤثر و راهگشا باشد. در این راستا توجه به راندمان آبیاری، بهرهوری مصرف آب، مقدار آب مصرفی و بهرهگیری از روشهای نوین آبیاری از مهمترین رویکردهای اساسی در کاهش مصرف، بهینهسازی و صرفهجویی در مصرف آب میباشد که باید مورد توجه ویژه قرار گیرد. لذا توجه به موارد زیر میتواند نقش موثری در بهبود شرایط و بهینه سازی مصرف آب داشته باشد:
اجرای طرح آب مجازی:
اصطلاح آب مجازی برای اولینبار در دهه ٩٠ میلادی توسط «تونی آلن» انگلیسی مطرح شد. براساس نظر این اندیشمند آب مجازی، مقدار آبی است که یک کالا یا یک فرآورده کشاورزی در فرآیند تولید، مصرف میکند تا به مرحله تکامل برسد. آب مجازی به عنوان یک راه حل برای جلوگیری از بحران آب مطرح میباشد که با اجرایی شدن آن میتوان محصولات با بالاترین میزان مصرف آب را از طریق کشتهای فرامرزی و یا تولیدات سایر کشورها تهیه نمود. با این کار عملاً ضمن توجه به توسعه پایدار، بخش اعظمی از مصارف آب در بخش کشاورزی صرفه جویی خواهد شد.
اجرای الگوی کشت (برنامه کشت) متناسب با شرایط منطقهای:
با توجه به اقلیمهای متفاوت و توزیع مناسب منابع آب در سطح کشور، مدیریت منابع و مصارف آب جهت پاسخگویی به نیازهای متعدد در نقاط مختلف کشور و مطابق الگوی اقلیمی یه ضرورت انکار ناپذیر است. در این ارتباط:
منجر به هدر رفت منابع آبی و غالباً کشتهای غیر اقتصادی با بازدهی کم در مقابل ارزش آب مصرفی خواهد شد.
کشت خودسرانه و بدون برنامه ریزی، نه تنها برای تعادل بازار هدف موثر نیست، باعث بر هم زدن تعادل مصارف آبی و تاثیرات منفی بر میزان کمی و کیفی منابع آب در مناطق و همچنین تغییرات نامتعارف اکوسیستم و خاک را نیز در پی خواهد داشت. این در حالی است که به لحاظ اقتصاد ملی نیز چندان موثر واقع نخواهد شد.
تغییر در الگوی مصرف آب و تغییر نگرش در بخش کشاورزی:
در شیوه کشت سنتی، توسعه کشاورزی از طریق گسترش سطح کشت آبی به جای افزایش تولید در واحد سطح مورد توجه قرار میگیرد. این شیوه از کشاورزی در حالی در بین شمار زیادی از کشاورزان کشور مرسوم شده، که بازده مصرف آب در بخش کشاورزی به طور متوسط کمتر از ۳۰ درصد متوسط جهانی آن است.
شیوههای رایج کشت و آبیاری در بخش کشاورزی در بسیاری از مناطق کشور از الگوهای قدیمی و سنتی پیروی میکند. لذا لازم است نگرش و سیاستهای مقامات محلی و ملی و همچنین کشاورزان نسبت شیوه سنتی آبیاری و همینطور بهره گیری از روشهای نوین آبیاری تغییر کند. یکی از این روشها بازسازی و بهسازی شبکههای موجود، اصلاح الگوی مصرف، استفاده حداکثری از روشهای انتقال با لوله و بهرهگیری از روشهای نوین آبیاری و مدیریت هوشمند توزیع آب به منظور بهبود بهرهوری و کاهش مصرف آب و افزایش تولیدات کشاورزی میباشد. در این ارتباط تغییر شیوه آبیاری و استفاده از روشها و سامانههای نوین نیازمند فرهنگ سازی وآموزش موثر به ذینفعان و ذیمدخلان میباشد. چه بسا بدون فرهنگ سازی و آموزش، صرفاً به هدر رفت سرمایههای ملی ختم و منجر به شکست خواهد شد.
عدم حصول به کاهش مصرف با اجرای ناقص شبکههای آبیاری و زهکشی بر اساس روشهای نوین آبیاری:
کشاورزی سنتی و استفاده از انهار خاکی و سیستمهای فرسوده انتقال با افزایش تلفات آب، منجر به افزایش تقاضا، تلفات و مصرف بیش از حد متعارف میشود لذا اجرای کامل و دقیق شبکههای آبیاری بر اساس روشهای نوین به منظور بهبود بهرهوری و کاهش مصرف آب و افزایش تولیدات کشاورزی همراه رشد اقتصادی امری لازم و از مهمترین روشهای ارتقای راندمان آبیاری است که دستیابی به آن در گرو همکاری و همگرایی کلیه ذینفعان و ذیمدخلان است و در ساختار دولت، وزارتین نیرو و جهاد کشاورزی این امر مهم را راهبری مینمایند. وزارت نیرو با احداث سدهای مخزنی، ایستگاههای پمپاژ و خطوط انتقال، تأمین آب مطمئن و پایدار را عهده دار بوده و وزارت جهاد کشاورزی نیز با اجرای شبکههای داخل مزارع (درجه ۳ و ۴) وظیفه انتقال و توزیع آب در اراضی کشاورزی و همچنین وظایفی همچون تعریف برنامه کشت منطقه ای، پیگیری تشکیل تعاونیها و تشکلهای آببران، اطلاع رسانی، فرهنگ سازی و آموزش و ... را به عهده دارد. در این خصوص وزارت نیرو وظیفه سازهای دارد که باید منطبق با سیستمهای بروز و نوین آبیاری باشد، لکن وزارت جهاد کشاورزی ضمن وظیفه سازهای در بخش شبکههای فرعی، متولی موضوعات مهم غیرسازهای در ارتباط با آب و خاک و ذینفعان بخش کشاورزی میباشد.
لذا وجود هماهنگی و همکاری متقابل دو وزارتین نیرو و جهاد کشاورزی، تاثیر چشمگیری بر حصول به نتایج مثبت در امر بهینه سازی، صرفه جویی و افزایش راندمان آبیاری و در نهایت افزایش ارزش اقتصادی محصولات کشاورزی خواهد داشت. این در حالی است که تجربیات سنوات گذشته نشان میدهد که با وجود تلاشهای صورت گرفته، نتایج قابل انتظار حاصل نشده که برخی از مهمترین دلایل آن به شرح ذیل است:
پیشنهادات کاربردی:
با عنایت به مباحث عنوان شده به منظور بهبود بهره وری مصرف آب، لازم است توجه کافی به ارتقای وضعیت موجود دو مولفه اصلی بهرهوری یعنی میزان آب مصرفی و میزان تولید به ازای واحد حجم آب مصرف شده به عمل آید. در این راستا برخی نکات فنی و کاربردی به شرح زیر پیشنهاد میشود: