یوسف عزیزی در گفتگو با ایران اکونومیست در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه توافق با آمریکا در قالب برجام یک توافق امنیتی است که به امنیت کشور خدشه وارد میکند یا باعث توسعه کشور میشود؟ عنوان کرد: به نظر بنده این نوع دوگانهسازیها از اساس اشتباه است. ما در سالهای اخیر مخصوصاً در دولت آقای روحانی زیاد از این دوگانهسازیها در مورد توجیه برجام داشتیم، جنگ یا برجام، توسعه یا مقاومت و از این دست دوگانهسازیهای غلط زیاد داشتیم که متأسفانه شاید بگویم فقط در فضای سیاسی ایران بیشتر انجام میشود.
وی گفت: مبحث توسعهیافتگی در کشورهایی که ما آنها را به عنوان کشورهای توسعهیافته مدنظر میگیریم مثلاً 10 شاخصه مهم دارد. از این شاخصههای مهم، مهمترینها و اصلیترینهای آن به حکمرانی داخلی مربوط هست و در این حکمرانی خوب داخلی، بحثهایی مثل شفافیت، قانونمداری، پاسخگویی، مسئولیتپذیری مطرح است. در کشور، ما در حوزههای بروکراسی، اجرای قانون و نظارت بر امر اجرای قانون بسیار عقب هستیم.
این پژوهشگر سیاستگذاری عمومی دانشگاه ویرجینیاتک واشنگتن افزود: مسائلی مثل بانک، مالیات و بیمه و گمرک و خیلی از مسائلی که در کشور وجود دارد و مانع توسعهیافتگی است، اصلاً ارتباطی به برجام ندارد. بنابراین موضوع برجام ربطی به توسعه پیدا کردن یک کشور ندارد. در طول تاریخ هم شما نگاه کنید، مثلا مصریها در زمان انور سادات قراردادهای بزرگ تسلیحاتی با آمریکا میبندند و اصلاً از شرق به غرب تغییر رویه میدهند یا روابط آنها با آمریکا مثبت میشود اما آیا مصر کشور توسعه یافتهای است؟
کارشناس ارشد روابط بینالملل ادامه داد: لذا لزوماً اینکه بگوییم یک رابطه مثلاً سیاسی یا امنیتی یا اقتصادی با ابرقدرتها باعث توسعه یک کشور بشود نه اینطور نیست. توسعه پایدار، همه جانبه، آهسته و پیوسته از درون یک جامعه باید متبلور شود. مردم و مسئولان آن جامعه باید بخواهند.
* اقتصاد تک محصولی نفت نه تنها موجب توسعه نمیشود بلکه هزار و یک مشکل ایجاد میکند
وی تاکید کرد: یک نگاه اشتباه و افراطی در زمان پهلوی وجود داشت و در بعضی از کشورهای نفتخیز و صادرکنندههای نفت وجود دارد و متأسفانه در جمهوری اسلامی هم در بدنه مسئولان کشور و آن کسانی که در امر توسعه نظریه میدهند هم وجود داشته است که میگوید ما اگر نفت بفروشیم توسعه پیدا میکنیم. همان طور که گفتم پهلوی روی این حوزه خیلی اصرار داشت.
عزیزی گفت: این نگاه افراطی را کسانی مثل آقای زنگنه هم داشتند. یعنی آقای زنگنه در مصاحبههای آخر خود با خبرگزاری شانا که به صورت رپورتاژ آگهی و پوستر هم درست شده بود، میگفت: «آرزوی من این بود که بتوانم بالای 6 میلیون بشکه نفت تولید کنیم. بالای 4 میلیون بشکه صادر کنیم و بعد هم ضرب و تقسیم کرده بود که این قدر پول میآید، این قدر ارز میآید و کشور میتواند توسعه پیدا کند».
کارشناس ارشد روابط بینالملل گفت: ببینید این نگاه متوجه نیست که اصلاً مطالعات اقتصاد سیاسی، مطالعات توسعه اجتماعی بر این نظر هست که کشورهایی که متکی به صادرات نفت و صادرات تک محصولی ماده خام و منابع طبیعی خام هستند اتفاقاً دولت رانتیر ایجاد میکنند، بیماری هلندی ایجاد میکنند، که ما بحث بیماری هلندی و شوکهای تورمی را در دولت پهلوی داشتیم، در دولتهای مختلف جمهوری اسلامی هم داشتیم. زمان آقای احمدی نژاد هم داشتیم.
وی عنوان کرد: در بحث دولت رانتیر که بلای جان اکثر کشورهای شمال آفریقا، کشورهای صادرکننده نفت، کشورهای خاورمیانه و خود ما هست، مطالعات بسیار زیادی انجام شده است که چه طور این دولتها پاسخگو نیستند، چه طور بحث دموکراسی، شفافیت، مردم سالاری و خیلی از این مسائل رشد نمیکند، چه طور فسادهای عجیب و در حقیقت ساختاری و سیستمی در این کشورها نفوذ میکند نه به این معنا که مسئولین آن بخواهند یا مثلاً افراد فاسد باشند، بلکه این فساد و فاسد شدن و رانتی شدن سیستم از عواقب همین خام فروشی نفت و اتکای صرف خام فروشی مواد معدنی است.
* نگاه سادهانگارانه برجامیون به مفهوم توسعه
عزیزی گفت: این نگاه افراطی متاسفانه در دولت آقای روحانی وجود داشته است. در واقع نظریه برخی از این دوستان این بوده است که توسعه یک کشور به بزرگ شدن کیک ثروت آن جامعه و صرفاً جی.دی.پی یعنی تولید سرانه ناخالص داخلی بستگی دارد که اگر رشد پیدا کند این رشد به معنای توسعه است.
کارشناس ارشد روابط بینالملل گفت: این نظریات در مطالعات جدید اقتصاد سیاسی و توسعه رد شده است، مخصوصاً بعد از بهار عربی. چون بهار عربی در کشورهایی رخ داد که اتفاقاً برای سالهای زیادی دارای رشدهای 3 الی 4 درصد جی.دی.پی بودند و به عنوان کشورهای دارای توسعه پایدار به آنها نگاه میشد. اما به یکباره در آنها بهار عربی اتفاق افتاد.
وی توضیح داد: در ایران به کرات گفته میشود که باید کیک اقتصادی جامعه رشد پیدا کند. یکی از مهترین دلایلی که این کیک اقتصادی جامعه و ثروت جامعه رشد پیدا میکند بحث جذب سرمایهگذاری خارجی است. برای جذب سرمایهگذاری خارجی هم باید در اقتصاد جهانی و مناسبات مالی جهانی هضم شویم و باید با آنها ارتباطات گسترده داشته باشیم.
این پژوهشگر سیاستگذاری عمومی دانشگاه ویرجینیاتک واشنگتن تاکید کرد: بنابراین یکی از اهداف برجام این بوده است که بتواند سرمایه گذاری خارجی را باز کند و از راه سرمایهگذاری خارجی و متصل شدن به اقتصاد جهانی، کیک ثروت جامعه رشد کند و جامعه توسعه پیدا کند. این نگاه یک نگاه سادهانگارانه نسبت به این حوزه بود.
*مخاطرات جذب سرمایهگذاری خارجی توسط شرکتهای چندملیتی
کارشناس ارشد روابط بینالملل گفت: ما باید بررسی کنیم که جذب سرمایهگذاری خارجی چه مخاطراتی برای آن کشور هدف دارد. یک نگاه انتقادی حتی در خود مغرب زمین وجود دارد که جذب سرمایهگذاری خارجی توسط شرکتهای چند ملیتی، شرکتهای بسیار بزرگ اولاً استقلال و امنیت آن کشور هدف را به مخاطره میاندازد.
وی افزود: ثانیا در نهایت تکنولوژی به کشور هدف منتقل نمیشود و این کشورها همیشه وابسته خواهند بود و اینکه صرفاً به آن کشور هدف به صورت یک تولیدکننده صرف، یک مزرعه کشاورزی، یک تولیدکننده محصولات خام نگاه میشود و عملاً همیشه این کشورها در آخرین زنجیره مناسبات تولیدی به عنوان ضعیفترین نگه داشته میشوند.
عزیزی اظهار داشت: مباحث زیادی اینجا مطرح میشود جذب سرمایهگذاری خارجی توسط شرکتهای بینالمللی، شرکتهای چند ملیتی، شرکتهای تکنولوژی غربی و شرکتهای معتبر و بزرگ عملاً حق تعیین سرنوشت، اقتصاد سیاسی، اقتصاد منطقهای، استقلال منطقهای و استقلال سیاسی کشورها را از آنها میگیرد.
*دولت قبل حتی از ظرفیت برجام نیز برای توسعه اقتصادی استفاده نکردند
کارشناس ارشد روابط بینالملل گفت: ولی یک نکته مهمتر این است که واقعاً در بحث توسعه سوال اصلی این نیست که آن کیک ثروت جامعه بزرگ شود یا نشود، این که چگونه این کیک بزرگ میشود هم مهم است. چون چگونگی بزرگ شدن این کیک ثروت جامعه، حتماً در ادامه کار به صورت پایدار در توسعه همهجانبه آن کشور نقش دارد.
وی افزود: لزوماً اگر کیک ثروت یک جامعه رشد کند به معنای این نیست که همه مردم به صورت یکسان از موهبات آن برخوردار شدند یا حداقل بیعدالتی پایین آمده است. نه، ممکن است یک درصد کوچکی از جامعه آن ثروت بسیار بالا را توانسته است از آن خود کند و عملاً بقیه جامعه شاید حتی وضعیت زندگی آنها و وضعیت درآمدی آنها و وضعیت قدرت خرید آنها پایینتر آمده است که این اتفاق در ایران افتاده است.
عزیزی توضیح داد: اما با وجود همه انتقادات به برجام، اگر از این ابزار برای توازن روابط با غرب و شرق استفاده میشد، وضعیت بهتر بود. یعنی ما باید از فرصت برجام برای توسعه روابط با چین، روسیه، هند و کشورهای آسیایی هم استفاده میکردیم، اما نگاهی که متأسفانه در دولت آقای روحانی وجود داشت این نبود. آقای ظریف در آخرین گزارش که به مجلس ارائه داد، اعتراف میکند که اگر ما در دوران خوشی یا راحتی دوستان همیشگی خود روسیه و چین را در واقع سرخورده نمیکردیم، به آنها بیاحترامی نمیکردیم، در دوران سختی که منظور تحریمهای ترامپ بود حتماً آنها با ما بیشتر همکاری میکردند.
کارشناس ارشد روابط بینالملل گفت: پس همه اینها را گفتم تا به این نکته برسم که متأسفانه از ظرفیت برجامی که اتفاقا انتقادات زیادی نیز به آن وارد است در امر توسعه پایدار و همهجانبه درست استفاده نشد و باز هم همه اینها برمیگردد به آن جهانبینی غلطی که آقای روحانی و کابینه وی به خصوص آقای ظریف، زنگنه و آخوندی در زمینه توسعه و نگاه به روابط ما با شرق و غرب و منطقه داشتند.
پایان پیام/