به گزارش ایران اکونومیست، به نوشته روزنامه فرامنطقهای رای الیوم، چه کسی اول پدیدار شد و چه کسی چه کسی را آفرید؟ برده یا ارباب. آیا این ارباب است که برده را در نتیجه رفتار بردگیاش به وجود آورده یا این برده است که ارباب را در نتیجه استبداد و زورگوییاش به وجود آورده؟ این مطلب به شکلی خیلی خلاصه اصل بحث گئورگ هگل، فیلسوف آلمانی است که در کتابش "پدیدارشناسی روح" منتشر شده در سال ۱۸۰۷ سعی در فهم آن داشت و سوالی که از این مطلب بر میآید، این است: آیا بحث تسلیم یا بردگی آمریکا در برابر اسرائیل نیز مانند بحث مرغ و تخم مرغ بینتیجه باقی خواهد ماند؟
ناگفته نماند، اسرائیل طرف سرکشی است که به دلیل حمایت بدون توقف همپیمان استراتژیکش آمریکا، به قطعنامههای موسوم به قوانین بینالمللی عمل نمیکند و با تشکیل کابینه جدید روشن شد که بنیامین نتانیاهو، رئیس این کابینه مصمم است با هر کسی که با سیاستهایش مخالفت کند، به ویژه آمریکا در ارتباط با طرح حمله نظامی به برنامه هستهای ایران به عنوان تهدیدی ماهیتی و استراتژیک برای اسرائیل مقابله کند.
در این رابطه پژوهشکده امنیت داخلی رژیم صهیونیستی وابسته به دانشگاه تلآویو اعلام کرد، سفر جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا و پس از او آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا به اراضی اشغالی فرصتی برای نتانیاهو خواهد بود تا اهداف خود به ویژه در ارتباط با منافع اسرائیل و بهترین راههای همکاری میان دو طرف را به این دولت ارائه کند.
الداد شافیط، پژوهشگر اسرائیلی در مطالعه جدید خود اعلام کرد: با این وجود باید این فرضیه را در نظر گرفت که اسرائیل بدون توجه به عملکرد آمریکا از منظر امنیتی، اقتصادی و فناوری حامی آمریکا باقی خواهد ماند و ثابت خواهد کرد که اشتباه میکند.
شافیط تاکید کرد: علاوه بر آن، این فرضیه اشتباه میتواند به توانایی اسرائیل در آغاز گفتوگویی استراتژیک با این دولت که در مقابله با چالشهای پیش رویش و به شکل خاص مساله ایران به آن نیاز دارد، حتی اگر دولت جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا معتقد باشد که دیپلماسی بهترین راه برای ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هستهای است، پیشرفت چشمگیر ایران در غنیسازی اورانیووم، آن را به مجبور خواهد کرد طرح جایگزینی را برای اصلاح بازدارندگی علیه آن تدوین کند، مسیری که نیازمند فضایی بدون سر و صدا است.
این پژوهشگر اسرائیلی تاکید کرد: تغییر یکجانبه سیاست اسرائیل در مساله فلسطین و نیاز تلآویو به تعامل با واقعیتی که آن را دچار مشکل میداند، تمرکز بر هماهنگی در مورد مساله ایران را دشوار خواهد کرد.
او در ادامه مطالعه خود اعلام کرد، علاوه بر آن نتانیاهو یک هدف استراتژیک برای دولتش تعیین کرد که آن به طور کلی توسعه توافقنامههای ابراهیمی و به شکل خاص تقویت روابط با عربستان است و انتظار میرود نتانیاهو از این دو مسؤول آمریکایی بخواهد برای رسیدن هرچه سریعتر به هدف یاد شده در مورد این کشورها به او کمک کنند و همینطور پیشبینی میشود نتانیاهو پس از درخواست اخیر مجمع عمومی سازمان ملل از دادگاه لاهه برای اعلام حکم خود درباره قانونی بودن یا نبودن اشغالگری اراضی فلسطین، از واشنگتن بخواهد از اسرائیل در مقابله با اقدامات سیاسی تشکیلات خودگردان در عرصه بینالمللی حمایت کند.
همچنین در این مطالعه عنوان شده است، دولت آمریکا همانند اسرائیل این اهداف را مهم قلمداد میکند اما در حالی که اسرائیل بر خلاف هشدارهایش درباره فلسطینیها رفتار میکند، آیا میتواند آن را پیش ببرد؟ احتمال آن کم است. علاوه بر این روابط با آمریکا برای اسرائیل دارای بالاترین اولویت است و استناد به آن نیازمند توجه به منافع آمریکا است بنابراین سران اسرائیل باید از آنچه برای امنیت "ملی" اسرائیل مهم محسوب میشود، دفاع کنند ولو به قیمت مقابله با دولت آمریکا.
این پژوهشگر اسرائیلی در پایان نیز گفت: با این وجود اهمیت دارد که اسرائیل بداند دولت و کنگره آمریکا انتظار احترام به منافع این کشور را دارند و اسرائیل نمیتواند از دولت آمریکا انتظار داشته باشد در شرایطی که سیاستهای آن در تضاد جدی با منافع و ارزشهای آمریکا است، به نیازهایش پاسخ دهد.
کمکهای آمریکا به اسرائیل برای حفظ برتری نظامی آن به ۳۸ میلیارد دلار معادل ۵۵ درصد از کل حمایت نظامی خارجی آمریکا به جهان میرسد، به گفته برخی منابع در واشنگتن و تلآویو، امضای توافق کمکهای آمریکا به تلآویو در دوره باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین آمریکا در راستای آرام کردن مخالفتهای اسرائیل با توافق هستهای با ایران انجام شد.