به گزارش ایران اکونومیست، در نوشته پشت جلد کتاب می‌خوانیم: اکبر در حالی که به گردن علی‌رضا زُل زده بود، آرام به او نزدیک شد. علی‌رضا از جایش تکان نمی‌خورد و حتی سعی می‌کرد نفس هم نکشد، ولی به خوبی متوجه سرعت ضربان قلبش می‌شد. ضربان قلبش به حدی سریع و محکم بود که فکر می‌کرد دارد تکان‌تکان می‌خورد و همین‌طور هم بود، چون به شدت نفس‌نفس می‌زد. عرق از شقیقه‌هایش روی صورتش به راه افتاده بود. اکبر به یک قدمی علی‌رضا رسیده بود. زُل زده بود به عقربی که روی گردن علی‌رضا بود و هر دو می‌دانستند یک لحظه غفلت شاید کاری کند علی‌رضا بمیرد و فرصت نکند یک عمر پشیمانی‌اش را تحمل کند.
رمان «هراس عقرب از مرگ» نوشته هادی خورشاهیان در ۲۲۲ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و با قیمت ۱۱۰ هزار تومان در نشر پرنده منتشر شده است.
هادی خورشاهیان در پانزدهم شهریور سال ۱۳۵۲ در گنبدکاووس، بزرگ شده نیشابور و ساکن تهران است.
او شاعر و نویسنده پرکاری است که کتاب‌های پرشماری به چاپ رسانده است.
«دو تفنگدار ناشی»، «پراگ در تبعید»، «بر ریل‌های برزخ»، «سرباز بی سرزمین»، «برهنه در برهوت»، «دشمن آینده»، «الفبای مردگان»، «من کاتالان نیستم»، «لبه آب»، «کشوری که شکل چکمه است»، «از خواب می‌ترسیم»، «تا صدای رباب پای قطار»، «باشد ایستگاه بعدی»، «سودابه سیاوش را کشت»، «مگه من چند نفرم؟»، «مامان را ببخشید»، «یکی من و از دست داداشم نجات بده»، «فرشته‌ای در تانک» و ... از جمله آثار خورشاهیان هستند.
