ایران اکونومیستپلاس: تمامیت ارضی و حفظ مرزهای ایران چیزی است که هر ایرانی برای آن حاضر است از جانش هم بگذرد. درست مثل هشت سال دفاع مقدس که هزاران ایرانی از جان و مال خود گذشتند تا نقشه ایران کوچکتر نشود. اما نباید تصور کرد وقتی از دشمن حرف میزنیم منظورمان لزوما غیرفارسیزبانانی در گوشهگوشه دنیا است یا تجزیهطلبانی با لباس و لهجه منطقهای خاص! در این گزارش به افراد فارسیزبان با ظاهرهای شیک و اتوکشیده اشاره میکنیم که برای ایده تجزیه ایران با نقشه دشمنان این آب و خاک همراه شدهاند:
مظلومی که ظالم شد
حامد اسماعیلیون دندانپزشک و نویسنده متولد ایران است. دهه هفتاد در دانشگاه تبریز دندانپزشکی خواند و پس از ازدواج در سال ۱۳۸۹ با همسرش به کانادا مهاجرت کرد.
همسر و دختر خردسال او در سانحه مورد اصابت قرار گرفتن هواپیمای اوکراینی در دیماه ۱۳۹۸ جان خود را از دست دادند. اسماعیلیون پس از این واقعه خود را سخنگوی انجمن خانوادههای جانباختگان پرواز پیاس ۷۵۲ که با هدف محاکمه عاملان حمله تأسیس شدهاست، مینامد. با گذشت زمان او که کینه و بغضی عجیب نسبت به وطن خود پیدا کرده بود، عملا خود را به اپوزیسیون ضد ایران وصل کرد و در حرف و عمل یکی از آنها شد. در اردیبهشت ۱۳۹۹ کمپینی راه انداخت که در آن از کشورهای دیگر میخواست آسمان ایران را تحریم کنند تا نه پروازی به ایران داشته باشند و نه پروازی از ایران را بپذیرند. پس از این کمپین بود که ارتباطش با عوامل ضد ایرانی و صهیونسیت آشکار شد. اسماعیلیون به ظاهر دوست ولی درواقع عروسک خیمهشببازی افرادی چون اروین کاتلر شده بود. کاتلر وزیر سابق دادگستری کانادا و یکی از لابیمنهای مهم اسراییل در کانادا است. او که مدتی حتی وکیل گروهک تروریستی منافقین نیز بوده، برای خارج کردن نام این گروهک از فهرست گروههای تروریستی مدنظر آمریکا با چند صهیونیست دیگر همکاری کرده است. کاتلر در کمپین ضد ایرانی «اتحاد علیه ایران هستهای» به عنوان مشاور حضور داشته؛ کمپینی که آشکارا از ایده حمله به مردم ایران حمایت میکرد.
حامد اسماعیلیون در این سالها از هر ایدهای برای تحریم ایران استقبال کرده است؛ از تحریم دارو که منجر به تحریم پانسمان بیماران پروانهای شد تا تحریم ورزش ایران و فشار به فدراسیون فوتبال کانادا برای لغو بازی دوستانه با تیم ملی ایران!
با آغاز اعتراضات و آشوبهای ایران در شهریور سال جاری، کمکم فعالیتهای اسماعیلیون هم جدیتر شد و خیلی زود خود را به عنوان یکی از لیدرهای اغتشاشات معرفی کرد. او با همراهی کاوه شهروز کارزار اخراج سفرای ایران را در مهرماه امسال راه انداختند و در این کارزار از سران کشورهی غربی خواستند سفیران جمهوری اسلامی ایران یا نمایندگان آنها در سازمانهای بینالمللی را افراد نامطلوب بخوانند و از کشور خود اخراج کنند. این اقدام آنها بهطور واضح به معنی قطع کردن روابط دیپلماتیک ایران با سایر کشورهای دنیا و در پی آن اعمال تحریم های شدیدتر علیه مردم ایران بود.
کاوه شهروز وکیلی است که دست کمی از کاتلر ندارد و اصلا او را استاد خود میداند. او نیز به طبع از حامیان منافقین است و برای تحریم بیشتر ایران از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است.
اخیرا حامد اسماعیلیون بازی پشت نقاب را کنار گذاشته و تصمیم گرفته رو بازی کند. ایران اینترنشنال روز یکشنبه گفت اسماعیلیون در متنی نوشته است: «در کنار هم بایستیم. خوف استبداد در آینده را از خود دور کنیم. ترس تجزیه ایران را از کنار بگذاریم. این ترسها واقعیت ندارند.» این در حالی است که تجزیهطلبان در اطراف مرزهای ایران با چشم طمع به برهم خوردن نظم در ایران نگاه میکنند و بدون وجود یک قدرت مرکزی، ایران به سرعت به سمت تجزیه شدن پیش خواهد رفت. هرکس اندکی از چالشهای ایران با تجزیهطلبان و حامیان آنها، تاریخچه جداییطلبی در ایران و تاریخ اتفاقات مشابه در کشورهای همسایه سر دربیاورد، به خوبی متوجه میشود که او صراحتا از تجزیه شدن ایران حمایت کرده است و طوری نوشته است که انگار تکه و پاره شدن ایران اتفاق مهمی نیست!
نماینده ایرانی پارلمان سوئد
علیرضا آخوندی تاجر و سیاستمدار ایرانی ساکن سوئد است که البته خودش را سوئدی میداند. او که از کودکی به همراه خانواده خود به این کشور مهاجرت کرده است، اکنون نماینده پارلمان سوئد از حوزه انتخابیه استکهلم است. آخوندی به حزب مرکز این کشور علاقهمند بوده و مدتی در کنار آنها فعالیت میکرده، سپس در انتخابات ۲۰۱۸ به عنوان چهارمین نام در لیست پارلمانی حزب مرکز قرار گرفته و وارد پارلمان شده است. البته او در مشاغل پیشین خود هم چندان موفق نبوده. او مدیر یک شرکت زیبایی بوده که ورشکست میشود و بعد از ورشکستگی، آخوندی به علت جرایم زیست محیطی به حبس محکوم شده بود.
آخوندی اگرچه خود را ایرانی نمیداند و حتی در زمینه دادگاههای «حمید نوری» خود را کنار کشیده بود، اما در آشوبهای اخیر ایران نقشآفرینی کرده است. اتفاقا این نقشآفرینیهایش نیز علیه ایران بوده است. او چندبار وزیر امور خارجه سوئد را به دادگاه کشیده تا به قطع ارتباط دیپلماتیک با ایران رضایت بدهد و سفیر ایران را اخراج کند. اما تا امروز پاسخ مثبتی دریافت نکرده است. همچنین آخوندی از مجریان مهم تجمع استراسبورگ فرانسه بود. هدف این تجمع که مقابل پارلمان اروپا برگزار شده بود، قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست تروریستی اتحادیه اروپا بود. در این تجمع نیز مانند تجمع برلین پرچمهای تجزیهطلبان به وفور به چشم میخورد.
علیرضا آخوندی اخیرا ویدیویی در صفحه خود منتشر کرده بود و در آن گفته بود مدام به من مدام میگویند پرچم شیر و خورشید را نمایش بدهم. من در این دو برنامهای که داشتم هیچ پرچمی روی سن نگذاشتم. عزیزان من سوئدی هستم. سپس با اشاره به پرچم سوئدی که به یقه کت خود وصل کرده بود گفت پرچم من این است و من نماینده پارلمان سوئد هستم. او این حرفها را در حالی میزد که پستی از صفحه «عبیر السهلانی» را بازنشر کرده بود که در آن پست تصویر پرچم تجزیهطلبان کرد استفاده شده بود.
عبیر السهلانی نماینده عراقی الاصل پارلمان سوئد است. او نیز از ابتدای آشوبهای ایران سعی میکرد علیه ایران مطالبی را منتشر کند و از ایده براندازی حمایت کند. احتمالا برای شما هم این سوال پیش آمده که چرا یک زن عراقی الاصل که در سوئد مسئولیتی دارد، باید تا این حد خود را درگیر اتفاقات ایران کند؛ آن هم در حالی که در دیگر اتفاقات مرتبط با ایران واکنش قابل توجهی نداشته است. پاسخ را میتوان در همین پستی که توسط علیرضا آخوندی بازنشر شده بود یافت: تجزیه ایران!
او در این پست به تحریم شدنش توسط ایران واکنش نشان داده بود و اگرچه تصویر با متن پست ارتباط واضحی نداشت اما السهلانی در حرکتی هوشمندانه از پرچم تجزیهطلبان کرد استفاده کرده بود.
دیدار در الیزه
معصومه علینژاد قمیکلایی که به مسیح علینژاد معروف است، روزنامهنگار و به اصطلاح خودش فعال حقوق زنان است. او پس از وقایع سال ۱۳۸۸ از ایران رفت و ساکن آمریکا است. علینژاد اکنون با رسانه صدای آمریکا همکاری میکند و در این سالها اقدامات مختلفی علیه ایران انجام داده است.
علینژاد در این سالها با پویش آزادیهای یواشکی و چهارشنبههای سفید، علیه قوانین ایران موضع گرفته بود. او از آغاز آشوبهای شهریورماه در ایران نیز شمشیر را از رو بست و به نفرتپراکنی و تشویق به اغتشاش در خیابانهای ایران میپرداخت. اما آنچه نقش او را در این اتفاقات پررنگتر کرد، حضورش در کاخ الیزه و در کنار امانوئل مکرون، رییس جمهور فرانسه بود. او به عنوان نماینده احزاب تجزیهطلب کرد به اینم دیدار رفته بود. کارولین فورست، کارگردان و ستوننویس نشریه موهن شارلی ابدو، در توئیتی نوشت علینژاد به نمایندگی از justice_4_Kurds یا عدالت برای کردستان از تشکلهای مستقر در آمریکا که در راستای احزاب تجزیهطلب کُرد فعالیت میکند، به فرانسه رفته است. برخی حتی معتقدند این دیدار نه به میزبانی کاخ الیزه، بلکه به میزبانی این حزب جداییطلب بوده است. این نشان میدهد که دست علینژاد هم برای تجزیه شدن ایران با دشمنان و جداییطلبان در یک کاسه است.
خانم بازیگر رو بازی میکند
گلشیفته فراهانی بازیگر ایرانی ساکن فرانسه است. او از سال ۱۳۷۶ فعالیت حرفهای خود را آغاز کرد و حتی برای فیلم درخت گلابی، برنده جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نیز شد. اما در همان سالها نیز زندگی حرفهایاش با حواشی بسیاری همراه بود. گلشیفته سال ۱۳۸۹ ایران را ترک کرد و بعد از مهاجرتش هم حواشی زیادی برای خود رقم زد. از بازی کردن در فیلمهایی که در آن نیمهبرهنه بود تا تصاویر کاملا برهنهاش در یک مجله مد فرانسوی.
اما فارغ از آن حواشی، ما در این گزارش به رویای شومی که او برای ایران در سر دارد میپردازیم. فراهانی سال گذشته در مصاحبهای با یک شبکه فرانسوی گفته بود کردستان عراق نداریم. کردستان آزاد شده و یک کشور مستقل است. در ادامه او به نقشه کردستان آزاد اشاره میکند که بخشی از ایران هم در آن دیده میشود و این یعنی رویای تجزیه ایران را در سر دارد. در آشوبهای امسال هم تعارف را کنار گذاشت و عکسی از مهسا امینی را استوری کرد که رنگها و المانهای پرچم تجزیهطلبان کرد روی آن استفاده شده بود.
شاید او و سایر همفکرانش ندانند ولی تا ایران این مردم را دارد، آرزوی ایران تجزیهشده را به گور خواهند برد.