قرار است در جام جهاني تيمهايي مثل آرژانتين و نيجريه را فتح كنيم. البته اشتباه نشود ما داعش نيستيم. يا با زبان ديپلماسي حرفمان را پيش ميبريم يا با زبان فوتبال. اما زبان فوتبال چيست؟ زبان فوتبال زباني است كه در آن بازيكن، سياستمدار، بقال، پزشك و روزنامهنگار همزبان ميشوند. زبان فوتبال شباهتهاي بسياري با زبان عرف ديپلماسي دارد. از جمله:
1- در اين زبان، پاسكاري حرف اول و آخر را ميزند و ما در اين زمينه استاد پاسكاري هستيم. اسم ما در كتاب ركوردهاي گينس به عنوان بيشترين پاسكاري تاريخ ثبت شده. مثلا پاسكاري نهادها، سازمانها و ارگانها در مورد پاسخگويي به چرايي آلودگي بنزينهاي قبلي كه ميگويند سرطانزا بوده يا در مورد ارگان ارسالكننده امواج پارازيت. ميبينيد كه پاسكاري اصولا در خون ما ايرانيها نفوذ و تبديل به ژن شده است.
2- ديگر شاخصه مهم مشترك بين زبان فوتبال و زبان سياسي شوت كردن است. وقتي پاسكاري جوابگو نيست و كاري از پيش نميرود بهترين راه شوت كردن است. شوت كردن شامل دو بخش شوت كردن مساله يا شوت كردن افراد صاحب مساله است. مثال: شوت كردن وزير خارجه حين اعزام به محل مذاكرات در يك كشور آفريقايي.
3- پارامتر مهم و مشترك ديگر در هر دو زبان دريبل زدن است. قبلا ما خيلي راحت مشكلات را دريبل ميزديم اما حالا چون بازيكنان تكنيكي كمي داريم بيشتر برخوردها فيزيكي شده كه خيلي هم درد دارد اما هنوز آدمهايي هستند كه با دريبل زدن مشكلات را پشت سر ميگذارند.
4- بازي نمايشي از ديگر مشتركات بين دو زبان است. برخي دوستان را ديدهايد كه علاقه دارند با روپايي زدن و دريبلهاي فانتزي و شيك و دور خودشان چرخيدن و لايي زدن بازي را پيش ببرند؟ مشكل ما در ايران اين است كه دولتمردان ما تاكتيكپذير نيستند بلكه تكنيكي هستند و خوب روپايي ميزنند. قشنگ لايي مياندازند و تا دلتان بخواهد دور خودشان ميچرخند اما اين رفتارهاي فانتزي به صورت منسجم انجام نميشود كه از دل اين حركات يك گلي هم برويد و معمولا به جاي گل، دستهگل به آب داده ميشود.
5- گرم كردن نيز يكي از پيششرطهاي برقراري ارتباط زباني است. در واقع يكي از مهمترين فاكتورهاي پيروزي در هر نبردي خوب گرم كردن است. در ايران روساي جمهور معتقدند تا ميآيند خودشان را گرم كنند، هشت سالشان تمام شده و بايد بروند توي رختكن. براي همين اغلب ادعا ميكنند اگر چهار سال ديگر بمانند ايران را قهرمان ميكنند كه همه ميدانيم روياپردازانه است.
6- خطا كردن هم البته از ضروريات مشترك بين هر دو زبان است: يك سياستمدار هم مثل يك فوتباليست اول از همه بايد از گل خوردن و دسته گل به آب دادن جلوگيري كند. حالا با تكنيك فردي يا تاكتيك تيمي فرق نميكند اما چه فوتباليست و چه سياستمدار اگر در مهار حريف موفق نشوند مرتكب خطا ميشوند و با تمارض هم ميخواهند نشان دهند فيرپلي بازي كردهاند و هيچ خطايي مرتكب نشدهاند.