به گزارش ایران اکونومیست، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «با پیچیدهشدن مناسبات جهانی، تصمیمگیری در حوزه سیاست خارجی نیز از قالبها و مدلهای متعددی پیروی میکند تا بتواند منجر به تصمیم بهینه شود. تصمیمی که گاه با تاخیر اتخاذ و منجر به از دست رفتن فرصتها و در عین حال بروز تهدیدهای جدید میشود و میتواند یک موضوع را تبدیل به مساله، معضل و چالش برای سیاست خارجی کند. با این حال پیش از فرآیند تصمیمگیری، خود مفهوم سیاست خارجی از اصول و مبانی خاصی پیروی میکند که بازتابدهنده الگوهای فرهنگی، دیدگاههای رهبران و تجربیات تاریخی کشورها در برخورد با مسائل و موضوعات مبتلا به در حوزه روابط خارجی است. عناصر و مولفههایی که در شرایط بنبست، میتواند زمینهساز گشایش در سیاست خارجی و حل پروندههای آن باشد.
سه اصل محوری
در این چارچوب سه اصل «عزت، حکمت و مصلحت» اصول محوری و ثابتی هستند که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر این سه اصل بنا نهاده شده است. همچنین همه ارتباطات بینالمللی و فصول سیاست خارجی برنامههای توسعه کشور و سند چشمانداز بیستساله ۱۴۰۴ بر این سه اصل استوارند. تاکید بر این سه مفهوم از این حیث واجد اهمیت ضروری است که تشکیلدهنده و هدایتکننده سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. عمل به اصول عزت، حکمت و مصلحت نقش تعیینکنندهای در تنظیم راهبردها، اهداف و روابط خارجی ایران به صورت دوطرفه و عادلانه و تامین منافع ملی کشور دارد و عدم التزام به آنها باعث شکلگیری روابط یکطرفه و سلطهآمیز بر کشور میشود.
در چنین فضایی اینکه ارتباط این سه اصل با یکدیگر چگونه است و مهمتر از آن کدام یک اولویت سیاست خارجی کشور است، میتواند معانی متفاوتی برای اخذ تصمیم در حوزه سیاست خارجی داشته باشد. در واقع پررنگشدن یکی از این عناصر در بازههای زمانی متفاوت، دلالتهای متفاوتی نیز برای سیاست خارجی در مواجهه با چالشها و تبدیل آنها به فرصت دارد.
الگوی فرهنگی
«گراهام فولر»، نویسنده و تحلیلگر سیاسی آمریکایی، در کتاب معروف خود به نام «قبله عالم» به الگوهای فرهنگی حاکم بر سیاست خارجی ایران اشاره میکند. در واقع چارچوب تحلیلی این کتاب به فرهنگ سیاسی در ایران نزدیکتر است. به نظر فولر، فرهنگ ایرانی، فرهنگی است که به نظر او کمتر با اعتدال سر سازش دارد. این موضوع همراه با اشتیاق، باعث پذیرش خطراتی شده که منشأ رمانتیک داشته است. فولر معتقد است در دوره حکومت پهلوی، اصل مذاکره را نشانه بدهبستان نمیدانستند و معمولا وقتی چانهزنی صورت میگرفت که در موضع ضعف قرار میگرفتند. با این حال گراهم فولر از این ادعای خود نتیجهگیری سیاسی کرده و به دنبال تبیین سیاست خارجی ایران و ضدیت با غرب در دوران پس از انقلاب است.
اما بر خلاف نظر فولر، الگوهای فرهنگی و چارچوب و قالب آن میتواند روزنه جدیدی را ایجاد کند. در شرایط کنونی که سیاست خارجی ایران با مسائل و مشکلاتی در سطوح منطقهای و بینالمللی از جمله برجام و بحران اوکراین مواجه است و تاثیرات آن به شکل افزایش فشار و اعمال تحریمها خود را در ساحت اقتصاد و معیشت مردم از جمله رکود، تورم و افزایش سایر مولفههای اقتصادی بازتاب داده است، این پرسش حائز اهمیت است که در شرایط کنونی تاکید بر کدام اصل از اصول سهگانه میتواند منجر به گشایش و حل مسائل مبتلا به در سیاست خارجی باشد. پیشتر نیز در اواخر دهه ۸۰ شمسی که ایران با اجماع شرق و غرب ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار گرفت و تحریمهای گستردهای علیه آن اعمال شد، مقام معظم رهبری با تاکید بر نرمش قهرمانانه در سیاست خارجی که بازتابی از اصول حکمت و مصلحت بود، زمینه گشایش در پرونده هستهای ایران را فراهم کرد که پس از چند سال مذاکره در تیر ماه ۱۳۹۴ منجر به توافق برجام میان ایران و ۱+۵ شد. مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا بر سر عراق در اواسط دهه ۸۰ شمسی نیز شاهد دیگری بر اصل مصلحت در سیاست خارجی ایران بوده است.
اگرچه این توافق در نهایت با انتقادات زیادی در داخل مواجه شد و الزاما منطبق با تمامی شروط و دغدغههای مطرح شده نبود اما برای نزدیک به یکدهه توانست یکی از اصلیترین چالشهای سیاست خارجی ایران را حل و فصل کند و زمینه گشایش و بهرهمندی مردم از اثرات آن را فراهم کند. رجوع به آمارهای اقتصادی سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷ قبل از خروج ترامپ از برجام، نشاندهنده ثبات قیمت ارز، تورم کنترلشده و افزایش قدرت خرید مردم و در عین حال سهولت فروش نفت و دریافت ارزهای حاصل از آن به اقتصاد کشور بوده است.
ارجاع دوباره
در شرایط کنونی که قیمت برخی متغیرهای اقتصادی در طول یکسال گذشته افزایش داشته و تورم سالانه نیز به ۴۲درصد رسیده و از آن مهمتر قدرت خرید مردم حتی به نسبت ماههای گذشته هم روند کاهشی داشته است، این پرسش مجددا در حال نمایانشدن است که آیا اصل مصلحت میتواند مجددا به گشایش در سیاست خارجی و بهخصوص در پرونده برجام منجر شود. هر چند برخی از نخبگان و تحلیلگران نیز معتقدند حل مساله اوکراین در شرایط کنونی فوریت بیشتری از برجام دارد و اروپاییها تا زمانی که مساله اوکراین حل و فصل نشود به مذاکرات احیای برجام بازنخواهند گشت. با این حال به فرض اهمیت و فوریت برجام، در پیش گرفتن اصل مصلحت از سوی ایران میتواند به احیای این توافق کمک کند. بروز برخی سیگنالها از سوی وزیر خارجه ایران مبنی بر اینکه «آمادهایم تا توافق را به نتیجه روشنی برسانیم» نشان میدهد که این مصلحتطلبی در نزد مقامات ایران وجود دارد.
در تازهترین اظهار نظر نیز اسماعیل کوثری نماینده تهران، تاکید کرده که اگر برجام دوباره ادامه پیدا کند که ما آن را صد درصد قبول داریم، غربیها بیایند و به تعهدات خود عمل کنند و تحریمها را بردارند تا مذاکره صورت بگیرد و ادامه پیدا کند. همچنین به فرض صحت اخباری که از دیدار نماینده ویژه آمریکا در امور ایران و سفیر ایران در سازمان ملل منتشر شده، نشان میدهد که این آمادگی از سوی ایران برای بازگشت به برجام وجود دارد.
برجام بهروز شده؟
با این حال به نظر میرسد که این اظهار آمادگی همچنان منطبق بر بسته پیشنهادی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در ماه اوت است که تهران در آن مقطع به آن پاسخ مثبت نداد و در شرایط کنونی و به زعم غربیها متاثر از ناآرامیها در ایران و جنگ اوکراین از دستور کار خارج شده و روی آن تمرکزی ندارند. بنابراین هرگونه انعطاف بر مبنای اصل مصلحت باید بر اساس لحاظکردن متغیرهای جدید باشد تا بتواند خواستههای طرفین را در شرایط توازن قرار دهد. طبیعتا بدون چنین زمینهای، بعید است که غرب حاضر باشد به میز مذاکره بر مبنای بسته جوزپ بورل بازگردد؛ بهویژه که آمریکاییها بر اساس ادراکی که از روند همکاریهای ایران و روسیه در جنگ اوکراین پیدا کردهاند، به دنبال برجام بهروزشدهاند.»