به گزارش ایران اکونومیست، مایک پامپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا در بخشهایی از کتاب جدیدش به تشریح سیاستهای خود در قبال ایران در دوران حضورش در دولت دونالد ترامپ به عنوان رئیس سیا و وزیر امور خارجه ایالات متحده پرداخته است.
فشار حداکثری به روایت پامپئو
او در این کتاب که عنوان «یک قدم پا پس نگذار: مبارزه برای آمریکایی که دوست داشتم» آن را برایش انتخاب کرده د توضیح درباره سیاستهای دولت ترامپ بعد از خروج از توافق هستهای برجام نوشته یکی از اهداف واشنگتن، «به صف درآوردن مردم» علیه حکومت بوده است.
پامپئو درباره بعد از خروج آمریکا از برجام به سخنرانی خود در تاریخ 9 مه 2018 پرداخته و نوشته است: «یک روز بعد، سخنرانی پرطمقراقی انجام دادم که هم مشخص میکرد برجام چطور شکست خورده و هم اینکه کارزار فشار حداکثری جای آن را خواهد گرفت. هدف، مجبور کردن ایران برای بازگشت به میز برای توافقی بسیار بهتر نسبت به توافق حاصلشده در دولت اوباما بود.»
وی اضافه کرده است: «اما این همه ماجرا نبود. فقط بعد از آنکه ایران 12 الزام اصلی را برآورده میکرد-اعم از توقف کامل فعالیت در زیمنه سلاحهای هستهای و آزادکردن آمریکاییهای گروگانگرفته شده- ما آماده رفع تحریمها خواهیم بود.»
پامپئو در ادامه توضیحاتش، با بیان ادعاهای اثباتنشده تصریح کرده است: «هدف راهبرد ما در قبال ایران علاوه بر آن به صف درآوردن مردم علیه رژیم بود، بنابراین من حقایق را درباره اینکه رژیم چطور پولشان را برای تأمین مالی تروریسم ربوده بازگو کردم.»
این موضوع که تحریمها بایستی به شوراندن مردم علیه حکومت منجر شود، یکی از مولفههای اصلی تحریمها است که پیش از این هم توسط طراحان سیاستهای تحریمی مورد اذعان قرار گرفته است. به عنوان مثال، ریچاد نفیو، یکی از معماران تحریمها علیه ایران در کتابش به نام «هنر تحریمها» نیز به همین جنبه پرداخته است.
از توضیحات نفیو در این کتاب درباره تحریمهای ایران میتوان متوجه شد که چگونه جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران یک زاویه کمترشناختهشده جنگ شناختی و روانی نیز دارد. به عنوان مثال، او توضیح میدهد که چگونه با آزاد گذاشتن واردات برخی اقلام سعی شده بود که ذخیرهٔ ارزی کشور با سرعت بیشتری تحلیل برود. در همین راستا او مینویسد که در عین تحریم اقلام مختلف، آزاد گذاشتن واردات کالاهای لوکس و تجملاتی به کشور هدف احساس اجتماعی تحریمشدگی را تقویت میکند و تحمل تحریمها را نیز سختتر مینماید.
نفیو تأکید میکند که کشور تحریم کننده باید شناخت خوبی از کشور هدف داشته باشد. او به اهمیت در نظر گرفتن بافت جمعیتی کشور هدف اشاره میکند. مثلاً اگر جمعیت کشور مذکور نسبتاً جوان است میتوان به صورت خاص فشارهای اقتصادی را بر جوانان متمرکز کرد؛ مانند تحریمهایی که به بیکاری منجر میشوند و شغلهای بخش صنعتی و تولید را تحت تأثیر قرار میدهند. تحریمهای مسافرتی خصوصاً آنها که آزادی حرکت افراد جوان و جمعیت شهری و دانشجویان را تحت تأثیر قرار میدهند نیز از همین دستهاند.
طبق توصیههای او ورود فناوریهای ارتباطی مرتبط با فضای مجازی به کشور تحریمشده را نیز باید تسهیل کرد تا مردم از این طریق به مقایسه شرایط خود با جهان پرداخته و اصطلاحاً گزندگی تحریمها را بیشتر حس کنند.
این موارد در کتاب نفیو اینطور مورد اشاره قرار گرفتهاند: «ارز از کشور خارج میشد، در حالی که کالاهای لوکس وارد میشدند و گزارشهایی از تشدید نابرابریهای درآمد و تورم به بیرون آمد. این، انتخاب ترجیحی ما بود و تصمیمی بود که برای کمک به تشدید فشارها روی حکومت ایران، از منابعی در داخل کشور گرفته شده بود.»
نفیو در ادامه مینویسد: «ایالات متحده و شریکانش از دانش خود درباره روایت انقلاب ایران و هراس از تفرقههای اقتصادی به عنوان روشی آگاهانه برای جدایی انداختن میان رژیم و مردم استفاده کرد و ایده عزت برنامه هستهای ایران که قبلاً آسان به مردم فروخته میشد را پرهزینهتر کرد.»
توضیحات پامپئو درباره ترور سردار سلیمانی
وزیر خارجه سابق آمریکا در این کتاب نوشته که موثر بودن کارزار فشار حداکثری به چندین سال وقت نیاز داشته است. او در بخش دیگری از کتاب نوشته آمریکا در راستای سیاست فشار حداکثری، «در پشت پرده، ائتلافی متشکل از اسرائیل و همسایههای عرب تشکیل داده است.
بخشهایی از کتاب مایک پامپئو هم به توضیحات او درباره ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مربوط است. پامپئو در فصل ششم کتاب نوشته که روز 2 دسامبر 2017 افشا کرده که نامهای به سردار سلیمانی فرستاده است. او نوشته 2 سال بعدتر، در جلسهای با ترامپ پیشنهاد ترور سردار سلیمانی را مطرح کرده است.
پامپئو مینویسد: «سلیمانی هرگز پاسخ نامه من را ننوشت و 2 سال بعدتر، روز 29 دسامبر 2019، با رئیسجمهور ترامپ در منزل پر زرق و برق او در فلوریدا، مارا-ئه-لاگو نشسته بودیم. کنار من وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک ارتش بودند. برای کار مهمی آنجا بودیم. گفتم: 'آقای رئیسجمهور، توصیهای برای شما داریم- هدف، ژنرال قاسم سلیمانی است.'»
پامیئو نوشته است: «آقای رئیسجمهور سلیمانی از بیروت به دمشق و از آنجا به بغداد پرواز میکند. با هواپیمای مسافربری سفر میکند و ما مسیر پروازی او را داریم. قصد دارد آمریکاییهای بیشتری را بکشد.»
پامپئو نوشته ترامپ مخاطرات این کار را میدانست، همانطور که او و همکارانش میدانستهاند. او نوشته است: «اما الان وقت آن بود که ماشه را بکشیم. ما به ایرانیها علناً هشدار داده بودیم. من خودم مستقیماً به او نامه نوشته بودم. آنها فکر میکردند میتوانند از مسئولیت یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی شانه خالی کنند کما آنکه کم و بیش چنین کرده بودند. رژیم ایران آشکارا برای پایین آوردن عرضه نفت دنیا اقدام به شلیک موشکهای بالیستیک از خاک خودش کرده بود، ضمن اینکه آنها یک آمریکایی را کشته بودند. بیعملی اعتبار آمریکا را نابود میکرد.»
پامپئو درباره اینکه برای مجاب کردن ترامپ چه توضیحاتی داده اینطور نوشته است: «من و اسپر توضیحاتمان درباره این برنامه پیشنهادی را به رئیسجمهور ارائه دادیم. من اضافه کردم که ما حاضریم بعد از انجام حمله مستقیماً به ایرانیها پیام بدهیم و روشن کنیم که هدف از این کار سرنگون کردن رژیم نیست، اما آمادهایم در صورتی که آنها میخواهند تنشها را بالا ببریم.
پامپئو در ادامه به حملات موشکی ایراان به پایگاه عینالاسد در عراق اشاره کرده و نوشته که این حمله به جراحت جدی عدهای از سربازان آمریکایی منجر شده است. او همچنین به مختل شدن زندگی شخصیاش از بیم انتقام ایران هم اشاره کرده است.
پامپئو در این کتاب نوشته است: «میدانیم که ایران از توانمندیهای لازم برای انجام عملیات در داخل خاک آمریکا برخوردار است. بنابراین، یک سال و نیم بعد از خروج از مناصب دولتی من هنوز پروتکلهای امنیتی را حفظ میکنم.»
وزیر خارجه سابق آمریکا در ادامه نوشته است: «رفتن به سبزیفروشی؟ وقتی دارم بررسی میکنم کدام بادمجانها رسیدهترند محافظان دیپلماتیک به من پناه میدهند. سوزان (همسر پامپئو) میخواهد موهایش را آرایش کند؟ باید امیدوار باشیم مأموران پنهان حزبالله سالن آرایشگاه را محاصره نکرده باشند. حال پسرم خوب نیست؟ مأمورها باید از قبلتر یک تیم را به کلیسا بفرستند.»
وی در ادامه اضافه کرده است: «احتمالاً دیگر هیچ وقت نتوانم ماشین خودم را برانم یا از آن سطح حریم خصوصی که قبلاً از آن بهرهمند بودم بهرهمند شوم.»