جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 13 - ۱۰ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۱۷ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۷:۵۱
رمز پیشرفت یک کشور «کشف دانش دست اول» است

به خاطر مسائل سیاسی، به دانشمندان ما نوبل ندادند

پژوهشگران کشور با وجود تمام مشکلات موجود و شرایط سخت دوران تحریم، همچنان مقالات خود را در بهترین مجله‌های دنیا منتشر می‌کنند و همین تلاش آنها باعث می‌شود که یک حرکت بزرگ علمی در کشور ایجاد شود. ضمن آنکه شکل‌گیری شرکت‌های دانش‌بنیان در کشور نیز یکی از شعاع‌های گسترش مرزهای دانش است که باعث غرور ملی شده است.
به خاطر مسائل سیاسی، به دانشمندان ما نوبل ندادند
کد خبر: ۵۸۱۹۷۰

به گزارش ایران اکونومیست، بخش دوم گفت‌وگو با پروفسور علی‌اکبر موسوی موحدی، چهره ماندگار بیوشیمی فیزیک و رئیس مرکز تحقیقات بیوشیمی بیوفیزیک (IBB) دانشگاه تهران را با موضوع ماهیت علم، چالش‌های علم و فناوری در ایران و جهان کشور ادامه دادیم:

«تعریف من از علم مساوی با عالِم است و معتقدم، علم فقط اطلاعات نیست. گوشه‌ای از علم، اطلاعات است. اما علم برمی‌گردد به وجود مبارک انسان که می‌تواند این نور دانش را از درگاه حضرت باریتعالی دریافت کند. خداوند علم را به انسان عطا نموده تا عالم را بشناسد و از آن الگوبرداری نماید و زندگی خود و بشریت را ارتقا بخشد، البته خداوند بر حسب قابلیت، علم را به انسان عطا می‌نماید و هر کسی حَسب قابلیت و ظرفیت می‌تواند دریافت علم نماید و بکار گیرد.  

تعریف دیگر این است که هرچه انسان متعالی‌تر باشد و دریافت‌هایش از آسمان غنی‌تر باشد، می‌تواند به اعماق مشکلات رسوخ کرده و آنها را حل کند. گره مشکلات اجتماعی، بیولوژیکی، پزشکی، محیط زیست ... به دست علم باز می‌شود. خداوند در قرآن فرموده است: «لقد خلقنا الانسان فی کبد» یعنی ما انسان‌ها را در رنج آفریدیم (و زندگی مملو از رنج‌ و سختی‌ و بیماری‌ها است). با علم می‌توانیم این مشکلات را حل کنیم.

راه این گشایش، ایمان و دانش است که هر دو هم از یک جنس هستند: «واتقو الله و یعلمکم الله» یعنی تقوا باعث می‌شود که خداوند دریچه‌های دانش، آگاهی و دانایی را به روی انسان باز کند. وقتی پایه‌های پارسایی تقویت شود، خداوند، نور دانش را به انسان عطا می‌کند و با این نور می‌توانیم از تاریکی‌ها عبور کنیم. علم، نور است و انسان، باذن الله مرکز اصلی سکان علم در عالَم است.

علم هم طبقه طبقه دارد و باید ببینیم ما به کدام طبقه از علم توانسته‌ایم رسوخ کنیم. قدرت انسان در رسوخ در پدیده‌ها است و باید قدرت کشف داشته باشیم. خداوند این وظیفه کشف را برعهده انسان گذاشته است تا به عنوان مثال، صفر را کنار یک بگذارد و تبدیل به «بیت/Bit» شود و اینترنت شکل بگیرد. در واقع علم، رسوخ در نامرئی‌ها است تا بتوانیم آنها را مرئی کنیم.

***کشورهایی که دسترسی اول به دانش پیدا می‌کنند، می‌توانند بر سایر دستاوردهای جهان مستولی شوند؛ بنابراین رمز پیشرفت یک کشور، به «کشف دست اول» است. کشور چین را ببینید که تا ۵-۴ سال دیگر به قدرت علمی اول جهان تبدیل خواهد شد. وقتی به قدرت علمی اول جهان تبدیل شد، جریان‌های اقتصادی و اجتماعی را هم از آن خودش می‌کند. وقتی سلطنت علمی در کره زمین حاصل شود، مطمئنا زبان آن کشور هم جایگاه ویژه خواهد شد.باید به این نکته مهم توجه داشته باشیم که کشورهایی که مرزهای دانش را گسترش می‌دهند، یعنی دسترسی اول به دانش دارند، می‌توانند علم را بهتر مصرف کنند. کشورهایی که دسترسی اول به دانش پیدا می‌کنند، می‌توانند بر سایر دستاوردهای جهان مستولی شوند؛ بنابراین رمز پیشرفت یک کشور، به «کشف دست اول» بازمی‌گردد.

این نوع کشف به حوزه علوم تجربی بازمی‌گردد و در حوزه علوم انسانی هم به کشفی از نوع اشراقی یا همان مکاشفه نیاز داریم. رمز موفقیت علمی در کشف و مکاشفه است. خداوند علم را در اعماق قرار داده است و کشف آنچه در اعماق قرار دارد، به قدرت اراده و غواصی انسان بستگی دارد. برای نفوذ به این اعماق به سرمایه‌گذاری درست نیاز داریم؛ اما سرمایه‌گذاری فقط پول نیست، بلکه ذهن هم هست.

ذهن‌ها برای اداره درست امور باید کِشش داشته باشند. قدرت ذهنی مسئول است که باعث می‌شود از این قدرت عظیم به درستی استفاده کنیم. اگر بتوانیم (با استفاده از قدرت ذهن و سرمایه‌گذاری مناسب) در جریان‌های هستی نفوذ کنیم، به ثروت دست پیدا می‌کنیم. کشور چین را ببینید که تا ۵-۴ سال دیگر به قدرت علمی اول جهان تبدیل خواهد شد. وقتی به قدرت علمی اول جهان تبدیل شد، جریان‌های اقتصادی و اجتماعی را هم از آن خودش می‌کند. وقتی سلطنت علمی در کره زمین حاصل شود، مطمئنا زبان آن کشور هم جایگاه ویژه خواهد شد.

باید بتوانیم مثل گذشته (دوره ابن‌سینا، مولوی، ابوریحان، خیام و ...)، کشف و مکاشفه داشته باشیم. دوران پَسا مَرجعیت علمی جهان را پشت سر می‌گذاریم و باید بتوانیم ذهن‌هایی را برای پشتیبانی از علم آماده کنیم. تأکید می‌کنم که منظورم پول نیست، بلکه معتقدم در بحث اداره کشور، هر مسئولی در هر جایگاهی که هست، شایسته است افرادی (نخبه) را به عنوان مشاور بگیرند تا بتوانند ذهن علمی را در جامعه جاری نمایند.

گویا اطلاعات هر ۲۰ دقیقه در جهان دو برابر می‌شود و ایرانی‌ها هم می‌باید مثل سایر ملل پیشرو علم، بتواند این اطلاعات را دریافت کنند. چرا ایرانی نباید به این اطلاعات دسترسی داشته باشد؟! یقیناً اگر دسترسی به این اطلاعات داشته باشند، بهتر می‌توانند به دولت، به مجلس، به امور کارگزاران و مسئولان کشور کمک کند.

باید بتوانیم در طبقه‌های مختلف علم و در اعماق آسمان‌ها و دریاها رسوخ کنیم و این کار ممکن نیست مگر با قدرت علم (الا بسلطان) و به فرمایش حضرت علی (ع): «العلم السطان» یعنی علم، اقتدار است. قدرت علم در اعماق‌اش نهفته است و می‌باید بتوانیم قدرت غواصی خود را در نفوذ به اعماق علم جهان گسترش دهیم.

ایرانی‌ها با آن سابقه درخشان گذشته و پیشرفت‌های قابل توجهی که امروزه در حوزه گسترش مرزهای دانش دارند و از بسیاری از کشورهای خاورمیانه، آسیایی و آفریقایی جلوتر هستند، توانسته‌اند دو درصد گسترش مرزهای جهان را با ارائه مقاله‌ها به خود اختصاص دهند.»

 

ایران اکونومیست: پژوهش در کشور ما با چالش‌های متعددی روبرو است. مهمترین آنها چیست و چرایی شرایط موجود در پژوهش کشور را در کجا می‌توان یافت؟

«اگر بخواهیم در مورد اثرات مقاله صحبت کنیم، باید ابتدا تعریف درستی از مقاله ارائه کنیم. از نظر من، مقاله یعنی چیزی که هیچکس نمی‌دانسته و ما فهمیده‌ایم و آن را منتشر کرده‌ایم که این به معنای همان دسترسی دست اول به دانش است. سالانه بیش از ۵۰ هزار مقاله در وبگاه علوم به نام ایران منتشر می‌شود که این خود یک قدرت است.

من در واقع "هیچ کیفیتی را نمی‌شناسم که از یک حد نصاب کمیت نگذرد"؛ کمیت‌ها هستند که سیطره دارند و کیفیت‌ها را ایجاد می‌کنند، بنابراین نباید از کمیت‌ها غافل شویم. همیشه به کمیت‌ها انتقاد می‌کنند، اما همین کمیت‌ است که بعداً به کیفیت‌ تبدیل می‌شود. مقاله‌های پژوهشگران کشور در بهترین نشریه‌های بین‌المللی با درجه خطای کم ۳-۲ درصدی منتشر می‌شوند و اینهمه استنادهای بزرگ جهانی به همین مقاله‌های ایران صورت می‌گیرد که باعث کیفی‌بخشی آنها می‌شود.

رمز پیشرفت یک کشور «کشف دانش دست اول» است/به خاطر مسائل سیاسی، به دانشمندان ما نوبل ندادند

معتقدم پژوهش ایران هم یک برکت الهی است که اینطور رشد می‌کند و واقعا جای شکرگذاری دارد. این دستاوردها در شرایطی حاصل می‌شود که سرمایه‌گذاری‌های آنچنانی هم نداشته‌ایم و بودجه پژوهشی مطلوبی را هم برای دانش‌مدارن و پژوهشگرانمان فراهم نکرده‌ایم.

پژوهشگران ما واقعا با سختی این مقاله‌ها را منتشر می‌کنند و همین تلاش آنها باعث می‌شود که یک حرکت بزرگ علمی در کشور ایجاد شود. اگر الان این شرکت‌های دانش‌بنیان در کشور به وجود آمده‌اند، یکی از شعاع‌های همین گسترش مرزهای دانش است که باعث غرور ملی شده است.

اما اینکه چرا این مقاله‌ها تبدیل به تولید نمی‌شوند، باید تأکید کنیم که فناوری‌ها جزو وظایف دانشگاه نیست و وظایف کسی دیگر است، اما می‌باید در عین حال تلاش کنیم که در همین شرکت‌های دانش بنیان، دستاوردهای این مقاله‌ها را به فناوری تبدیل کنیم. می‌باید تلاش کنیم علومی که به آن دست پیدا می‌کنیم را به فناوری‌های زیست‌سازگار تبدیل کنیم.

بیشتر فناوری‌هایی که درحال حاضر در دنیا ایجاد می‌شوند، نگاه زیست‌سازگاری ندارند و فقط با نگاه اقتصادی توسعه پیدا کرده‌اند. به عنوان مثال، بخشی از داروها در جامعه بشری هستند که فاقد مطالعات انسانی هستند. درحالیکه در گذشته دانشمندان بدون داشتن نگاه اقتصادی، داروها را روی خودشان آزمایش می‌کردند و در این مسیر شاید جانشان را از دست می‌دادند، چون نگاه اقتصادی نداشتند و نگاه آنها خدمت به بشریت بود.

اما جریان دارو درحال حاضر در جهان تبدیل به یک جریان صِرف اقتصادی شده است که نمونه آن را می‌توان در مورد واکسن‌های کرونا در دنیا دید. نیت‌ها در جریان‌های توسعه فناوری‌ها بیشتر اقتصادی هستند و به همین دلیل، به دنبال کیفی‌بخشی نمی‌روند و ناهنجاری پدید می‌آید. بنابراین فناوری خوب است که زیست‌سازگار باشد و سلامت انسان و زیست‌سازگاری محیط زیست را دنبال کند. اگر قلمرو اخلاق را در نظر بگیریم و بتوانیم بخشی از دانش‌مان را به فناوری‌های خوب تبدیل کنیم، بسیار ارزشمند خواهد بود.

این فناوری‌های خوب می‌باید با همکاری بین کشورها شکل بگیرد؛ یعنی به سرمایه‌های بزرگی که توسط چند کشور تأمین می‌شود، نیاز دارد تا در نهایت یک فناوری خوب به جامعه بشری عرضه شود. در غیر اینصورت اگر یک کشور به تنهایی بخواهد در این حوزه کار کند، به سرمایه‌گذاری زیادی نیاز دارد. البته سرمایه‌گذاری فقط پول نیست؛ هم سرمایه‌گذاری دانش، چون همه دانش در اختیار ایرانیان نیست و می‌باید از دانش بین‌رشته‌ای هم استفاده شود و از سوی دیگر باید بتوان در بخش فناوری، بازار داشته باشیم. با جریان‌های تحریم که کشور با آن روبرو است، اگر بهترین فناوری‌ها را هم اینجا ایجاد کنیم، فقط باید به خودمان بفروشیم؟ در این شرایط رشد نمی‌کنیم! باید دانش جهانی داشته باشیم و آن به فناوری تبدیل شود که بازار داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی داشته باشد. نباید دیپلماسی علمی و فناوری را فراموش نماییم.

بحث فناوری‌ها هم خیلی داستان دارد. من علم بد نمی‌شناسم، اما فناوری‌های بد زیاد می‌شناسم؛ چون فناوری بحث مالی و اقتصادی دارد و گاهی به سمت بدی می‌رود، اما علم اغلب اوقات به دنبال خدمت به بشریت است. در مورد پژوهش هم بار دیگر تأکید می‌کنم؛ پژوهش چیزی است که دیگران نمی‌دانستند و ما آن را فهمیدیم و در قالب مقاله در اختیار دیگران قرار می‌دهیم. این کار را جز دانشمندان و پژوهشگرانی که از صبح تا شب درگیر این کار هستند، کسی دیگری می‌تواند انجام دهد؟ معنی پژوهش کاربردی چیست؟ یعنی کاربردی از دانش و علم و تا علم نباشد، کاربردی وجود ندارد.

رمز پیشرفت یک کشور «کشف دانش دست اول» است/به خاطر مسائل سیاسی، به دانشمندان ما نوبل ندادند

به نظرم اگر یک سازمان یا نهاد می‌خواهد برای خودش پژوهشکده داشته باشد، باید بخش تحقیق و توسعه (R & D) داشته باشد؛ یعنی پژوهشگران و دانشگران را از دانشگاه‌ها، دعوت کند تا در چرخه کار پژوهش از کمک آنها بهره‌مند شود. باید یک مغز متفکر بالای سر سیستم باشد، درغیر اینصورت کارها حالت مونتاژی دارند و دیگر پژوهش نیست. اینکه هر سازمان و نهادی بیاید برای خودش یک پژوهشگاه بزند، یعنی بودجه‌ها را هدر می‌دهیم؛ مگر چقدر بودجه پژوهشی داریم که آن را هدر بدهیم؟

شایسته است این بودجه را واقعا در جایی هزینه کنیم که کار پژوهشی در آنجا اتفاق می‌افتد. با پژوهشگران مشورت کنیم، چون آنها از زوایای مختلف به موضوع مورد نظر نگاه می کنند و چندین زاویه بهتر را پیشنهاد می‌کنند. چند وقت پیش مطلبی می‌خواندم که نوشته بود: آنهایی که دنبال یک چیز می‌گردند، به آن نمی‌رسند، اما آنهایی که فقط دنبال یک چیز نمی‌گردند و در اعماق غواصی می‌کنند، ده‌ها چیز دیگر را هم پیدا می‌کنند.»

 

ایران اکونومیست: سازمان یونسکو، سال گذشته (۲۰۲۲ میلادی) را به عنوان سال جهانی علوم پایه برای توسعه پایدار نامگذاری کرد. درحالی که کشورهای پیشرفته به اهمیت توجه به علوم پایه از سال‌های قبل پی برده‌اند، این علوم در کشورهای درحال توسعه از جمله ایران بسیار مهجور مانده است. دلیل را در چه می‌دانید؟

«علوم پایه از نظر من ریشه علم (science) است و تمام رشته‌های دیگر از این ریشه، شاخه و برگ می‌گیرند. علوم پایه می‌تواند در عمق نامرئی‌ها حرکت کرده و آنها را مرئی و تقدیم به رشته‌های دیگر کند تا آن را توسعه داده و به کار بگیرند.

***ایران جایگاه بلند علمی خود را از گذشته تا به امروز حفظ کرده است. معتقدم مسائل سیاسی باعث شده است که تاکنون به دانشمندان ایرانی جایزه نوبل داده نشود. واژه‌ای داریم به نام ژن (GENE) بذری است که از پدر و مادر به فرزند می‌رسد. اصطلاح دیگری داریم به نام مِم (MEME) که بذری است که از رازی، ابوعلی سینا، فارابی، ابوریحان، فردوسی، سعدی و.... به ما رسیده است و ایرانیان امروز دارای مِم تمام این دانشمندان بزرگ ایرانی هستند.همین ویروس کووید ۱۹ حل مشکل‌اش در علوم پایه است. عملیات نامرئی که این ویروس انجام می‌دهد، باید شناسایی شده و برای آن دارو و واکسن تولید شود. به دنبال میوه هستیم، اما به خاک و نور و آب و باد مورد نیاز آن کاری نداریم و فقط ثمر و محصول می‌خواهیم! درصورتی که این خاک و نور و آب و باد است که جریان اصلی تولید میوه را شکل می‌دهد.

علوم پایه هم همان خاک و نور و آب و باد مورد نیاز برای ثمردهی است. مهم‌ترین مسئله به نظر من به ذهن مدیران و مسئولان و کارگزاران کشور برمی‌گردد که برای علوم پایه در کشور، بستری ایجاد کنند تا دانش‌آموزان و دانشجویان به سوی این رشته‌ها گرایش پیدا کنند.

مثلا در حوزه پزشکی بحث سلامت دیجیتالی مطرح شده است. علم پزشکی که الان وجود دارد، در ۱۰ سال آینده دستخوش تغییرات زیادی خواهد شد. با جریان‌های دیجیتالی و علمی در آینده، بسیاری از بیماری‌ها در همان مرحله اول (early stage) شناسایی شده و درمان می‌شوند. همین گوشی موبایل از علوم پایه شکل گرفته است و دانش آن مربوط به ده‌ها سال پیش است و ۶ جایزه نوبل (۴ فیزیک و ۲ شیمی) در خود دارد؛ نوبل شیمی و فیزیک یعنی علوم پایه. پس می‌باید اول علم شکل بگیرد تا بعد وارد کاربرد شده و دستگاه ساخته شود.

پیشنهاد می‌کنم یک نهال علم در دولت، یک نهال علم در مجلس، نهال‌های علم در وزارتخانه‌های کشور بکاریم. اصل و جریان علم به ریشه این نهال برمی‌گردد. این نهال در حقیقت، دیده‌بانی است که تاریکی‌های مسیر را می‌بیند و مشکلات مسیر را در همان ابتدای راه شناسایی و از بروز خطا و اشتباه جلوگیری می‌کند. 

اینجاست که پای علم ریاضی باز می‌شود. ریاضی فقط فرمول نیست، ریاضی منطق است. نرم‌افزارهای مختلفی که اینهمه در زندگی ما نقش ایفا می کنند، وابسته به ریاضی هستند. شیمی ضرورت امروز بشر است؛  برای نمونه شیمیدان، دارو را سَنتز و ترکیبات ناخالص دارو را آنالیز می‌کند. به اطرافمان نگاه کنیم، چیزی جز شیمی می‌بینیم؟ تمام واکنش‌های درون انسان را نگاه کنیم؛ انسان از نظر جسم و بیولوژی یک واکنشگر شیمیایی است؟

کشورهای پیشرو علم، ارزش و جایگاه علوم پایه را به خوبی درک کرده‌اند. اگر بتوانیم برای مردم به صورت عمومی تبیین کنیم که علوم پایه چه قوه و توانایی‌هایی به انسان می‌دهد، برای آنها تشریح کنیم که اگر ریاضی بدانیم، می‌توانیم پزشک بهتری باشیم - در شرایطی که پزشکی به سمت دیجیتالی شدن حرکت می‌کند - آن موقع می‌توانیم بهترین دانشجویان ریاضی را برای تحصیل در رشته پزشکی انتخاب کنیم.

خیال نشود که علوم پایه فقط فیزیک، شیمی، ریاضی و زمین شناسی است؛ علوم پایه مجموعه علوم بنیادی است که اعماق پدیده‌ها را می‌شکافد و آنها را به سطح می‌آورد و در اختیار رشته‌های دیگر قرار می‌دهد تا آن را توسعه دهند. در پارک‌ها و فرهنگسراها باید بتوانیم مسائل علمی را با دانش‌آموزان و نوجوانان و عموم جامعه مطرح کنیم؛ جلسه‌های هم‌اندیشی برگزار کنیم و حوزه رسانه به صورت تصویری مسائل مهم علوم پایه را به مردم نشان دهد.

این کار باعث می‌شود که افراد به علم علاقه‌مند شوند و در این حوزه سرمایه‌گذاری کنند. در کشورهای پیشرو علم، بخشی از پشتیبانی علم توسط مؤسسه‌های خیرخواهانه علم انجام می‌شود که مثلا روی «دیابت» یا «سرطان» سرمایه‌گذاری می‌کنند، چون مردم با این فرایندها آشنا شده‌اند و آمادگی دارند در مسیر توسعه علم سرمایه‌گذاری کنند.

اگر نقش علوم پایه به درستی در جامعه تبیین شود، مردم در قالب مؤسسه‌های خیرخواهانه علم می‌توانند در پژوهش‌های این حوزه سرمایه گذاری کنند. به عنوان مثال، در همین مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک (IBB) دانشگاه تهران، کرسی یونسکو در تحقیقات بین‌رشته‌ای در دیابت را داریم و می‌توانیم با حضور این مؤسسه‌های خیریه، پژوهش در حوزه دیابت را گسترش دهیم؛ چراکه بسیاری از بیماری‌ها و مشکلات از دیابت نشأت می‌گیرد و حتی «آلزایمر» را هم به تازگی، دیابت نوع ۳ می‌نامند. دیابت و پیچیدگی‌های آن، به علوم پایه نیاز دارد تا نورش را بر آن بتاباند و تاریکی‌های این مسیر را شناسایی و به توسعه روش‌های نوین درمانی کمک کند.

ایران جایگاه بلند علمی خود را از گذشته تا به امروز حفظ کرده است. معتقدم مسائل سیاسی باعث شده است که تاکنون به دانشمندان ایرانی جایزه نوبل داده نشود. واژه‌ای داریم به نام ژن (GENE) بذری است که از پدر و مادر به فرزند می‌رسد. اصطلاح دیگری داریم به نام مِم (MEME) که بذری است که از رازی، ابوعلی سینا، فارابی، فردوسی، سعدی و.... به ما رسیده است و ایرانیان امروز دارای مِم ابن سینا، فردوسی، سعدی و حافظ و مولوی .. هستند و نباید این را فراموش کنیم که این بذر وجودی هر ایرانی، با علم و خرد رشد می‌کند.

ایرانیان خدمات بزرگی از نظر علم، حکمت، خرد و حتی منشور انسانی به بشریت کرده‌اند و در آینده هم خدمات بسیار ممتازی به جهان خواهند داشت. قطعا دانشمندان ایرانی با این دستاوردهای عظیم علمی، جوایز بزرگ بین‌المللی را دریافت خواهند کرد و اثبات این ادعا را می‌توان در کلام پیامبر اکرم (ص) دید که فرمودند: اگر دانش در ثریا باشد، مردمانی از سرزمین پارس به آن دست پیدا می‌کنند.»

 

آخرین اخبار