به گزارش خبرنگار ورزشی ایران اکونومیست، پیام خداحافظی کارلوس کیروش از تیم ملی ایران بعد از گذشت حدود دو ماه از جام جهانی 2022 نشان داد او و شاید فدراسیون فوتبال تا همین چند روز پیش، امیدوار و پیگیر برای ادامه همکاری با یکدیگر بودند؛ موضوعی که منجر به هدر رفتن زمان طلایی بعد از جام جهانی برای تیم ملی ایران شد.
درست است که تیم ملی در این مدت برنامهای برای برگزاری اردو نداشته و خبری از فیفادی هم نبوده -هر چند روزهای فیفا نزدیک است-، اما فرصت خوبی بود تا تکلیف تیم ملی مشخص شود؛ مخصوصاً اینکه جام ملتهای آسیا در پیش است و تیم ملی سال آینده کار سختی با حضور قدرتهای جدید و قدیم قاره کهن دارد.
فدراسیون فوتبال پس از آغاز ریاست مجدد مهدی تاج و درحالی که زمان زیادی تا جام جهانی 2022 باقی نمانده بود، ترجیح داد دراگان اسکوچیچ را برکنار کند و کار را بار دیگر به کیروش پرتغالی بسپارد؛ کسی که در دوره هشت ساله قبلی حضورش در ایران، آورده خاصی برای فوتبال ما نداشت. با این حال او به دلیل شناختی که از بازیکنان و فضای فوتبال کشور داشت، به نیمکت تیم ملی بازگشت.
تیم ملی با احتساب مرحله دوم حضور کیروش در ایران، با این مربی در سه دوره جام جهانی و دو دوره جام ملتهای آسیا حضور پیدا کرد، اما در هیچیک از این مسابقات به هدف مد نظر خود و مورد انتظار هواداران نرسید و در همه مسابقات یک ناکام به تمام معنا بود. با دادن فرصتهای پیاپی به کیروش در دوران سلطه او، هیچگاه از گروهمان در جام جهانی صعود نکردیم و هیچگاه رنگ فینال آسیا را به خود ندیدیم. با این وجود فدراسیون بعد از جام جهانی قطر و ناکامی دوباره، با کیروش قطع همکاری رسمی نکرد. قرارداد پیرمرد پرتغالی به پایان رسیده بود، اما مشخص بود که فدراسیون هنوز تصمیم قطعیاش را برای نیمکت تیم ملی نگرفته است.
در کُمای دو ماهه فدراسیون و تیم ملی، دو مسئله حائز اهمیت بود؛ اول اینکه کیروش برود یا نرود و دوم اینکه اگر برود، چه کسی جانشین او شود. این شرایط مبهم، منجر به این شد تا نتوان پیشبینی خاصی از آینده تیم ملی داشت؛ تا جایی که کیروش با پیام خداحافظیاش منتقدان و مخالفانش را خوشحال، طرفدارانش را ناراحت و اهالی فوتبال و ملیپوشان را از بلاتکلیفی تا قسمتی خارج کند.
فوتبال ایران از مرحله بلاتکلیفی ماندن یا رفتن کیروش خارج و وارد مرحله جدیدی تحت عنوان بلاتکلیفی برای حضور مربی جدید شده است. همچنان فوتبال ایران مقطع حساسی را سپری میکند، اما هنوز برنامه فدراسیون فوتبال برای نیمکت تیم ملی مشخص نیست. مربی ایرانی مد نظر است یا خارجی؟ درصورتی که مربی خارجی اولویت است، باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ اهل کدام قاره یا منطقه بوده و چه سبک و خصوصیاتی داشته باشد؟ مربی وطنی چطور، آیا از بین مربیان ایرانی این موضوع مد نظر است که کار به یک مربی جوان و آیندهدار سپرده شود تا در جام جهانی بعدی هم روی نیمکت تیم ملی حضور داشته باشد؟ یا اینکه یک مربی با تجربه مد نظر است تا کِشتی فوتبال ایران را فقط تا سواحل خلیج فارس و جام ملتهای قطر هدایت کند؟ درباره سرمربی بعدی تیم ملی هزار و یک سؤال و ابهام دیگر هم وجود دارد که شاید در خودِ فدراسیون هم پاسخی برای آن وجود نداشته باشد. اصلاً سرمربی بعدی تیم ملی را چه کسی قرار است مشخص کند؟ مسئولان رده بالای فدراسیون بهصورت سلیقهای یا کارشناسان و اعضای کمیته فنی؟
فدراسیون با خداحافظی کیروش 50 درصد بلاتکلیفی را گذرانده و حالا مانده 50 درصدی که چهره مرد جدید نیمکت تیم ملی را مشخص خواهد کرد. روزها بهسرعت برای فوتبال ایران در حال گذر است؛ مخصوصاً اینکه با میانگین سنی بالای تیم ملی، سرمربی جدید باید فرصت زیر نظر گرفتن مسابقات لیگ و بازیکنان داخلی و خارجی و همچنین تغییر نسل احتمالی را داشته باشد. فدراسیونِ تاج تاکنون دو بار تجربه آوردن تغییر مربی را داشته است؛ یک بار با مارک ویلموتس و یک بار هم با کیروش. تجربیاتی که هر دو ناموفق بود و ضرر مادی و معنوی زیادی را به فوتبال کشور تحمیل کردند.
حالا فدراسیونِ تاج یک بار دیگر این فرصت را دارد تا در آزمون انتخاب سرمربی برای تیم ملی خود را محک بزند؛ آزمونی که در آن باید بهترین گزینه در زودترین زمان ممکن انتخاب شود؛ گزینهای که دیگر مثل کیروش نباشد و با وجود سالها فرصت حداقل بتواند آوردهای برای فوتبال ایران داشته باشد.