يکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 15 - ۱۲ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۱۹ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۴
ایران‌ چگونه به استقلال رسید؟

روایت حداد‌عادل از استعمار ‌انگلیس بر حکومت قاجار و پهلوی

حداد عادل گفت: شعار استقلال و آزادی در زمان انقلاب، ریشه‌ای تاریخی از زمان قاجار در ذهن مردم داشته که نسل به نسل منتقل شده است‌.
روایت حداد‌عادل از استعمار ‌انگلیس بر حکومت قاجار و پهلوی
کد خبر: ۵۸۳۲۵۷

به گزارش ایران اکونومیست از اصفهان، غلامعلی حدادعادل در نشست بازخوانی بیانیه گام دوم انقلاب در ارتباط با اهمیت توجه به این بیانیه اظهار داشت: بیانیه گام دوم انقلاب، بیانیه‌ای بسیار مهم و اسناد بالادستی انقلاب اسلامی است و مقام معظم رهبری اهمیت ویژه‌ای برای آن قائل هستند؛ ایشان تجربه 40 سال انقلاب را چراغ راه 40 سال بعدی قرار دادند و همه نیروهای انقلابی باید تامل و تحقیق فراوانی پیرامون این بیانیه داشته باشند.

وی با بیان اینکه یکی از مفاهیم مطرح شده در بیانیه گام دوم موضوع استقلال و آزادی است، عنوان کرد: اولین شعار مردم ایران در انقلاب اسلامی در سراسر کشور، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود. این شعار بر زبان همه جاری بود درحالی که نیروهای انقلاب در آن زمان رسانه و تشکیلات قدرتمندی که شعاری را به همه ابلاغ کند نداشتند.

حدادعادل با تاکید بر ریشه‌دار بود این شعار در اذهان عمومی بیان کرد: نمی‌شود که یک شعار بدون زمینه عمومی توسط آحاد مردم تکرار شود بلکه آنها در عمق فکرشان عدم استقلال و آزادی کشور را قبول داشتند؛ این نشات گرفته از یک وجدان تاریخی بوده که نسل به نسل منتقل شده است.

وی با بیان اینکه برای یافتن این ریشه تاریخی باید بر دو قرن پیش از انقلاب مروری داشت، گفت: زمانی که آقامحمدخان به عنوان اولین پادشاه سلسله قاجار را تاسیس کرد، با تکیه بر قدرت و البته بی‌رحمی به سلطنت رسید و مدت کوتاهی حکومت کرد.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: در زمان فتحعلی شاه دو جنگ با روسیه رخ داد که هر دو به شکست ایران و در نهایت قرارداد گلستان و ترکمنچای منجر شد که در یکی از آنها 17 شهر آباد قفقاز از ایران جدا شد؛ این ضربه بزرگی به روح ایرانیان وارد کرد اما هنوز استعمار و نفوذ بیگانه به شکل عدم استقلال خود کشور لمس نشده بود.

وی با بیان اینکه از دوران محمدشاه حضور و خطر انگلیس‌ها در ایران افزایش یافت، تصریح کرد: دولت انگلیس‌ به هندوستان با عظمت که دارای وسعت زیادی بود نظر داشت و آن را به مستعمره خود تبدیل کرده بود؛ این سرزمین برای انگلیسی‌ها معدن طلا و محلی برای غارت و نیز بازاری برای عرضه محصولات انگلیسی بود.

حدادعادل افزود: جمعیت هندوستان در آن زمان 300 میلیون نفر بود و دولت انگلستان با پنج هزار نفر آن را اداره می‌کرد و برای از دست ندادن آن به وسیله نیروهای روسی و فرانسوی مراقبت بسیاری می‌کردند.

وی با اشاره به درگیری‌های فرانسه و روسیه با انگلیس عنوان کرد: فرانسوی‌ها که با دولت انگلستان درگیر بودند می‌خواستند با نفوذ در ایران هندوستان استعماری را تهدید کنند و از طرف دیگر روس‌های تزاری که علاقه‌مند به حضور در خلیج‌فارس بودند تهدید بزرگتری برای انگلستان محسوب می‌شدند؛ انگلیس‌ها بسیار مراقب بودند تا منطقه حائلی بین خود و روسیه ایجاد کنند که این منطقه ایران و افغانستان بود.

حداد عادل اضافه کرد: وقتی هرات برای دخالت بیشتر انگلیس در افغانستان از ایران جدا شد، شاه برای بازپس‌گیری آن را محاصره کرد و انگلیس‌ها در واکنش به این موضوع بوشهر را با کشتی‌های جنگی بمباران کردند؛ آنها شرط توقف بمباران را عدم محاصره هرات عنوان کردند.

وی با بیان اینکه برای دولت انگلستان دخالت در ایران و کنترل اوضاع آن به دلیل حفظ هندوستان بسیار اهمیت داشت، گفت: انگلیس‌ها هیچوقت ایران را پیشرفته نمی‌خواستند و سیاست آنها گرسنه و محتاج نگه داشتن کشور بود.

حدادعادل با اشاره به نقش انگلیس در عزل و نصب نخست‌وزیران در زمان قاجار بیان کرد: بارزترین دخالت انگلیس در ایران را می‌توان عزل و قتل امیرکبیر دانست که مردی با کفایت و متدین با خدمات بسیار ارزنده در ایران بود؛ پس از او کشور صدراعظمی به کفایت و لیاقت امیرکبیر به خود ندید.

وی در ارتباط با تاثیر اکتشاف نفت در افزایش نفوذ انگلیس در ایران عنوان کرد: پس از ناصرالدین‌شاه، پیدا شدن نفت در خوزستان اهمیت ایران را برای انگلیس افزایش داد و آنها نفت ایران را با قیمت ارزان خریداری کرده و منبع انرژی صنایع، کشتیرانی و ناوگان جنگی خود را تامین می‌کردند؛ این داستان غم‌انگیزی بود که از زمان مظفرالدین شاه تا سال‌ها بعد ادامه داشت.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: علاوه‌بر این موضوع در حین جنگ جهانی اول در همسایگی شمالی ایران انقلاب کمونیستی رخ داد و حکومت تزاری روسیه سرنگون شد و جای خود را به اتحاد جماهیر شوروی داد.

وی ادامه داد: روس‌ها که پیش از این هرگونه دخالتی در ایران داشتند، با شکل‌گیری انقلاب تا حدودی درگیر مسائل داخلی خود شدند و در ابتدا به دنبالدخالت در مسائل ایران نبودند؛ این موجب ایجاد یک خلا سیاسی و دخالت مطلق انگلیس در ایران شد.

حدادعادل با اشاره به نحوه تغییر سلسله قاجار به پهلوی عنوان کرد: در این زمان آنها تصمیم گرفتند که یک سلسله جدید که خود پادشاه آن را انتخاب کرده‌اند روی کار بیاورند؛ از این رو آنها از رضاخان پشتیبانی کردند و او سلسله پهلوی را تاسیس کرد.

وی با بیان اینکه رضاشاه ایل و قبیله‌ای نداشت و با پشتیبانی انگلیس به قدرت رسید، اظهار داشت: پادشاهان قاجار با تمام ایراداتی که داشتند با قدرت خود و قبیله‌شان به سلطنت رسیده و خود را وامدار انگلیس نمی‌دانستند و انگلیس نیز این را نمی‌پذیرفت؛ از این رو با حمایت از رضاخان که یک افسر قزاق بود، او را به قدرت رساندند.

حداد عادل افزود: مردم از حمایت انگلیس از رضاخان برای به قدرت رسیدن او آگاه بودند و خود انگلیسی‌ها نیز به این موضوع اذعان داشتند؛ پس از پیروزی انقلاب اسناد زیادی یافت شد که بر این مسئله دلالت داشتند.

وی تصریح کرد: انگلیس برای ایران شاه تعیین می‌کرد و در این حالت هیچ امیدی به پیشرفت کشور نبود؛ در تمام مدت حکومت رضاشاه ایران به عرصه تاخت و تاز انگلیس تبدیل شد و از رجال سیاسی تا نمایندگان مجلس توسط این دولت انتخاب می‌شدند؛ خود محمدرضا شاه به این مسئله اعتراف کرده است.

حدادعادل افزود: عموم مردم ایران می‌دانستند که نمایندگان مجلس از پیش انتخاب شده‌اند و مردم هیچ دخالتی نداشتند؛ انگلیسی‌ها حتی در انتخاب سفیر مصر در ایران نیز دخالت داشتند.

وی با اشاره به نفوذ گسترده انگلیس در ایران بیان کرد: افراد بسیاری در ایران جیره‌خوار انگلیس و حافظ منافع آن بودند و مستمری و مواجب ماهانه از دولت انگلیس دریافت می‌کردند‌.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ارتباط با اتمام حکومت رضاخان در ایران عنوان کرد: زمانی که رضاشاه به فکر همکاری با آلمان‌‌ها افتاد، همین انگلیس با همکاری روسیه او را مثل یک دستمال مصرف شده از کشور بیرون انداختند و برای ایران شاه جدید انتخاب کردند.

وی با بیان اینکه شاه جوان دوباره تحت کنترل انگلیس قرار داشت تا اینکه دکتر مصدق به فکر ملی شدن صنعت نفت افتاد، گفت: پس آنکه ملت ایران توانستند با رهبری دینی آیت‌الله کاشانی و رهبری سیاسی دکتر مصدق انگلیس را خارج کرده و اداره پالایشگاه آبادان و استخراج نفت را در اختیار گرفتند، انگلستان با پشتیبانی آمریکا نفت ایران را تحریم کرد و اجازه حضور کشتی‌ها در خلیج فارس برای خرید نفت ایران را نمی‌دانند.

حدادعادل افزود: در نهایت کودتای 28 مرداد رخ داد و دولتی که برای ملی شدن صنعت نفت روی کار آمده بود سرنگون شد؛ پس از این کودتا آمریکا جای انگلیس در استعمار ایران را گرفت و انگلیس به قدرت دوم مبدل شد.

وی با اشاره نقش استعماری آمریکا در ایران بیان کرد: از سال 1332 تا انقلاب اسلامی ایران استقلال نداشت و اختیار کشور روز به روز به دست آمریکا می‌افتاد؛ انگلیس هم منافع خود را در ایران داشت و جاسوسانش را در نقاط مختلف قرار داده بود.

مشاور عالی رهبر معظم انقلاب ادامه داد: مبانی استعمار انگلیس در قرن 19 حفظ هندوستان و استفاده از نفت ایران بود اما آمریکا با اهداف گسترده‌تری به منطقه آمده بودند و به نام مبارزه با کمونیسم ایران را به استعمار خود درآوردند به طوری که شاه نوکر آمریکا و مردم در خدمت او بودند.

وی تصریح کرد: در آن زمان آمریکایی‌ها برای اقتصاد ایران برنامه‌ریزی کرده و نخست‌وزیر و فرماندهان نظامی را تا سال 57 انتخاب می‌کردند و حتی خدمتگزاران شاه نیز بر این موضوع اعتراف کرده‌اند.

حدادعادل با تاکید بر مطالعه تاریخ توسط آحاد مردم و به ویژه جوانان عنوان کرد: جوانان امروز ایران باید بدانند که اگر پدرانشان در 44 سال پیش در همه جای ایران به صورت خودجوش با شعار استقلال و آزادی به ندای امام لبیک گفتند، این تبلیغاتی نبوده و حاصل تجربه تلخ تاریخی از زمان قاجار و به ویژه در دوران پهلوی بود.

وی اضافه کرد: مردم در آن زمان باور داشتند که ایران استقلال ندارد و افرادی که خود را هدف گلوله‌های ‌مزدوران شاه قرار می‌دادند نسبت به اوضاع کشور و نیز هدف خود آگاهی داشتند؛ این مردم بی‌دلیل استقلال را بیان نمی‌کردند بلکه یک تاریخ ننگین استعماری پیش چشم آنان بود.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی تاکید کرد: امروزه برای ایران در تهران به عنوان پایتخت تصمیم‌گیری می‌شود و از این نظر ایران تنها کشوری است که در منطقه چنین استقلالی دارد.

وی در ارتباط با آزادی بیان در زمان حکومت رژیم پهلوی عنوان کرد: طبق نوشته‌های اسدالله علم، در زمان محمدرضا شاه، روزنامه اطلاعات که به طور کامل به نفع حکومت شاه مطلب چاپ می‌کرد، اعتراضی از رانندگان تاکسی در ارتباط با عدم عمل به مسئولیت یک شرکت تعاونی تاکسیرانی منتشر کرد؛ پس از این اتفاق محمدرضا شاه رئیس این روزنامه را از شرکت در مهمانی در دربار منع کرد.

حدادعادل ادامه داد: رئیس روزنامه اطلاعات طی نامه‌ای از شاه عذرخواهی بسیار کرد اما پس از چند روز از شدت ناراحتی فوت شد.

وی تصریح کرد: این اتفاق نشان می‌دهد که نوکر 50 ساله شاه و پدرش اجازه نداشته اعتراض رانندگان تاکسی از شرکت تعاونی تاکسیرانی که هیچ ارتباطی با شاه و حکومت نیز نداشته را منتشر کند و پس از انجام این کار مورد غضب قرار گرفته تا جایی که از شدت غصه می‌میرد.

حدادعادل با اشاره به ناآرامی‌های اخیر اظهار داشت: این مطلب را باید به افرادی گفت که شاهزاده رضا پهلوی از آمریکا به آنها قول آزادی می‌دهد درحالی که پدرش تحمل انتقاد از شرکت تعاونی را نیز نداشت؛ این حرف ما نیست بلکه نوشته‌های اسدالله علم است که همواره قربان صدقه شاه می‌رفته است.

وی تاکید کرد: ملت ایران و به ویژه جوانان باید تاریخ بخوانند تا آرمان، هدف و درد مردمی که 44 سال پیش شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را سر می‌دادند بفهمند و دلیل شهادت بزرگانی مثل حسین خرازی که در راه پاسداری از انقلاب جان خود را فدا کرد بدانند.

حدادعادل خاطرنشان کرد: کشوری که استقلال و آزادی نداشته باشد به جایی نمی‌رسد.

174/.

آخرین اخبار