پیشتر هم گفتهایم، در وضعیتی به سر میبریم که صاحبان دیگر مشاغل، از ابتدای حوادث اخیر به انجام کارهای خود ادامه دادند و گویی فقط از اهالی هنر به خصوص موسیقی انتظار میرفت کارشان را متوقف کنند؛ پیروان این نگاه تک بعدی، با خط بطلان کشیدن بر این واقعیت که بسیاری از هنرمندان با اندک درآمد حاصل از اجرا یا آموزش موسیقی کسب درآمد می کنند، گویا فراموش کردند که در دوران کرونا هنرمندان با چه مشکلات عدیده ای مواجه و در مواردی حتی مجبور به فروش سازهای خود شدند. ضمن اینکه طی این مدت بارها این نقد به عملکرد این افراد وارد شد که اگر از آزادی دم می زنید، پس اگر کسی مخالف رویه شما عمل کرد، سیلی از ناسزا را روانهاش نکنید.
در نهایت در مدت اخیر دیدیم که با تلاش ها به صورت محدود چند اجرا از ارکستر ملی، پرواز همای، امید جهان (بدون بلیط فروشی) و زانکو (همراه با بلیط فروشی) برگزار شد. هرچند کنسرت آخر با توجه به وقفه طولانی کنسرتها، حاشیه هایی را هم به همراه داشت و عده ای کیفیت پایین اجرای خواننده جوان را به چالش کشیدند.
قرار دادن ذره بین نقد بر این اجرا، شاید همان مصداق صحبتهای علی رهبری ـ آهنگساز ـ با ایران اکونومیست باشد که میگوید اگر هنرمندان توانا در بزنگاههای تاریخی میدان را خالی کنند، عرصه برای افرادی باز خواهد شد که در سطح پایینتری قرار دارند، آن هم موسیقی که در ایران همیشه با مشکل مواجه بوده و بزرگان موسیقی چه جنگها که نکردند تا ما امروز بتوانیم از این هنر در کشورمان بهره ببریم.
بر این اساس در شرایطی که چند روز بیشتر تا آغاز جشنواره موسیقی فجر باقی نمانده و حال آنکه بازنشر ویدئوی اظهارنظر علی اکبر رائفی پور در فضای مجازی، حاکی از برخی نگاه ها به موسیقی در کشور است، شاید همگرایی بیشتر متولیان موسیقی در کشور با هنرمندان بتواند بیش از پیش به استقبال هنرمندان برای به راه افتادن جریان موسیقی در کشور کمک کند.
به هر حال از اینها هم که بگذریم، از آنجا که بلیط فروشی اجرای اخیر خواننده جوان از طریق سایت ایران کنسرت صورت گرفته است، تصمیم گرفتیم با محمدحسین توتونچیان، مالک سایت ایران کنسرت صحبتی در راستای برنامه کنسرتهای آینده و البته واکنشها به این کنسرت داشته باشیم.
او در ابتدا درباره برگزاری کنسرتهای پیشرو به ایران اکونومیست میگوید: در این زمینه صحبتهایی صورت گرفته ولی هنوز قطعی نیست اما وقتی مشخص شد، اعلام میشود. به هر حال قرار است اتفاقات خوبی در عرصه موسیقی رخ دهد.
این مسئله را با توتونچیان مطرح میکنیم که چرا آغازگر کنسرتها خواننده جوانی شد که تا به حال تجربه برگزاری کنسرت نداشته و از طرفی اجرای او در همین کنسرت هم با نقدهای زیادی رو به رو شده است؟
پاسخ میدهد: به هر حال یک نفر باید آغازگر کنسرتها میشد، حال از آنجایی که تیم «زانکو» برای برگزاری این اجرا داوطلب شدند، نخستین اجرای کنسرت پس از وقفه طولانی اخیر توسط آنها انجام شد. البته باید در نظر گرفت که حسن برگزاری این کنسرت برای آنها در این بود که تنها کنسرت در حال برگزاری خودشان بودند و رقیبی در این زمینه نداشتند.
«سقف فروش بلیط این کنسرت نزدیک ۵۰۰ هزار تومان بود. آیا از این پس بلیط کنسرتها با همین قیمت به فروش میرسد؟» او توضیح میدهد: احتمالا تا سقف همین قیمت بلیط های کنسرت به فروش خواهد رفت و یا یک افزایش قیمت خیلی ناچیز خواهد داشت.
از این تهیه کننده موسیقی سوال میکنیم که واکنشها به این اجرا چگونه بود؟ پاسخ میدهد: پیشتر در توضیحاتی که در فضای مجازی برای کنسرت «زانکو» آورده بودیم، بیان شده بود اهالی موسیقی نیز باید بتوانند همچون دیگر مشاغل به فعالیت خود ادامه دهند. اما مخاطبان در واکنش به این امر گفته بودند که «برگزاری کنسرت که به نان شب افراد وابسته نیست».
او ادامه میدهد: اگر بخواهیم با این نگاه پیش برویم که بسیاری از شغلهای دیگر هم واجب نیستند ولی کسی به آنها اعتراض نمیکند. مثلا چه مسئله حیاتی در فعالیت فروشندگان لوازم آرایشی هست؟ و یا مگر باز بودن کافهها و رستوران برای مردم واجب است؟ آیا نمیتوان همان غذا و قهوه را در خانه خورد؟ چه تفاوتی دارد عوض کافه رفتن در خانه خود قهوهتان را بنوشید؟ مسئله اینجاست که چندین خانواده به واسطه این شغلها امرار معاش میکنند و همین امر است که آنها را واجب و حیاتی میسازد.
توتونچیان تصریح میکند: البته اگر بخواهیم نگاهی علمی و درست داشته باشیم باید در نظر بگیریم موسیقی خوراک روح و از واجبترین کالاهای جامعه است که هر جامعهای به آن نیاز دارد.
در این زمینه بخوانید:
او همچنین به تصور برخی از مردم مبنی بر اینکه کنسرتها تنها جنبه شادی دارند میپردازد و میگوید: مردم به اشتباه گمان میکنند کنسرتها فقط جنبه شادی دارند؛ ولی آخر چه کسی گفته که کنسرتها فقط برای شادی هستند؟ مگر قرار است به عروسی بروند؟ آنهایی که این حرفها را می زنند یا تا به حال به کنسرت نرفتهاند یا اگر رفتهاند فقط از کنسرتهای مهیج و انرژیزا بوده است.
او در نهایت بیان میکند: البته ما هرگز دموکرات نبودهایم؛ زیرا میبینیم کسانی که امروز از آزادی و برابری سخن میگویند، وقتی کسی خلاف عقیده آنها عمل کند، برخورد تهاجمی خواهند داشت. شما از کنسرت آمدن حالتان بد میشود؟ نمیخواهید هزینه کنید؟ اصلا پولش را ندارید؟ خب نیایید. فحاشی، توهین کردن، آزادی را از دیگران گرفتن، خودسانسوری کردن و مانع امرار معاش سایرین شدن کجایش به آزادی میرسد؟ اگر آزادی این است که هر چه که بر وقف مراد آنها است پیش بیاید، دیگر کجایش آزادی است؟ اتفاقا این هم همان دیکتاتوری است و هیچ ربطی به شعار «زن زندگی آزادی» ندارد. این موارد ثابت می کند در پس این شعارها و اتفاقات یک دیکتاتوری وجود دارد که اتفاقا بیشتر هم باعث ناراحتی میشود.